شاهین انزلی در مصاحبه با  گزارشگران- تظاهرات اعتراضی ایرانیان در خارج از کشور / در اتریش چه گذشت؟

ماهها پیش و با آغاز اعتراضات مردمی در ایران به تقلب های انتخاباتی و خروش عمومی علیه ناهنجاریهای سیاسی و اجتماعی جان تازه ای در کالبد ایرانیان خارج از کشور اعم از تبعیدیان و مهاجران دمیده شد و اعتراضات وسیع با شرکت صدها و گاها بیش از هزار شرکت کننده از طیفهای مختلف درنقاط مختلف برگزار شد.

از جمله این تظاهرات ها در شهر وین بود که دخالت وسیع ایرانیان مقیم را دربر گرفت. امواج آکسیونها بطور خودبخودی در بسیاری از کشورها همگام و در همبستگی با مردم به جریان افتادند و فراز و نشیبهائی را بدنبال داشتند. با شفافیت یابی شعارها و مطالبات متعلقین به جنبش سبز که تحت هدایت موسوی کروبی و خاتمی است و حفظ چارچوب نظام پلید جمهوری اسلامی را درنظر دارد و پایبندی خود را به جلاد جماران خمینی
همواره تکرار میکنند– مرزبندی ها نیز شفافیت یافت و بیانیه ها و اطلاعیه های این جنبش بر فاصله گیری از رادیکالیسم تبعیدیان که منطبق با خواستهای توده هاست - تاکید ورزید.

اتحاد جمهوریخواهان ایران بهمراه سازمان اکثریت و اتحاد فدائیان که هسته اصلی این اتحاد هستند در ابتدای امر شوق و ذوق زده از دخالت نسل جوان و دانشجویان مقیم خارج از کشور در راس سازماندهی آکسیونها قرار گرفته و از هراس رانده شدن از سوی( سبزها ) تلاشی دوچندان برای تنزل رادیکالیسم در امواج اعتراضی از خود بنمایش گذاشتند. حاصل آنکه این ذوق زدگی را دیری نپائید و بار دیگر شاهد آن هستیم که عقب ماندگی از سطح مبارزات مردم درمانی جز گوشه عزلت گرفتن نخواهد داشت. چپ رادیکال نیز همراه سکتاریسم ذاتی اش جز در معدود نقاط خودی نشان نداد و بار دیگر از تحولات سیاسی اجتماعی در داخل عقب ماند.

در این خصوص از شاهین انزلی از فعالین این آکسیونها در شهر وین دعوت کرده ایم که در مهمانی این هفته گزارشگران شرکت نماید.

شاهین انزلی عزیز خوش آمدی!

گزارشگران: اگر تمایل دارید خودتان را معرفی کنید. از چه زمانی و چرا در تبعید هستید – در کجا زندگی میکنید و فعالیتهای شما در چه زمینه هائی است؟

با سلام به شما وخوانندگان شما

من شاهین انزلی هستم وحدود 22سال است که در شهر وین زندگی میکنم بعد از آمدنم به شهر وین با کمیته حقوق بشر و کمیته های پناهندگی مستقر در شهر وین با کمک دیگر دوستان شروع به فعالیت کردم ودر کنار آن با سازمان اکثریت در ارتباط بودم که این ارتباط من تا سال 1993 بعد از کنگره دوم سازمان به دلایل مختلفی به پایان رسید وتا به امروز بعنوان یک منفرد سیاسی دستی از دور در جریانات واکسیون ها دارم


گزارشگران: شما از فعالین این آکسیون ها در شهر وین بودید. چگونگی شکل گیری نهاد جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران را برای ما توضیح دهید؟


شاهین انزلی : بعد از وقوع انتخابات ریاست جمهوری در ایران در 22 خرداد وآن رسوائی وتقلبهای منحصر به فرد خود که معروف به کودتای خامنه ای واحمدی نژاد شد

