مصاحبه با خلیل بهرامیان، وکیل مدافع حامد روحی نژاد، جوان محکوم به اعدام و احمد کریمی
06.11.09

بهرامیان: حامد روحی نژاد و احمد کریمی حتی انجمن پادشاهی ایران را هم نمی شناسند
بهرامیان: که استنباط من این است که نمی تواند دست دادستان تهران به دور از این سناریو باشد

-    جناب آقای بهرامیان آیا شما از ابتدای محاکمه آقای روحی نژاد وکالت ایشان را بر عهده داشته اید؟
بدوا  باید اعلام دارم که در مرحله ی بدوی پرونده آقای روحی نژاد وکیل ایشان آقای سیف زاده و یکی دیگر از همکاران بوده است و بنده دخالتی نداشته ام و با ملاحظه پرونده بعد از صدور رای و مراجعه خانواده آقای روحی نژاد به من در مرحله تجدید نظر که در دیوان عالی کشور خواهد بود وکالت ایشان را پذیرفتم.
-    زمانی که شما پرونده ایشان را مطالعه می کردید به چه مواردی برخورد کردید؟
 بعد از مطالعه پرونده متوجه شدم که همکارانم در دفاع لایحه ای تقدیم کرده اند در دادگاه و در نهایت شعبه 28 دادگاه انقلاب رای به محکومیت آقای روحی نژاد به اتهاماتی مانند هواداری از انجمن پادشاهی، اقدامات علیه جمهوری اسلامی و اقدامات مسلحانه محکوم به اعدام کرده اند. وقتی پرونده را می خواندم متوجه
شدم که در اولین تحقیقات که از موکل بنده شده موکل عین واقعیت را بیان کرده به این که شخصی به نام آقای علی زمانی بر خلاف توان خودش فکر می کرد که می تواند خود و فرزند کوچکش و این دونفر را به خارج از کشور و به خصوص به آمریکا برای کار کردن ببرد. موکل من دانشجو بود.
-    از میان افرادی که به اتهام هواداری انجمن پادشاهی ایران در بازداشت و در انتظار محاکمه است، شما وکالت افراد دیگری را هم پذیرفته اید؟
 شخص دیگری که در این پرونده که فعلا به محاکمش نوبت نرسیده و در شعبه 30 دادگاه انقلاب تهران در حال رسیدگی است  به نام احمد کریمی نیز من قبول کرده ام و پرونده را خواندم. در 19/8/1388 محاکمه ایشان در شعبه 30 دادگاه انقلاب تهران برگزار خواهد شد.
-    استدلال های کلی شما در دفاع از حامد روحی نژاد برای دادگاه تجدید نظر چه بوده است؟
من لایحه ای تنظیم کردم و در این لایحه موارد دفاعی خود را تقدیم دیوان عالی کشور کردم. استدلال من بر این بوده که با توجه به ملاقاتی که من در زندان از موکل داشتم و دیدم که موکل دچار بیماری M.S.   است و تقریبا دو دستش نیمه فلج است و بعد از چند دقیقه که می نویسد دو دست از کار می افتد، مجبور
است صبر کند بعد مجددا شروع به نوشتن کند و همین طور چشم سمت راست از بینایی افتاده است. این شخص معلول بوده و فاقد قدرت برای اقدام علیه کشور یا اقدام سیاسی حتی در نحوه تبلیغ بوده. رایی که صادر شده با موازین قانونی به هیچ وجه انطباق ندارد و من فکر می کنم که این رای به صورت نرمالی که در
دادگاه انقلاب فعلا جاریست نسبت به این مسائل باید رای تشدید صادر کنند، فکر می کنم یک جریان سیاسی بر این رای حاکم است، این که این ها را با متهمین اعتراضات مربوط به بعد از انتخابات در دادگاه حاضر کرده اند، استنباطم این است که آقای مرتضوی دادستان وقت مطابق معمول که همیشه این کار را می کرد سعی کرده
یک سناریو سنگینی ایجاد کند و یک دادگاهی تشکیل دهد و این مسائل را در ذهن مردم ایران به یک نحوی غیر واقعی بنمایاند. که اصلا این ها ارتباطی کلا به اعتراضات بعد از انتخابات نداشته اند و این ها قبلا دستگیر شده بودند و من خیلی صریح می توانم بیان کنم نه آقای علی زمانی نه دو موکل من اولا هیچ کدام عضو و یا
هوادار این سازمان نبوده اند و این سازمان را هم نمی شناخته اند، صرفا سه نفر جوان با یک بچه کوچک، فرزند علی زمانی، رفتند عراق که از آن جا به خارج از کشور بروند و به دلیل فقر مادی و مشکلاتی که وجود داشت، موکل من با احمد کریمی با هماهنگی با وزارت اطلاعات به ایران بازگشتند و در کمال صمیمیت آن چیزی که
بود را برای آنان توضیح دادند و گفتند.
-    براساس  این گفته های شما آن ها در زمان بازگشت به ایران هم مشکلی نداشته اند، پس چه می شود که در این دادگاه چنین اتهامات سنگینی به آن ها وارد می شود؟
 بعدا به نحوی که موکل من گفته زیر فشار بیش از حد بازجوها، پرونده و سناریوای ساخته شده که استنباط من این است که نمی تواند دست دادستان تهران به دور از این سناریو باشد و فعلا با توجه به اعتراض و تجدید نظری که از رای کردند پرونده به دیوان عالی کشور برای رسیدگی برسد. امیدوارم قضات دیوان عالی کشور
در مسائل پرونده های امنیتی که تا کنون روالشان این بوده است که چشم بسته تایید کنند و پرونده را نخوانند از وجدان خود، خدای خود و اون چیزی که اعتقاد دارند دور نشوند و تابع جو سیاسی نشوند و برای خوش آمد دیگران رایی صادر نکنند که فردا باید پاسخ گو باشند در مقابل مردم ایران و در مقابل خداوند باری تعالی.
-    زمانی برای رسیدگی به این پرونده ها در دیوان عالی کشور مشخص شده است؟
روال دیوان عالی کشور بر این است که زمان مشخصی ندارد، پرونده ها یکی، یکی به دست قاضی می رسد و قاضی آن ها را می خواند یا تایید می کند که روال این پرونده ها تایید است یا نقض می کند. امیدوارم قضات وجدانشان را زیر پا نگذارند.
منبع خبر : مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
 

HOME