گزارش
جديد
البرادعی در
باره برنامه
هسته ای ايران
*جليلی دبير
شورای عالی
امنيت ملی
رژيم: با گزارش
البرادعی
بناى
ابهامات
برخى كشورها
كه زمينهساز
اقدامات و
اتهامات
متعددى عليه
ايران شده
بود..فرو
ريخته است
*دانا پرينو
سخنگوی کاخ
سفيد:گزارش
البرادعی نشانگر
تداوم
سرپيچى
ايران از
درخواستها
دربارهى
برنامهى
هستهيى اين
كشور است.
روشنگری:
با انتشار
گزارش
البرادعی از
نتيجه مذاکرات
با مقامات
رژيم در باره
برنامه هسته ای,
بخشی از توقف
و فرصت
کشورهای
اروپايی هم پيمان
آمريکا در
رابطه تشديد
مجازات های
اقتصادی
ايران به
پايان رسيد.
گزارش
البرادعی
چنان چه
واکنش اوليه
هر دو طرف,
يعنی جمهوری
اسلامی و
آمريکا نشان
داد, گزارشی
دو پهلو است
که در اگر چه
تاييد شده
است که در
رابطه با
برخی از پرسش
های آژانس پاسخ
های ايران
پذيرفتنی
بوده است, اما
همچنان
تاکيد شده
است که
"آژانس در
موقعيتى
نيست كه بر
اساس
اطلاعاتى كه
هم اكنون در دسترس
است به جمعبندى
درباره
ماهيت اصلى
بخشهاى
برنامه هستهاى
ايران برسد."
و "آژانس در
جايگاهى
قرار ندارد
كه ضمانت هاى
معتبر
درباره نبود
مواد و فعاليتهاى
هستهاى در
ايران بدون
اجراى كامل
پروتكل
الحاقى ارائه
دهد." و
همچنان
تاکيد شده
است که ايران
بايد "تمام اقدامات
اعتمادساز
لازم از سوى
شوراى امنيت از
جمله تعليق
تمام
فعاليتهاى
مرتبط با غنى
سازى را به
اجرا در
آورد."
جليلی دبير
شورای عالی
امنيت ملی
رژيم بلافاصله
به آن بخشی از
گزارش
البرادعی
تاکيد کرد که
در آن به
همکاری رژيم
در زمينه
پاسخ به پرسش های
آژانس اشاره
شد. او مدعی شد
که با گزارش
البرادعی"بناى
ابهامات
برخى كشورها
كه زمينهساز
اقدامات و
اتهامات
متعددى عليه
ايران شده
بود، به اين
ترتيب فرو
ريخته است:"
متقابلا دانا
پرينو
سخنگوی کاخ
سفيد نيز به
آن بخشی از گزارش
البرادعی
استناد کرد
که در آن
تاکيد شد "همكارى
ايران بجاى
فعال بودن،
انفعالى
بوده است".
سخنگوی کاخ
سفيد گفت که
گزارش
البرادعی:"
نشانگر تداوم
سرپيچى
ايران از
درخواستها
دربارهى
برنامهى
هستهيى اين
كشور است."
فرانسه و
انگليس نيز
موضع مشابهی
اتخاذ کرده اند.
با گزارش
البرادعی
اين موضوع
بيش از پيش شفاف
می شود که از
طريق همکاری
با آژانس و
پاسخ به سوالات
آن نمی توان
چاشنی
انفجاری
بحران ناشی
از برنامه
هسته ای
ايران را
کشيد و در
همين زمينه
مشخص
فشارهای
آمريکا و
متحدين
اروپايی اش
را کاهش داد.
زيرا در اساس
همه طرف های
اصلی و فرعی
کشمکش بر سر
پرونده هسته
ای می دانند
که مساله
اصلی نه
ماهيت و
گذشته
برنامه هسته
ای رژيم بلکه
بی اعتمادی
غرب به رژيم
اسلامی است و
اين بی
اعتمادی از
جنسی نيست که
با ارائه
توضيحات
مشروح فنی به
بازرسان
آژانس برطرف
گردد.
با گزارش
جديد
البرادعی
بيش از پيش
روشن شده است
که اگر قرار
باشد بن بست ناشی
از برنامه
هسته ای
ايران به
گسترش تحريم
ها و حمله
نظامی به
ايران
نيانجامد,
راهی جز پذيرش
تعليق غنی
سازی
اورانيوم
نيست.
مشروح گزارش
البرادعی به
نقل از
خبرگزاری فارس
به شرح زير
است:
مدير كل
آژانس بينالمللى
انرژى اتمى
در گزارش
امروز خود
درباره
اجراى توافق
پادمان از
ارائه سند
مربوط به
دستيابى به
فناورى
سانتريفيوژهاى
P1 و P2 به
اين آژانس
خبر داد.
متن كامل اين
گزارش كه
دقايقى پيش
از سوى "محمد
البرادعى"،
مدير كل
آژانس بينالمللى
انرژى اتمى
در مقر اين
آژانس در وين
منتشر شد به
شرح زير است:
اجراى
توافقنامه
پادمان ان.پى.تى
و مفاد مرتبط
در قطعنامههاى
1737 و 1747 شوراى
امنيت
سازمان ملل
در جمهورى اسلامى
ايران
*گزارش مدير
كل آژانس:
1- در 30 اوت 2007
مدير كل
آژانس به
شوراى حكام
درباره اجراى
توافقنامه
پادمانهاى
ان.پى.تى و
مفاد مرتبط
با قطعنامههاى
(2006) 1737 و (2007) 1747 شوراى
امنيت
سازمان ملل
در جمهورى
اسلامى
ايران ارائه
كرد. (GOV/2007/48 و Corr.1). اين گزارش
دربردارنده
تحولات
مربوطه از آن تاريخ
به بعد است.