عده ای از دوستان به من تلفن زدند واز من خواستند که در کنار آنان ودر اعتراض به شیوه انتخابات در جلوی سفارت جمهوری اسلامی ایران اجتماع کنیم وبا داشتن پلاکاردهائی در مورد انتخابات اعتراض خود را
نشان دهیم. البته شایان ذکر است که خود من در انتخابات شرکت نداشتم وبه دید خودم آن را تحریم کرده بودم وبعد از حدود چند ساعت به پیشنهاد دیگر دوستان نطفه جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در کاخ بلبدر که چندان از سفارت جمهوری اسلامی دور نبود شکل گرفت البته ذکر کنم بعد از تجمع به علت نداشتن وقت در اولین نشست این دوستان که به شکل گیری جمعیت منتهی شد حضور نداشتم ولی بعد در جریان کارها قرار گرفتم ودر جلسات بعد شرکت کردم .



گزارشگران: در گفت و شنودها و در جلسات همیشه مطرح شده است که این نهاد خودبخودی و با صفت فردی تشکیل شده است و جریانی متشکل در پشت صحنه حضور نداشته است. تا چه حد این موضوع را تائید میکنید؟



شاهین انزلی : اولا همانطور که در بالا بعنوان سوال دوم توضیح دادم تشکیل جمعیت در ظاهر فردی و خودبخودی بود ولی در عمل این جور نبود چون اکثر دوستان که هسته اولیه این جمعیت را پایه گذاری کرده بودند بجز یک عده معدودی از جوانان ومنفردین . دیگر دوستان سابقه فعالیت باهم در گذشته ودیگر نهادهائی چون سازمان اکثریت ویا اتحادیه جمهوری خواهان را داشتند ودر واقع به مرور ایده های نظری نهفته در این جریانات از زبان دوستان به شکل فردی ویا حتی جمعی بیرون میآمد ودر طول زمان سیاستهای جمعیت را شکل میداد البته تحت نام رعایت حقوق اقلیت ودمکراسی خواهی که چندان هم رعایت نشد چون در طول حرکات اعتراضی هر فردی ساز خود را چه فردی ویا با چند نفر که نزدیکی فکری باهم داشتند میزدند.



گزارشگران: جلوگیری از پخش اعلامیه ها و اطلاعیه های مرتبط با نهادهای رادیکال و معتقد به سرنگونی رژیم و یا بزبان دیگر ساختارشکنان و طرح شعار مضمونی مرگ بر دیکتاتور در صفوف تظاهرکنندگان از تلاشهای برگزارکنندگان بوده است. علت را چگونه ارزیابی میکنید و در حال حاضر چه تغییراتی را در این زمینه مشاهده میکنید؟



شاهین انزلی : در طول حرکت جمعیت دیگر نیروهای موجود اعم از مشروطه طلبان وگروهائی از چپ سعی کردند به شکلی با جمعیت شروع به فعالیت کنند جز عده انگشت شماری که فقط برای برهم زدن جو در جمعیت وزدن برچسب های بیمورد به افراد وشخصیتها در ان زمان اولیه جمعیت / جو را متشنج میکردند دیگر نیروها برای فعالیت بر زمینه شعار واحد خود که در طول حرکت جنبش موسوم به سبز مردم ایران که تا به امروز زبانزد انان در ایران است وخواهد بود یعنی همانا مرگ بر دیکتاتور- اعلام امادگی کردند وحتی در اعتراضات موجود در وین صف خود واعلامیه خود را در کنار این شعار به همراه میاوردند وفعالانه
خواهان شرکت در اعتراضات بودند ولی جو موجود در جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران غیر از این بود من این جو را . جو نه سیخ بسوزد ونه کباب وبه زبان دیگر جو لیبرال منشانه و محافظه کارانه مینامم ویک جو ما برتریم با حاله ای از طرد دیگران همراه بود.

