|
ما این بحران را بعنوان بحران سیستم می بینیم اتحادیه ها و چپ ها باید پاسخی مبارزه جویانه و طبقاتی سیاسی به این بحران بدهند. مصاحبه با برند ریکسینگر Jörn Boewe Sozialismus.de برگردان ناهید جعفرپور |
در باره برند ریکسینگر: وی رئیس اتحادیه کارگری منطقه اشتوتگارد آلمان
" وردی" و عضو هیئت رئیسه حزب چپ در ایالت بادن وورتم برگ می باشد".
پرسش: شما
در نوشته تان خواهان پاسخ تهاجمی اتحادیه ها به بحران حاضر شده اید.
حال اولین چیزی که در شرایط رکود افت می کند، توانائی اعتصاب اتحادیه
هاست. بنظر شما این پاسخ تهاجمی اتحادیه ها چگونه باید عمل کند؟
پاسخ: من اعتقاد دارم مهمترین مسئله این است که اتحادیه ها برنامه
سیاسی خود را به تحقق برسانند. آنها باید دعوا را سیاسی کنند و مفهوم
سازند که در اینجا باید مجددا تقسیمات از پائین به بالا انجام پذیرد،
بطوری که شاغلین نه برای این آماس سفته بازانه پرداخت کنند ونه پیامد
های آنرا بر دوش بکشند.
پرسش: شما چه چیزی را پیشنهاد می کنید؟
پاسخ: اولا ما اعتقاد داریم که سیاست این است که اتحادیه ها به همراه
نیروهای چپ در کشور چیزی چون یک طرح متقابل و یک برنامه فوری را بعنوان
آلترناتیو سیاست دولت آلمان و اتحادیه های سرمایه، تهیه نمایند و سپس
برای این برنامه و برای این خواست ها بسیج نمایند. ما برنامه ای مرحله
ای را طرح می نمائیم. در اولین قدم باید یک کنفرانس بزرگ برگزار کنیم
آنهم خیلی سریع. کنفرانسی که در آن ازگروه های دیگری هم چون آتاک،
احزاب، کسانی که نزدیک به اتحادیه هستند مانند چپ ها، گروه های جنبش
اجتماعی و... دعوت به عمل آید. در این کنفرانس باید در باره خواست های
محوری و موقعیت ها با هم بحث و گفتگو شود. دومین قدم این است که در
سرتا سر کشور تظاهرات های بزرگ سازماندهی گردد. در هر حال باید قبل از
انتخابات مجلس هم همچنین تظاهرات هائی در زمان کار انجام پذیرد و
همچنین اعتصاب های سیاسی صورت گیرد. درست بمانند اعتصاب هائی که برای
بازنشستگی در سن 67 سال بخشا انجام گرفت.
پرسش: عکس العمل اتحادیه ها به پیشنهاد شما چه بوده است؟
پاسخ: ما می توانیم بگوئیم که
خواسته های
ما مجموعا خیلی مثبت پذیرفته شد. ما یعنی " وردی" اشتوتگارد در ماه
دسامبرمی خواهیم یک درخواست نامه به شورای اتحادیه کارگری وردی تسلیم
نمائیم و در آنجا این منطق خودمان را به رای آنان بگذاریم.
پرسش: شما در نوشته تان به آنچه که در اتحادیه ها حکومت می کند انتقاد
نموده اید. اتحادیه ها بنظر شما در برابر خواسته های محوری شما چه باید
انجام دهند؟
پاسخ: ما نمی گوئیم که ما بر علیه بالا رفتن تقاضا ها و یا بر علیه
بالا بردن قدرت خرید جمعی می باشیم. اما اولا این چشم انداز هم وجود
ندارد که یک دولتی خیلی ساده این خواست ها را قبول کند بلکه برای رسیدن
به این خواست ها در خیابانها باید خیلی سخت مبارزه شود. طبیعتا برنامه
ریزی های اقتصادی خواهد شد. اما این برنامه ها یک کاراکتر اجتماعی
خواهند داشت. کاراکتری که منافع مزد بگیران را در نظر خواهد گرفت. دوم
اینکه ما می گوئیم که اتحادیه ها باید از همان ابتدا، استراتژی بین
المللی و شبکه ای شدن بین المللی مبارزات را در نظر بگیرند و همچنین
در پاکت خواسته هایشان بگنجانند.
پرسش: منظور این است که به همراه اتحادیه های دیگر اروپائی به تجهیز به
پردازند؟
پاسخ: ما این پیشنهاد را دادیم که بهتراست این تظاهرات ها در فضای یک
روز اروپائی و یا بین المللی برگزار گردند تا بدینوسیله به این آکسیون
ها کاراکتری بین المللی بدهیم.
پرسش: شما نوشتید که در حال حاضر موضوع بر سر کاپتالیسم و یا سوسیالیسم
نیست بلکه موضوع بیشتر بر سر این است که به دست و پای کاپتالیسم بندهای
اجتماعی بست. اما اکنون زمانیکه دینامیک اقتصاد سرمایه داری به شکست
دچار شده است، به بند کشیدن آن خود مسئله ایست که .....؟
پاسخ: ما این بحران را بعنوان بحران سیستم می بینیم. این خود بحران
کاپتالیسم است و ما همچنین اعتقاد داریم که برای موقعیت های خطرناک
کاپتالیسم فضا های بازی گسترده تری وجود دارد. همچنین برای اتحادیه ها
هم. در هر حال ما هم اکنون قدرتی نمی بینیم که بخواهد و یا بتواند این
سرمایه داری را از بین ببرد و جای گزین شود.
پرسش: اما اگر منفعت بعنوان موتور، اقتصاد را دیگربه جریان نیاندازد
آیا در این صورت احتیاج به موتوری دیگر نیست؟
پاسخ: طبیعتا این خود سئوالی بسیار تئوریک است. تا چه اندازه می توان
گفت که سرمایه گذاری های دولتی در کل می توانند هنوز کمک کنند تا تضاد
های کاپتالیسم حداقل محصور شوند. از سوی دیگر می بینیم که در کدام
مقیاس هائی هم اکنون سرمایه ها به جریان انداخته می شوند. سرمایه هائی
که زمانیکه موضوع بر سر سلامتی و بهداشت، بازنشستگی، بیکاری و دیگر
خواست های اجتماعی بود هرگز در اختیارقرار نمی گرفت. زمانیکه موضوع بر
سر این باشد که سرهای خود را نجات دهند در این صورت طبقات رهبری کننده
فضای بازی مالی بسیار خوبی خواهند داشت. از این روی من اعتقاد دارم که
چپ ها و اتحادیه ها باید ازاین فضاهای بازی بصورت تعرضی به نفع
مزدبگیران استفاده نمایند.
|