A- اجراى
طرح كارى
درباره
مساول باقيمانده
2- در 21 اوت 2007
دبيرخانه و
ايران به
تفاهمات
لازم درباره
يك طرح كارى
براى حل
مسائل باقيمانده،
مسئله اجراى
پادمانها
دست يافتند (gov/2007/48 و پيوستها).
از گزارش
پيشين
تاكنون
پيشرفتهاى
زير در اجراى
طرح كارى
حاصل شده است.
A.1)
سانتريفيوژهاى
P1 وP2
3- شرح وقايع
فعاليتهاى
از زمان
گزارش قبلى
تاكنون به
شرح زير است:
* در 31 اوت 2007
آژانس به
صورت كتبى
سوالات خود
را درباره
سوالات باقيمانده
مربوط به
برنامه غنيسازى
اورانيوم با
استفاده از
سانتريفيوژهاى
P1 وP2 در
اختيار
ايران قرار
داد.
* در 24 و 25
سپتامبر 2007
نشستى در
تهران ميان
آژانس و مقامات
ايرانى براى
روشن ساختن
سوالاتى كه
در اختيار
ايران قرار گرفته
برگزار شد.
* از 9 الى 11
اكتبر 2007 نشست
ديگرى در
تهران ميان
آژانس و
مقامات
ايران
برگزار شد كه
در آن ايران پاسخ
هاى شفاهى
لازم را به
سوالات مطرح
كرد و آژانس
درخواست كرد
توضيحات و
تشريح و
توضيح اضافى
ارائه شود.
* در 15 اكتبر 2007
آژانس پاسخهاى
اوليه مكتوب
را درباره
سوالات خويش
دريافت كرد.
* از 20 الى 24
اكتبر تيم
فنى از سوى
آژانس به
تهران سفر
كرد تا
جزئيات پاسخها
را بررسى
كرده و
مستندسازى
آن را انجام
دهد و با
مقامات دخيل
در برنامه
غنيسازى
اورانيوم P1 وP2
مصاحبه كند.
* از 29 اكتبر تا
اول نوامبر 2007
آژانس
مباحثه با مقامات
ايرانى
درباره
برنامه غنيسازى
سانتريفيوژى
را ادامه داد.
ايران اسناد اضافى
حمايت كننده
و توضيحات
مكتوب را به
آژانس ارائه
كرد و با
مقامات
ايرانى دخيل
در فعاليتهاى
هستهاى
ايران در دهه
1980 و 1990 مصاحبه
كرده و
مباحثه
انجام داد.
* در 5 و 12 نوامبر
2007 ايران به
صورت مكتوب
پاسخ خود را
به سوالات
آژانس
درباره
برنامه غنيسازى
اورانيومP1 وP2
ارايه كرد.
A.1.1)
دستيابى به
تاسيسات
چرخه سوخت و
فناورى 1972 الى 1995
4- بنا بر اعلام
ايران، سازمان
انرژى اتمى
ايران در سالهاى
اوليه خود
قراردادهايى
با نهادهاى
مرتبط
فرانسوي،آلماني،انگليسى
و آمريكايى
منعقد كرد كه
به آن امكان دستيابى
به برق هستهاي،
خدمات
گسترده
مربوط به
چرخه سوخت
هستهاى
فراهم ميكرد
اما پس از
انقلاب
ايران در سال
1979 اين قراردادها
كه جمعاً به
ارزش 10
ميليارد
دلار بوده،
محقق نشد.
ايران اعلام
كرد در يكى از
اين
قراردادها
كه در سال 1976
امضا شده بود
براى توسعه
مركز
آزمايشى غنيسازى
ليزرى1 بود.
مقامات ارشد
ايرانى
اعلام كردند
كه در اواسط
دهه 1980 ايران
همكارى با
بسيارى از
كشورها براى
احياى
برنامه هستهاى
خود آغاز كرد
تا نيازهاى
فزآينده خود
را به انرژى
تامين كند. با
توجه به
سرمايهگذارييهايى
كه تاكنون
صورت گرفته
است،ايران
اعلام كرد كه
تلاشهايش
را بر تكميل
نيروهاى
هستهاى
بوشهر، در
ميان اين
امور همكارى
با نهادهاى
آرژانتين،
فرانسه،
آلمان،
اسپانيا
انجام شد كه
موفقيتى به
همراه نداشت.
در آن زمان
ايران
همچنين تلاشها
براى
دستيابى به
راكتور
تحقيقاتى از
آرژانتين،
چين، هند و
شوروى آغاز
كرد اما بينتيجه
بود.
5- ايران به
موازات اين
فعاليتهاى
مربوط به
نيروگاه
هستهاى كار
ساخت
زيرساختهاى
مرتبط را
آغاز كرد و
اين كار با
استفاده از
تاسيس مركز
فناورى هستهاى
اصفهان و كرج
انجام شد. به
هر حال بخشى
از فناورى
تبديل
اورانيوم از
يكى از طرفهاى
چينى به دست
آمده است و
ايران قادر
نبوده كه به
ديگر
تاسيسات
مربوط به
چرخه سوخت
هستهاى و يا
ديگر
فناوريها از خارج
دست پيدا كند.