همین جو مانع همکاری با دیگر جریانات میشد که در طول حرکت جمعیت این جریانات به مرور از صحنه دور شدند وعلی ماند و حوض اش طوری که شعار مرگ بر دیکتاتور در قاموس شعارهای این جمعیت جائی نگرفت وبه اشکال گوناگون ان را نفی کردند وجایگزین آن را ننگ بر دیکتاتور کردند که ان هم هیچ وقت به شکل کلی در اعتراضات شنیده نشد و شکل شعارها مورد پسند این دوستان جایگزین شعارهای محوری داخل
ایران شد که تا کنون به همین شکل مانده و شعار های رادیکال به هیچ وجه جایی در اعتراضات نداشت و حالت سانسور وسرکوب فکری بخصوص با نیروهای مدافع شعار مرگ بر دیکتاتور ورادیکال گرفت طوری که پیشنهادهای حتی خودی های درون جمعیت وفعالین آن در حد شنیداری میماند و اجرا نمیشد چون جو را به همین شکل نگاه داشتند که تا امروز هم ادامه دارد وبه همین نحوه پیشنهادها استحاله میشد و به فراموشی روزگار دچار میگردید و حتی اگر موردی رای گیری میشد و رای میآورد در انتها جلسات بایک تلفن ویا برخورد های خصوصی بعد از جلسات در میان خودشان دچار تغییر میشد.این جو محافظه کاری ولیبرال منشانه هر
گونه فعالیت به شکل دیگری را مانع میشد ودر نهایت آن شد که نبایستی میشد یعنی جو بدبینی در مورد جمعیت در میان ایرانیان مقیم وین بوجود آمد که نطفه آن را باید در خود جمعیت دید وباید بگویم امیدی هم نیست که این جو از بین برود و تغییراتی در بطن جمعیت صورت بگیرد. از نظر من جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران نتوانست همپای اعتراضات مردم ایران باشد ونتوانست منعکس کننده شعارهای اصلی جنبش باشد جز معدود شعاری که از رای من کو شروع شد وتا حد همه باهم هستیم ماند که این شعارها هم نشان دادکه در طول زمان جایی در میان ایرانیان مقیم وین پیدا ندارد. این دوستان برای دل خودشان حرکت میکنند نه با جنبش مردم ایران به همین دلیل صد قدم از جنبش ایران عقب اند .

گزارشگران: نسل جوان و دانشجویان مقیم در این آکسیونها فعالیت چشمگیری داشتند. روند جدائی این طیف از برنامه های جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران مشخص است. علت چیست؟

شاهین انزلی : نسل جوانی که با جمعیت همراه شد در مراحل اولیه جمعیت آنچنان تجربه ای نداشت ولی در طول حرکات اعتراضی به یک تجاربی رسید وتوانستند با کمک این وآن خودرا بازسازی کنند و ارتباطاتی جدا از جمعیت با دیگر افراد وگروه های خارج از اتریش برقرار نمائید. دید گاه این جوانان .بقول خودشان با اپوزیسیون 30 ساله ایرانی خارج از کشورفرق همراه با بد بینی وتا حدی توهین آمیز بود که دوستان قدیمی من آن را نمیدیدند ویا نمیخواستند ببینند. زیرا بعد ازگذشت سالیانی خون جوانی در حرکات اعتراضی در وین به جریان افتاد که این خود باعث شد که سیاسیون قدیمی ما را به وجد آورد وبه دنبال این جوانان بودند وخواستند از ظن خود سربازی گیری کنند و دست این دوستان جوان را باز گذاشتند و نکات منفی انان را نمیدیدند وبه اشتباه فاحشی افتادند وتئوری خاص خود را برای این جوانان آوردند که اکنون هم همین فکر دارند وحرکات مشترک اعتراضی انجام دادند.


به عنوان مثال اعتصاب غذای بیست و چند روزه در جلوی سازمان ملل که صدای عده ائی را از جمله تا آنجا که من میدانم همین جوانان را در آورد وانرژی زیادی را به بیراه کشاند واکسیونهائی اینچنینی و حرکات جذب و مال خود کردن این جوانان میان دوستان قدیمی من در جمعیت این جوانان را بفکر وادار کرد که باید به اصل خویش باز گردند و مستقل تر عمل کنند با اینکه من معتقد هستم که خود این جوانان در درون خود هم دچاراختلافات سلیقه ای وعقیده ای در نحوه مبارزه هستند ودر طول همین حرکات مستقل خود دچار اشتباهات وانحرافاتی شدند از انجمله تظاهرات روز قدس و برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی در جلوی چشمان سفارتی ها و خودی ها . این جوانان اشکال همکاری با دوستان قدیم من را دیدند و دعوا های درونی آنان را به چشم دیدند و همان کاری که میبایست میکردند کردند یعنی مستقل ماندند ومستقل شدند.

