اکبر گنجی به حضور غیرقانونی ماموران دادستانی در محل ملاقات اعتراض کرد

 

 

اکبر گنجی در اعتراض به حضور غیرقانونی ماموران دادستانی در جریان ملاقات وی و خانواده اش محل دیدار را ترک کرد.
به گزارش سایت امروز همسر اکبر گنجی با انتشار نامه ای با اعلام این خبر نسبت به وضعیت جسمانی اکبرگنجی ابراز نگرانی کرد. متن کامل این نامه در ادامه می آید:
ظهر روز گذشته _ دوشنبه 14 آذر 84_ به ما اطلاع دادند كه براي ملاقات آقاي گنجي ساعت 4 بعدازظهر به زندان اوين برويم. به اتفاق بچه ها آماده رفتن بوديم كه ساعت 15/3 بعدازظهر تلفن زنگ زد به ما گفتند كه ملاقات به هم خورده است. به مادر آقاي گنجي كه با شادماني از شهرري عازم اوين بود زنگ زديم كه نيايد؛ تصور كنيد وضع روحي اين مادر سالخورده بيمار را، بعد از شنيدن خبر عدم امكان ملاقات فرزندش در حالي كه با شادي و اميد به ملاقات فرزندش سوار ماشين شده بود. بچه ها كلي پكر شدند و با نااميدي كفش‌ها را كندند و غمگينانه به اتاق خود رفتند.ساعت 15/4 دقيقه (يعني يك ساعـت بعد) دوباره به ما زنگ زدند و گفتند كه ساعت 45/4 دقيقه در اوين باشيد. بدين ترتيب امكان آمدن مادر آقاي گنجي از شهرري به اوين عملا غيرممكن شد. من به اتفاق بچه ها و برادر آقاي گنجي به اوين رفتيم بعد از اينكه ما را به دقت تفتيش بدني كردند به اتاقي هدايت كردند كه حدودا 8 متر مساحت داشت و بسيار سرد بود. متوجه شديم كه اين اتاق در فاصله چند متري محل نگهداري آقاي گنجي قرار دارد با اين حال براي طي اين چند متر مسافت، به خاطر اينكه كسي او را در آن حال و روز نبيند، وي را سوار آمبولانس (پشت آمبولانس) كردند و به جلوي درب محل ملاقات آوردند. او آمد در حالي كه به شدت لاغر و ضعيف بود با دستاني سرد و ريش بلند و سپيد و قامتي نسبتاً‌ خميده. بچه ها در حالي كه گريه مي‌كردند مشغول احوالپرسي با پدرشان شدند كه ماموران به بهانه هاي مختلف (جواب دادن تلفن، برداشتن قاشق و چنگال، قفل كردن فايل و ...) وارد اتاق مي‌شدند، بيش از 5 دقيقه از آمدن آقاي گنجي نگذشته بود كه آمدند در را باز كردند و گفتند ما بايد اينجا بنشينيم و بشنويم چه مي‌گوييد. آقاي گنجي به شدت برآشفتند و گفتند با اين شرايط، ملاقات نمي‌كنيم. ما نيز كه به شدت عصبي شده و اشك از چشمانمان جاري بود، اتاق ملاقات را ترك كرده و در حسرت انجام ملاقات به خانه برمي‌گشتيم.
ننگ و نفرين به مرام و وجدان آناني بود كه براي انتقام از منتقدانشان به فرزندان آنان نيز رحم نمي‌كنند و از گريان نمودن آنان لذت مي‌برند. ننگ و نفرين بر آناني باد كه دل شكسته و رنجور يك مادر سالخورده را كه در حسرت ديدار فرزندش شب و روز نمي‌شناسد و خواب و خوراك ندارد اينگونه آماج كينه‌هاي شخصي خود قرار مي‌دهند.
چقدر خردند و حقير و چقدر از اعمال ننگين خود، ترسان كه خانواده بي‌پناه منتقدان خود را اينگونه مي‌‌آزارند و از آزار آنان لذت مي‌برند.
معصومه شفيعي
15/آذر/84
- مطابق با نود و سومین روز زندان انفرادي آقاي گنجي

منبع: سایت امروز ۱۵ آذر ۱۳۸۴

HOME