در نتيجه بنا
به گفته ايران
در اواسط دهه
1980 تصميم
گرفته شد كه
فناورى غنيسازى
اورانيوم از
طريق بازار
سياه تامين
شود.
6- آژانس براى
ارزيابى
توضيحات
ارائه شده از
سوى ايران
مباحثاتى را
با مقامات
كنونى و پيشين
ارشد ايران
انجام داد.
آژانس همچنين
اسنادى كه در
حمايت از اين
امر ارائه شد
از جمله
قانون
ايران، تماسها
با شركت هاى
خارجي،توافقات
با ديگر
كشورها و
مراكز هستهاى
را بررسى كرد.
7- با توجه به
تاريخچه
طولانى و
پيچيدگى
برنامه و
ماهيت دو
منظوره
فناورى غنيسازي،
آژانس در
موقعيتى
نيست كه بر
اساس
اطلاعاتى كه
هم اكنون در
دسترس است به جمعبندى
درباره
ماهيت اصلى
بخشهاى
برنامه هستهاى
ايران برسد.
گذشته از اين
ممكن است
تمركز اصلى
بر اين سوال
متمركز شود
حتى اگر ديگر
جنبه هاى طرح
كارى مورد
بررسى قرار
گيرد و زمانى
كه آژانس
بتواند كامل
شدن اظهارات
ايران را
راستى
آزمايش كند.
A.1.2)
دستيابى به
فناورى
سانتريفيوژ P1
پيشنهاد
مربوط به سال
1987
8- همانگونه كه
پيش از اين به
شوراى حكام
گزارش شد (gov/2005/67 پاراگراف 14
الى 15) ايران
در ژانويه 2005
به آژانس نسخهاى
از سند يك
صفحه اى دست
نويسى را
ارائه كرد كه
نشان دهنده
پيشنهاد به
ايران
درباره قطعات
خاص بود كه از
سوى واسطهاى
خارجى در سال
1987 به ايران
ارائه شده
بود. ايران در
سال 2005
اينگونه
مطرح كرد كه
اين سند
اسناد باقيمانده
مربوط به
دامنه و
محتواى
پيشنهاد 1987
بود. در 9 اكتبر
2007 نسخهاى از
سندى در اختيار
آژانس قرار
گرفت كه بخشهاى
خاصى از اين
سند نشان
دهنده اين
امر بود كه
اين سند به
سال 1987 مربوط
ميشود اما
منشاء اين
سند هنوز
مشخص نشده
است.
9- در 5 نوامبر 2007
ايران به
آژانس، شرح
وقايع به روز
شده از نشستهاى
ميان ايران و
شبكه تامين
كننده بين
سالهاى 1986
الى 1987 برگزار
شده بود،
ارائه كرد.
ايران تاكيد
كرد كه تنها
برخى از
اعضاى دو
سانتريفيوژ
جدا شده
بعلاوه نقشهها
و طراحيهاى
مرتبط با آن
در سال 1987 از
سوى اين شبكه
در اختيار
ايران قرار
گرفت. ايران
بار ديگر
تاكيد كرده
به ريختهگرى
اورانيوم و
فناورى و تجهيزات
تبديل مجدد
از اين شبكه
دست نيافته است.
همچنين
تقاضايى
براى ارائه
سند 15 صفحهاى
كه در آن روند
توليد uf6 به
فلز
اورانيوم و
ريختهگرى
آن به نيمكره
توضيح داده
شده، مطرح
نكرده است. (gov/2005/87 پاراگراف
6). اين نكات در
بخش A.3 زير
آمده است.
10- به گفته
ايران،
تصميم براى
دستيابى به
فناورى سانتريفيوژى
توسط رئيس
سازمان
انرژى اتمى
ايران گرفته
شد و از سوى
نخستوزير
وقت مورد
تاييد قرار
گرفت. در پاسخ
به درخواست
آژانس
درباره
اسناد
احتمالى
مربوط به پيشنهاد
1987، ايران در 8
نوامبر 2007
نسخهاى از
مكاتبات
محرمانه
رئيس سازمان
انرژى اتمى
ايران را به
نخستوزير
ارائه كرد كه
به 28 فوريه 1987
مربوط ميشد
كه در آن
تائيد نخستوزير
نيز درج شده
است كه به 5
مارس 1987 باز ميگردد.
رئيس آژانس
هستهاى
ايران در
مكاتبات خود
اعلام كرد كه
فعاليتها
بايد كاملاً
محرمانه
بماند.
ايران در
پاسخ به
درخواست
آژانس
درباره اين
كه آيا در اين
برنامه نهاد
نظامى شركت
داشته يا خير،
اعلام كرد كه
هيچ نهادى به
جز سازمان
انرژى اتمى
ايران در
روند تصميمسازى
و يا اجراى
برنامه غنيسازى
سانتريفيوژى
دخيل نبودهاند.
11- بر اساس
مصاحبهها و
مقامات در دسترس
ايرانى و
اعضاى گروه
تامين كننده
قطعات، اسناد
محدودى از
سوى ايران
ارائه شد و
اطلاعات
تكميلى از
طريق
تحقيقات
مستقل آژانس
به دست آمد.
آژانس به اين
جمع بندى
رسيد كه
بيانيههاى
ايران مطابق
با ديگر
اطلاعاتى
است كه درباره
دستيابى اين
كشور به
فناورى
سانتريفيوژ P1 در سال 1987
ارائه شده
است.