البته حرکات مشترکی با هم انجام میدهند مثل حرکت اعتراضی مشترک جمعیت با تشکل جوانان سبز وین در روز 13 آبان در جلوی سفارت جمهوری اسلامی که متاسفانه موفقیت آمیز نبود نه بخاطر برودت هوا بلکه بخاطر دلسردی وفرار ایرانیان از جمعیت . فردای ایران آبستن حوادث است تا چه بزاید سحر مگر جنبش مردم ایران به داد جمعیت دفاع از مردم ایران در وین برسد و از این حالت محافظه کارانه موجود بیرون بیایند .



گزارشگران: آیا هنوز با این جمعیت همراهی میکنید؟ اگر نه به چه دلیل؟



شاهین انزلی : اجازه میخواهم این سوال شما را با یک نه جواب دهم ویک توضیح. اولا طبق آن چیزی که در سوالات بالا و نکاتی که در مورد جمعیت گفتم یک چیز کاملا محسوس است. جمعیت افرادی مثل من را نمیخواهد ودر واقع به افرادی نیاز دارد که سرباز وار در اختیارشان باشند ونگاه انتقادی به جمعیت نداشته باشند . جمعیت در شعار به دموکراسی اعتقاد دارد وجایگاه ویژه ای به نظرگاه اقلیت موجود در درون خود میدهد ولی در عمل دموکراسی را برای عده خاصی میخواهد که خود همین دموکراسی نیم بند درون گروهی درون جمعیت را به چالش ودرگیری درونی رساند. البته آفت بعدی جمعیت ظاهر سازی و خود نشان دهی عده ای ست که گاها جریان خود را با در نظر گرفتن شرایط عوض میکنند گاهی با این اند وگاهی با آن البته هر جریانی دردرون خود مخالفین خود رادارد ودچار اختلاف میشود ولی در مورد جمعیت بیشتر به یک کمدی شبیه است ازاین رو با دلایل موجود من هم مثل همه ایرانیان از دور تماشاگر میشوم و نگاهی از دور به تحولات جمعیت می اندازم.



گزارشگران: کسری این نهاد از ابتدا تا کنون چه بوده است؟



شاهین انزلی : کسری این نهاد را باید در هدف های آن دید بنابر این شعارها باید در تعقیب هدفهای مشخص جنبش موسوم به سبز وخیزش اجتماعی مردم ایران باشد وگرنه ظرفیت ونیروی بخشی از نیروهای اجتماعی را به هدر میدهد که این هدر رفتن وجدا شدن نیروها در وین محسوس بود و فرصتهای زیادی را برای ایجاد اتحاد کاری با دیگر نیروها از دست دادند واگر نیرویی برایشان به شکل فردی اضافه شد باید ان را در عالم دوستی وتا حد زیادی ظاهر سازی سبزگرایانه دید که این روزها در خارج از کشور و شهر وین مد روز شده واصل خیزش جنبش ایران را بدون این رنگ نمیبینند. اگر رنگ سبز واسم این رنگ با نماد آن در کنارشان
نباشد سبز نیستند . اینان افراط وتفریط را یکی کردند تا آنجائی که در روز شنبه دهم اکتبر مراسمی تحت عنوان روز آزادی برای ایران در ترابرن پلاتز در منطقه بیست وین انجام دادند که به درگیری بعد از مراسم منتهی شد که این درگیری سایه بر فعالیت های جمعیت انداخت و دوستان را بفکر راه حل انداخت از قرار معلوم بعد از مدتی راه حل پیدا شد وسوال اینجاست تا به کی این جریانات خود سر هر کسی را در لیست خودی و غیر خودی قرار میدهند و تا کی ادامه خواهد داشت .