تحقيقات و
توسعه
ابتدايى
12- ايران اعلام
كرد كه در طول
مرحله اول
تحقيقات و
توسعه P1 در
سال 1987 الى 1993 اين
كشور تنها
منابع مالى و
انسانى اندك
و محدودى (سه
محقق) بر اين
پروژه گماشت. بنا
به گفته
ايران،
تاكيد اصلى
بر درك عملكرد
سانتريفيوژها
و سرهم كردن
آنها و توليد
داخلى اين
قطعات بود.
ايران
همچنين
اعلام كرد كه
در طول اين
دوره كار
تحقيق و
توسعه تنها
توسط سازمان
انرژى اتمى و
بدون حمايت
دانشگاههاى
و مركز
تحقيقات
فيزيك PHRC
انجام شد. بنا
بر اعلام
ايران، هيچ
تماسى در طول
اين دوره با
شبكه تامين
كننده به
منظور يافتن
راهكار حل
مشكلات فنى
كه ايرانيها
با آن مواجه
شده بودند،گرفته
نشد.
13- توضيحات
ايران
درباره اين
مرحله تحقيق
و توسعه در
تضاد با
يافتههاى
آژانس نيست.
يافتههايى
كه بر اساس
مصاحبههاى
صورت گرفته
با مقامات در
دسترس ايرانى
و اعضاى شبكه
تامين هستهاى
و يا اسناد
ارائه شده از
سوى ايران و
يا اطلاعات
تكميلى كسب
شده در هنگام
تحقيقات
آژانس به دست
آمده است. به
هر حال نقش
دانشگاه فنى
در آلودگى
مواد
اورانيومى
بايد همچنان
مورد بررسى
قرار گيرد
مراجعه شود
به بخش A.2
14- همانگونه كه
پيش از اين به
شوراى حكام
گزارش شد(GOV/2006/15 پاراگراف
15). بيانيههايى
كه از سوى
ايران و
اعضاى مهم
شبكه مذكور درباره
اتفاقات و
تحولات تا
اواسط دهه 1990
ارائه شده در
تضاد با هم
بودهاند.
در نشستهايى
كه در اكتبر 2007
برگزار شد
ايران شرح
وقايع مربوط
به تحولات 1993
الى 1999 را در
اختيار
آژانس قرار
داد اين امر
مويد جزئيات
مربوط به اين
ديدارها،
شركتكنندگان
و تحويل
قطعات P1 از
سوى اين شبكه
در طول اين
دوره بود.
15- ايران بار
ديگر اعلام
كرد كه در سال
1993 اين شبكه
تامين
كننده،
بنابر
ابتكار عمل
خود به يكى از
شركتهاى
ايرانى تماس
برقرار كرد و
پيشنهاد
فروش فناورى
غنيسازى را
ارائه كرد.
اين پيشنهاد
به اطلاع
رئيس سازمان
برنامه و
بودجه ايران
رسيد كه يكى
از اعضاى
شوراى انرژى
اتمى ايران
نيز بود.
سازمان
انرژى اتمى
ايران بعدها
اين پيشنهاد
را پيگيرى
كرد (GOV/2005/67
پاراگراف 67)
16- آژانس
تاكنون قادر
نبوده است كه
بيانيه ايران
را درباره
اين كه شبكه
مذكور اولين
بار اين
پيشنهاد را
مطرح كرد،
تصديق كند.
اطلاعات ارائه
شده از سوى
ايران
درباره نشستهاى
فنى و تحويل
قطعات پس از
سال 1993 مطابق
با اطلاعاتى
است كه آژانس
با برخى از اعضاى
شبكه صورت
داده است. بر
اساس مصاحبه
هايى كه با
مقامات ليبى
و اعضاى شبكه
شده و
اطلاعاتى كه
از ديگر
منابع به دست
ان.پى.تى
رسيده آژانس
به اين جمع
بندى رسيده
است كه بيشتر
موارد و
اقلام مرتبط
با پيشنهاد 1993
در ابتدا از
سوى جمهورى
عربى ليبى
ارائه شده
بود و در
حقيقت در
ميان 1994 الى 1996 به
ايران تحويل
داده شد.
17- ايران اعلام
كرد كه در طول
1993 الى 1999 هنوز در
توليد قطعات P1 و ساخت
سانتريفيوژهاى
P1مناسب
و كارآمد با
مشكلات فنى
مواجه بوده
است. ايران
گفته تنها
عده اندكى از
منابع
انسانى تا
سال 1997 بر اين
پروژه كار ميكردند
و حدود 1998
مطالعات
اضافى
تئوريك و
تجربى از سوى
دانشگاه
اميركبير
انجام شد.
توضيحات ايران
در اين رابطه
توسط
مسئولات فنى
مطرح شده از
سوى كاركنان
سازمان
انرژى اتمى
با اطلاعات
تكميلى در
دسترس آژانس
مورد تصديق
قرار گرفته
است.
18- ايران اعلام
كرد كه با
موفقيت
سانتريفيوژهاى
P1 را در
اواخر دهه 1990
آزمايش كرد و
تصميم گرفته
شد كه
تحقيقات
گستردهتر
در زمينه
تحقيق و
توسعه و در
نهايت يك
مركز غنيسازى
صورت گيرد.
ايران اعلام
كرده براى
رسيدن به اين
هدف مكانهايى
را در هشتگرد
كرج، نطنز و
اصفهان قبل
از تصميم
براى ساخت
مركز غنيسازى
نطنز مد نظر
قرار داد. در
طول اين مدت،
فعاليتهاى
مربوط به
تامين مواد
تشديد شد و
تجهيزات خلاء
بعلاوه مواد
خام لازم
مانند
فولادهاى سخت
و آلومينيوم
با دوام بالا
از خارج
تامين شد. ايران
نام، مكان و
فعاليتهاى
كارگاههاى
دخيل در
توليد داخلى
قطعات
سانتريفيوژى
را در اختيار
قرار داد كه
بيشتر آنها
تحت مالكيت
سازمانهاى
صنايع نظامى
بوده است (GOV/2004/11). اطلاعاتى
كه از سوى
ايران
درباره
زمانبندى اين
خريدها و
مقدار آنها
ارائه شده با
يافتههاى
آژانس
مطابقت دارد.
A.1.3)
دستيابى به
فناورى
سانتريفيوژى
P2
19- ايران اعلام
كرده كه به
منظور جبران
كيفيت كم
قطعات
سانتريفيوژ P1 كه از سوى
اين شبكه
قاچاق تامين
شده بود، اين شبكه
ايران در
نشستى كه در
سال 1996 در دبى
برگزار شد،
نقشههاى
كامل مربوط
به
سانتريفيوژ P2 را در
اختيار قرار
داد. اين
توضيحات در
مصاحبه
اعضاى مهم
شبكه مذكور
با آژانس
مورد تاييد قرار
گرفته است.
20- ايران
مجدداً
تاكيد كرده
كه با وجود آن
كه نقشهها
در سال 1996 به
دست آن رسده
است، اما تا
اوايل سال 2002
هيچگونه
فعاليتى بر
سانتريفيوژهاى
P2 انجام
نداد. بنا بر
اعلام مدير
ارشد كنونى و
پيشين
سازمان
انرژى اتمى
ايران، اين
كشور هنوز به
تواناييهاى
فنى و قابليتهاى
خاص براى
رسيدن به
توانايى
ساخت اين
قطعات در طول
اين مدت دست
نيافته است.
آژانس
اطلاعات موثقى
در دست ندارد
كه نشان
دهنده
دستيابى
عملى ايران
به
سانتريفيوژهاى
P2 و يا
قطعات آن در
طول اين مدت
زمانى باشد.
(نشانه
اوليهاى كه
به بتواند
اين امر را
مورد تاييد
قرار دهد در
دسترس نيست. GOV/2006/15 پاراگراف
18.)
21- در سال 2002
سازمان
انرژى اتمى
قراردادى با
يك شركت
خصوصى براى
ساخت نوع
تغييريافته P2 منعقد كرد GOV/2004/11. در 5
نوامبر 2007
آژانس نسخهاى
از اين
قرارداد را
به دست آورد
كه محتويات آن
با مصاحبههاى
اوليه با
مالك شركت
مطابقت
داشته است. وى هماكنون
براى مصاحبه
در دسترس
نبوده است.
اين قرارداد
در مارس 2003
خاتمه يافت
اما مالك
شركت اعلام
كرده كه وى تا
ژوئن 2003 بر روى
طرح خود كار
ميكرده است.
22- مالك شركت
در مصاحبههاى
اوليه اعلام
كرده كه وى
قادر بوده كه
همه مواد خام
و مقدار
اندكى از
اقدام را به
جز روغنها،
حاملها و
مگنتها را
از منابع
داخلى تامين
كند. اين
توضيحات
مطابق با
اطلاعاتى
است كه هماكنون
در اختيار
آژانس است.
مالك عنوان
كرده كه 150
مگنت و
مشخصات P2 را
به دست آورد و
تلاش كرد كه
مگنتهاى
ديگر را
سازمان
انرژى اتمى
به دست آورد
اما اين تلاش
ناكام ماند.
اين اظهارات
نيز با اطلاعاتى
كه تحقيقات
آژانس نشان
داده مطابقت
دارد. ايران
تصديق كرده كه
پروانههاى
تركيبى
سانتريفيوژ P2 در
كارگاهى در
سازمان
صنايع دفاع
ساخته شد GOV/2004/34 پاراگراف
22.
23- با توجه به
فعاليتهايى
كه بازرسان
آژانس در سال
2004 در كارگاه P2 انجام
دادند و
بررسى
قرارداد
مالك شركت،
گزارشهاى
پيشرفت كار و
كتابچه ها و
اطلاعات در
دسترس
درباره
اقلام
درخواستي،
آژانس به اين
جمعبندى
رسده است،
توضيحات
ايران
درباره
محتواى
فعاليتهاى
تحقيق و
توسعه P2
ايران با
يافتههاى
آژانس
مطابقت دارد.
نمونه
بردارى
محيطى از
مراكز تحقيق
و توسعه و
تجهيزات نيز
نشان داده
مواد هستهاى
در اين
آزمايشات به
كار گرفته
نشده است.
A.2) منشاء
آلودگى
24- در 15 سپتامبر
2007، آژانس به
ايران
سوالات
مكتوب را در
ارتباط با
منبع آلودگى
اورانويم در
دانشگاه فنى
ارايه كرد و
درخواست كرد
اسناد مربوط
و اشخاص
فراهم آيد
بعلاوه اين
كه تجهيزات و
مكان مربوطه
معرفى شده و
نمونهبردارى
لازم صورت
گيرد. سوالات
درباره
منشاء آلودگى
به مواد
اورانويم در
دستگاهها GOV/2006/53، ماهيت
تجهيزات،كاربرد
تجهيزات و
نام و نقش
افراد و
نهادهاى دخيل
از جمله مركز PHRC بوده است.