گزارشگران: کسری جریانات رادیکال و معتقد به حذف کلیت نظام و بویژه چپ را در چه زمینه ای میبینید؟

شاهین انزلی : در مورد نیروهای چپ بایستی بگویم ما سالها با چپ منسجمی روبرو نیستیم ونشدیم برخوردهای سنتی چپ در قبال مارکسیسم و نگاه سکتاریستی به آن وعدم تحمل یکدیگر راه را برای جناح میانه وراست آماده تر کرده تا وقتی که نیروهای چپ وپراکنده ایران نگاهی باز به اندیشه های مارکس ودیگر اندیشمندان مارکسیست مثل روزا لوگزانبورگ . گرامشی . کارل گرش و دیگر اندیشمندان قرون بیست و بیست یکم نیاندازند نمیتوانند از جمود سنتی خود بیرون بیایند مارکسیم با مارکس شروع شد ودر تکامل خود وهمخوانی با زمانه فعلی توسعه پیدا کرد در حالی که چپ ما در همان جمود ماند و چپ بودن و ماندن را فقط از دریچه چشم خود دیدند و خود را هماهنگ با فرهنگ ومردم کشور خود نکردند و درکی از مدرنیسم ودموکراسی نداشتند . درحالی که مدرنیسم و دموکراسی و عدالت اجتماعی از پایه های مارکسیسم است و بقول کائوتسکی سوسیالیزم بدون مارکسیسم غیر قابل قبول است این دو مکمل یکدیگراند

گزارشگران: الترناتیو پیشنهادی شما کدام است؟


شاهین انزلی : من دو الترناتیو در برابر خود میبینم .از جنبه عمومی آن تشکیل یک جبهه ضد دیکتاتوری با تمامی گروه های فعال ضد نظام اسلامی حاکم بر ایران مثل گروه های چپ . ملی .نیروهای منفرد و الترناتیو دوم منحصر به اتحاد چپ در برابر دیکتاتوری موجود با باورهایی چون عدالت اجتماعی . رعایت حقوق بشر و دموکراسی برای ایران این دو الترناتیو اگر با دید باز وغیر سکتاریستی همراه باشد قابل اجراست و میتواند جامه عمل به خود بگیرد .

گزارشگران: ایا این نقائص را عمومی میبینید و یا اختصاص به ویژه گی های ایرانیان مقیم شهر وین دارد

شاهین انزلی : این نقائص عمومیست حتی میتوان ان را درایران هم دید ولی در وین از انجائی خودمان در آن زندگی میکنیم محسوس وقابل لمس است.

گزارشگران: پیشنهاد جانشین شما برای ایجاد یک نهاد پایدار و مقاوم در همبستگی با اعتراضات مردم کشورمان چیست؟


شاهین انزلی : پیشنهاد جانشینی من در شرایط فعلی برای نیروهای چپ در شهر وین همان الترناتیو تشکیل یک جبهه واحد ضد دیکتاتوری بر علیه نظام حاکم بر ایران است البته با یک تلرانس و بدون گروه گرایی منجمد شده درد آور که همیشه با ما بوده و در یک فضای دموکراتیک که هر گروه وجریانی بتواند حرف خود را بزند وبتوان مشترکا با یک شعار واحد جایگاه خالی رساندن ندای مردم ایران را در این شهر پر کند باید قبول کنیم که جنبش رنگارنگ مردم ایران که موسوم به جنبش سبز است یک جنبش سکولار و پویاست که نمیتوان بالنده گی آن را با دیدگاه این وآن شخصیت و گرایش منحصر کرد چیزی که با کمال تاسف در این شهر وبوسیله دوستان جمعیت به نمایش گذاشته شد


در پایان باید بگویم ما میتوانیم یک نیروئی تحول طلب باشیم این همان صدایی است که بگوش میرسد آروزی من تحول در نیروی مترقی چپ است که بتواند همگام با ملت ایران ودر کنار انان حضور خود را نشان دهند بقول بیژن جزنی باید مارکسیسم را اول در مرزهای خود جستجو و با فرهنگ ان هماهنگ باشیم این همان نیروی تحول طلب است .

شاهین انزلی: با تشکر از شما که این وقت را به من دادید وبه امید پیروزی جنبش مردم ایران بر علیه دیکتاتوری مذهبی ایران


ممنون از شما

گزارشگران

www.gozareshgar.com
 

HOME