بنا بر طرح
كاري،
ايران بايد
پاسخ به
سوالات و
دسترسيها
لازم را تا
هفتههاى
آينده فراهم
كند.
A.3) اسناد
فلز
اورانيوم
25- در 8 نوامبر 2007،
آژانس نسخهاى
از سند 15 صفحهاى
را كه نشان
دهنده روند و
طرز كاهش UF6به فلز
اورانيوم و
ريختهگرى
آن به نيمكره
بود،
دريافت كرد.
ايران تاكيد
كرد كه اين
اسناد
همزمان با
اسنادى پي1
در سال 1987
دريافت شده
بود. آژانس
اين سند را با
پاكستان به
اشتراك
گذاشت كه
كشور مبدأ
محسوب ميشده
است و
خواستار
اطلاعات
بيشتر شد.
ايران اعلام
كرده كه
واحدهاى
تبديل مجدد
با تجهيزات ريختهگيرى
كه در سند يك
صفحهاى 1987
ارايه شده را
از اين شبكه
طلب نكرده
است. صرفنظر
از تجهيزات
تبديل UF4 به
فلز
اوانويوم در
مركز
تحقيقات
هسته اى
تهران (GOV/2004/60
پاراگراف 2 و
پيوست 2)،
آژانس هيچ
نشانهاى
دال بر تبديل UF6 و فعاليتهاى
ريختهگيرى
در ايران
مشاهده
نكرده است.
بايد به هر حال
توجه داشت كه
ايران در
پرسشنامهاى
كه مربوط به
مركز تبديل
اورانيوم
درباره طراحى
ارايه شد (GOV/2003/75 پيوست 1 و
پاراگراف 3) از
ميزان اندك
تبديل UF6به فلز
اورانيوم
خبر داده است.
همانگونه كه
بازرسيهاى
آژانس نشان
داده است اين
خط راهاندازى
نشده است.
A.4)
پلوتونيوم 210
26- در 15 سپتامبر
2007، آژانس
سوالاتى به
صورت مكتوب به
ايران
درباره
فعاليتهاى
ايران در
زمينه
پلوتونيوم
ارايه كرد و
درخواتس كرد
كه به اسناد و
اشخاص
مربوطه و
تجهيزات
مرتبط
دسترسى پيدا
كند. سوال
موجود
درباره دامنه
و اهداف
مطالعات
مربوط به
پلوتونيوم 210
بود (GOV/2004/11
پاراگراف
28)بود. همچنين
اين سوال
مطرح بود كه آيا
ايران ماده
بيسموت از
خارج به دست
آورده و تلاش
براى
مطالعات
تئوريك و يا
تحقيق و
توسعه در
ايران انجام
شده است يا
خير. بنا بر
اين طرح كارى
ايران بايد
پاسخ
مربوطبه به
سوالات و درخواست
براى دسترسى
به افراد را
تا چند هفته
آتى ارايه
كند.
A.5) معدن
گچين
27- در 15 سپتامبر
2007 آژانس
سوالاتى را
به صورت مكتوب
به ارايه
درباره معدن
گچين ارايه
كرد و درخواست
كرد كه به
اسناد ،
اشخاص و
تجهيزات
مربوطه
دسترسى پيدا
شود. سوالات
درباره
مالكيت منطقه
معدن و آسياب
آن بود و اين
كه چرا چنين
فعاليتهاى
در اين مكان
انجام شده در
حالى كه در
ديگر اماكن
زيرساختهاى
مناسب وجود
داشته و چرا
فعاليتهاى
سازمان
انرژى اتمى
در اين معدن
در سال 1993 متوقف
شده بود (GOV/2005/67). ايران بر
اساس طرح
كارى بايد
پاسخهاى به
اين سوالات و
درخواستهاى
مربوطه را تا
چند هفته
ديگر ارايه
كند.
A.6)
مطالعات
مشكوك
28- آژانس از
ايران خواست
تا در اسرع
وقت درباره مطالعات
مشكوكى كه
درباره
تبديل دياكسيد
اورانيوم به UF4 (پروژه نمك
سبز) انجام
گرفته توضيح
دهد، همچنين
درباره
آزمايش مواد
بسيار
انفجارى و
طراحى
دستگاه حمل
كلاهك موشك
توضيح دهد (GOV/2006/15 پاراگراف 38
الى 39). بنا بر
طرح كاري،
ايران بايد به
اين موضوعات
در چندهفته
آينده پاسخ
دهد. در همين
حال، آژانس
مشغول كار بر
ترتيبات
لازم براى به
مشاركت
گذاشتن
اسنادى با
ايران است كه از
سوى طرف ثالث
درباره
مطالعات
مشكوك مذكور
در اختيار
آژانس قرار گرفته
شده است.
A.7)
تسهيلات
مربوط به
مركز غنيسازى
سوخت نطنز
29- در 17 و 18
سپتامبر 2007
تيم فنى از
آژانس با
مقامات ايران
درباره
جزئيات پيشنويس
توافقات
درباره
دستيابى به
تسهيلات جديد
براى مركز
غنيسازى
سوخت نطنز FEP نشستهايى
برگزار كرد.
مباحثات
ديگرى كه از 20
الى24 سپتامبر
انجام شد به
لازم الاجرا
شدن اين
تسهيلات در 30
ستپامبر 2007
منجر شد.
B)
فعاليتهاى
كنونى مربوط
به غنيسازى
اورانيوم
30-در 3 نوامبر 2007
آژانس تاييد
كرد كه ايران
نصب 18 آبشار 164
سانتريفيوژى
را در مركز
غنيسازى
سوخت نطنز
تكميل كرده و UF6 به اين 18
آبشار تزريق
شده است.
تاسيسات و
تجهيزاتى در
ديگر مراكز
به جز مركزى
اين 18 آبشار
نصب نشده است.
كار بر
زيرساختهاى
نصب، تزريق و
خروجى اين
سيسم ادامه
دارد.
31- از فوريه 2007،
ايران حدود 1240
كيلوگرم گاز UF6را به
آبشارهاى
موجود در
مركز نطنز
تزريق كرده
است. نرخ
تزريق شده
پايينتر از
مقدار پيشبينى
شده براى
تاسيساتى با
اين طراحى
بود. ضمن اين
كه ايران
اعلام كرده
است كه به غنيسازى
8/4 درصد از
اورانيوم 235 در
مركز نطنز
دست يافته
است.
بالاترين
غنيسازى اندازهگيرى
شده در اين
مركز با توجه
به نمونهبرداريهاى
برگرفته از
اجزاى آبشار
و تجهيزات
مربوطه كه
آژانس
برداشته
برابر با 4
درصد بوده
است. حسابرسى
جزئى مواد
هستهاى در
صورتبردارى
سالانهاى
انجام خواهد
شد كه قرار
است 16 الى 19
دسامبر 2007 انجام
شود. از مارس 2007،
در مجموع هفت
بازرسى
اعلام نشده
از مركز نطنز
صورت گرفت.
32- از اوت 2007
ايران به
آزمايش
دستگاههاى
واحد
سانتريفيوژى
ادامه داده
است. آبشار 10 و 20
و يك آبشار 164
سانتريفيوى
در مركز غنيسازى
آزمايشى
سوخت PFEP
آزمايش شد.
بين 23 ژوئيه و 22
اكتبر 2007، ايران
5 كيلو گاز UF6 به دستگاه
واحد تزريق
كرد و ماده
هستهاى به
آبشارها
تزريق نشد
است. از 15 الى 18
سپتامبر 2007
آژانس صورت
بردارى از
مركز غنيسازى
آزمايشى
سوخت را
انجام داد.
اگر چه نتايج
برخى از اين
نمونهها
معلوم نيست
اما ارزيابى
موقت آژانس
تعييد كننده
مقدارى بود
كه ايران
اعلام كرده
است.
33- گزارشهاى
متعدد رسانه
آى درباره
بيانيههاى
مقامات ارشد
ايران در
ارتباط با
تحقيقا و توسعه
و آزمايش
سانتريفيوژهاى
پى 2 مطرح شده است
(GOV/2006/27
پاراگراف 14).
در تماسى كه
آژانس در 8
نوامبر 2007 برقرار
كرد ايران در
اين باره
نوشت كه
ايران بطور
داوطلبانه
به آژانس درباره
وضعيت
آزمايش
مكانيكى
بدون تزريق
گاز UF6 از
نسل جديد
سانتريفيوژها
گزارش داده
است. ايران
افزود كه
موافقت كرده
كه مبادلات
اطلاعات
مربوط به نسل
جديد
سانتريفيوژها
را ارايه كند
و در دسامبر 2007
با آژانس بحث
خواهد شد.
C)
فعاليتهاى
بازفرآورى
34- آژانس بررسى
خود از
استفاده و
ساخت
سلولهاى داغ
در راكتور
تحقيقاتى
تهران (TTR)،
تاسيسات
توليد
راديوايزوتوپهاى
مولبيدن،
يد، و زنون
(تاسيسات MIX)
و راكتور
تحقيقات
اتمى ايران(IR-40) را از طريق
بازرسيها و
راستيآزمايى
اطلاعات
مربوط به
طراحى ادامه
داده است.
هيچ نشانهاى
مبنى بر
بازفراورى
جارى مرتبط
با فعاليتها
در آن
تاسيسات
يافت نشد.
D) پروژههاى
مربوط به
راكتور آب
سنگين
35-آژانس در
تاريخ
11نوامبر2007
راستيآزمايى
اطلاعات
مربوط به
طراحى را در
راكتور تحقيقات
اتمى ايران (IR-40) به انجام
رساند و
متوجه شد كه
ساخت
تاسيسات ادامه
دارد. تصاوير
ماهوارهاى
حاكى از اين
است كه مركز
آب سنگين در
حال كار است.
آژانس بايد
بر روى
تصاوير
ماهوارهاى
اين مركز
تكيه كند
زيرا آژانس
دسترسى عادى به
آن را بخاطر
اجرا نشدن
پروتكل
الحاقى در اختيار
نداشته است.
E) ديگر
موضوعات
مربوط به
اجرا
E.1- تبديل
اورانيوم
36-طى تلاش
كنونى براى
تبديل
اورانيوم در UCF كه در
تاريخ 31 مارس 2007
آغاز شد،
تقريبا 78 تن
اورانيوم به
صورت گاز UF6
تا پنجم
نوامبر 2007
توليد شده
است.
بدين ترتيب
مقدار كلى UF6 توليد شده
در مارس 2004
تقريبا 226 تن
است كه همه
تحت نظارت و
مراقبت آژانس
است.
E.2-
اطلاعات
مربوط به
طراحى
37- آژانس در
تاريخ 30مارس 2007
از ايران
خواست تا تصميم
خود براى
تعليق اجراى
نسخه اصلاح
شده الحاقيه
بخش عمومى كد
3.1 (2007/22) را مورد
تجديد نظر
قرار دهد،
اما هيچگونه
پيشرفتى در
رابطه با اين
بحث مشاهده
نشد.
E.3- ديگر
موضوعات
38- آژانس
ترتيباتى را
براى راستيآزمايى
و مهروموم
سوخت جديد
پيشبينى
شده براى
نيروگاه
بوشهر را در
تاريخ 26 نوامبر
2007 پيش از
انتقال اين
سوخت از
فدراسيون روسيه
به ايران را
انجام داده
است.
F- خلاصه
39- آژانس قادر
است تاكيد
كند انحرافى
در مواد هستهاى
اعلام شده در
ايران وجود
ندارد. ايران
دسترسى به
مواد هسته اى
اعلام شده را
براى آژانس فراهم
ساخته و
گزارشهاى
صورتبردارى
از مواد هستهاى
لازم در
رابطه با
مواد و
فعاليتهاى
هستهاى را
فراهم ساخته
است.
ايران با
فراهم كردن
تسهيلات
بيشتر در
مركز غنيسازى
نطنز FEP
موافقت كرده
است. با اين
وجود بايد
متذكر شد كه
از اوايل سال
2006 آژانس
اطلاعاتى را
از قبل دريافت
نكرده است كه
مطابق با
پروتكل
الحاقى و سياست
شفاف سازى
باشد.
در نتيجه
اطلاعات
آژانس
درباره اطلاعات
برنامه هستهاى
ايران در حال
كاهش است.
40- برخلاف
تصميمات
شوراى
امنيت،
ايران
فعاليتهاى
مربوط به غنى
سازى
اورانيوم را
به حالت تعليق
در نياورده
است و به
فعاليت
مراكز PFEP و PEF ادامه
داده است.
ايران
همچنين به
ساخت راكتور
تحقيقات
اتمى ايران (IR-40) و راه
اندازى مركز
توليد آب
سنگين ادامه
داده داده است.
41- دو مبحث
بزرگ مربوط
به دامنه و
ماهيت
برنامه هستهاى
ايران باقى
مانده
است:گذشته و
حال برنامه غنيسازى
سانتريفيوژى
و مطالعات
مشكوك.
آژانس قادر
به نتيجهگيرى
بوده است كه
پاسخهاى
ارائه شده
درباره برنامه
هاى گذشته
سانتريفيوژ P-1 و P-2
اعلام شده
منطبق با
يافتههاى
آژانس است. با
اين وجود
آژانس به
دنبال ادامه
همكاريها
خواهد بود و
به تكميل
راستيآزمايى
اظهارات
ايران ادامه
خواهد داد.
آژانس ظرف
چند هفته اتى
بر بحث
آلودگي،
همينطور مطالعات
مشكوك و ديگر
فعاليتهاى
كه ميتواند
كاربردهاى
نظامى داشته
باشد، تمركز
خواهد داشت.
42- ايران
دسترسى آسان
به افراد
مورد نظر
آژانس را
فراهم آورده
و به پرسشها
به ترتيب
زمانى مشخص
پاسخ داده
است و شفاف
سازى و
افزايش
درباره
مباحث مطرح
شده در متن
طرح كارى را
فراهم كرده
است. با اين
وجود همكارى
ايران بجاى
فعال بودن،
انفعالى
بوده است.
همانگونه كه
قبلا اظهار
شد، همكارى
فعال و شفاف
سازى كامل
ايران براى
اجراى سريع
طرح كارى
ضرورى است.
43- به علاوه
ايران بايد
به
اعتمادسازى
درباره دامنه
و ماهيت
برنامه حاضر
خود ادامه
دهد.
اعتماد در
ماهيت صلحآميز
انحصارى
برنامه هستهاى
ايران لازم
است تا اينكه
آژانس قادر
باشد ضمانتهاى
لازم را نه
تنها درباره
مواد هسته اى اعلام
شده، بلكه
درباره نبود
مواد و
فعاليتهاى
هستهاى
اعلام نشده
در ايران
فراهم آورد.
با اينكه
آژانس
اطلاعات
قابل توجهى
به غير از آنچه
از طريق طرح
كارى ارائه
شد درباره
مواد هستهاى
و فعاليتهاى
ممكن اعلام
نشده در دست
ندارد،
آژانس در
جايگاهى
قرار ندارد
كه ضمانتهاى
معتبر
درباره نبود
مواد و
فعاليتهاى
هستهاى در
ايران بدون
اجراى كامل
پروتكل
الحاقى ارائه
دهد.
اين امر با
توجه به اين
كه به مدت دو
دهه فعاليتهاى
ايران اعلامنشده
باقى مانده
بود و با توجه
به لزوم
احياى اعتماد
نسبت به
ماهيت
منحصرا صلحآميز
برنامهى
هستهاى
ايران،
بسيار مهم
است.
بنابراين
مدير كل
دوباره از
ايران ميخواهد
كه پروتكل
الحاقى را در
كوتاهترين
زمان ممكن به
اجرا در آورد.
مدير كل همچنين
از ايران ميخواهد
تا تمام
اقدامات
اعتمادساز
لازم از سوى
شوراى امنيت
از جمله
تعليق تمام
فعاليتهاى مرتبط
با غنى سازى
را به اجرا در
آورد.
44- مدير كل به
صورت مقتضى
به ارائه
گزارش ادامه خواهد
داد
منبع:
روشنگری
HOME
|