صدور حكم قصاص براي متهم به شركت در نزاع منتهي به قتل
1386/05/30
08-21-2007
خبرگزاري
دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فقه و حقوق - حقوق اجتماعي
قضات شعبهي ٧١ دادگاه كيفري استان تهران صبح امروز پس از محاكمهي پسري كه متهم است در جريان نزاع، فردي را به قتل رسانده بود، وي را به قصاص محكوم كردند.
به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حيدري نمايندهي دادستان در تشريح كيفرخواست صادره از دادسراي امور جنايي شهر ري اظهار داشت: در اين پرونده «محمد» ٢١ ساله متهم به مباشرت در قتل عمدي «احسان» است.
وي با بيان اينكه قتل در تاريخ ٢٢/٥/٨٥ به وقوع پيوسته است، گفت: با توجه به شكايت اولياي دم و تقاضاي قصاص از سوي آنها، اقرار صريح و مقرون به واقع متهم، بازسازي صحنه جنايت كه با اقارير متهم منطبق است، نظريهي پزشكي قانوني در خصوص علت تامه فوت، اظهارات شهود و مطلعان حاضر در صحنهي جنايت، بزهكاري متهم محرز است. با استناد به مادهي ٢٠٦ از قانون مجازات اسلامي كيفر قانوني متهم را تقاضا دارم.
قاضي عزيزمحمدي اولياي دم را براي بيان خواستهشان از دادگاه فرا خواند كه آنها تقاضاي قصاص متهم در ملا عام را كردند.
اعرابي، وكيل اولياي دم در دفاع از موكلانش گفت: «مهدي» با موتورسيكلت در حال حركت بوده و به «احسان» ميگويد چرا وسط خيابان ايستادي؟ با هم درگير ميشوند كه مهدي به محلشان رفته پسرعمه و دوستانش را با چاقو، ميله و شيشه نوشابه ميآورد و به سمت احسان حمله ميكند كه باعث قتل او ميشود.
وي با بيان اينكه طبق حكم دادگاه عمومي ٤ نفر از شركت كنندگان در نزاع به ٥/٢ نيم سال زندان محكوم شده، گفت: پزشكي قانوني علت تامه فوت را اصابت جسم برنده به قفسه سينه تعيين كرده كه متهم در پرونده اقرار به اين موضوع كرده است كه با توجه به بند «ب» مادهي ٢٠٦ از قانون مجازات اسلامي بزهكاري متهم مسلم است و تقاضاي صدور حكم قصاص را دارم.
«الف.م» كه به صورت تلفني از سوي قضات شعبهي ٧١ دادگاه كيفري استان تهران براي بيان شهادت و تشريح روز حادثه دعوت شده بود در دادگاه گفت: در روز حادثه مشغول كار در مغازهام بودم كه ديدم احسان به درخت تكيه داده و دستش روي قلبش است و گفت «محمد» معروف به «محمدتيمور» با چاقو مرا زده او را به بيمارستان منتقل و موضوع را به خانوادهاش اطلاع دادم.
قاضي عزيزمحمدي متهم به قتل را فرا خواند و اتهام قتل عمدي احسان طبق كيفرخواست صادره از دادسراي شهرري را به وي تفهيم كرد كه متهم گفت:من قبول ندارم.افراد ديگري نيز در درگيري حضور داشتند.
وي در تشريح ماجرا گفت: از سر كار برگشته بودم و مشغول شستن خودرويم بودم كه مهدي (پسردايياش) به درب خانهي او ميآيد و ميگويد دعوا شده و تقاضاي كمك كرد. آچار چرخ را برداشتم سوار موتور حركت كرديم و سرراه سه نفر از دوستانمان را با خود همراه كرديم. ابتدا من قصد جدا كردن و پايان دادن به دعوا را داشتم كه ناگهان چاقو را از دست «كاظم » كه دوست مقتول بود گرفتم و به طرف «احسان» پرتاب كردم. اما متوجه نشدم به كجا برخورد كرد.
وي مدعي شد: اعترافات قبليام تحت فشار بوده و جلوي چشم من دست يك نفر را تحت فشار شكاندند.
متهم به قتل گفت: دوستان مقتول در دعوا حضور داشتند اما اصلا آنها تاكنون احضار نشدهاند آنها نيز مجرم هستند.
قاضي از متهم سوال كرد: اگر قصد قتل نداشتيد چرا چاقو را مستقيم به قلب مقتول زديد؟ كه متهم گفت: اتفاقي بود و قصد قبلي براي قتل نداشتم.
معين زاده، وكيل تسخيري متهم به قتل با عرض تسليت به خانوادهي مقتول در دفاع از موكلش گفت: فرهنگ متهم به قتل و دوستانش در حالتي احساسي و به خاطر اينكه مقتول به طرف مهدي آب پاشيده براي انتقام گرفتن به سمت مقتول ميروند در اين ميان قصد كتك كاري و انتقام جويي بوده نه كشتن احسان.
وي گفت: در اين نزاع دسته جمعي امكان نشانه گيري دقيق و زدن چاقو به ناحيهي خاص دور از ذهن است و اين قتل واقع شده كه طبق ادعاي متهم تحت فشار اعتراف به قتل كرده، قتلي غيرعمد و ناشي از جنون جواني بوده زيرا چند جوان بيكار مبادرت به آن كرده است هر چند مسووليت كيفري متهم به قتل محفوظ است.
معينزاده ادامه داد: متهم به قتل در نزد من چندبار اعلام كرده است كه زير فشار رواني مطالبي را گفته و اگر حادثهاي واقع شده ساير دوستانش در اين مساله دخيل هستند.
متهم به قتل در بيان آخرين دفاع گفت: من و مقتول با هم آشنا بوديم از خانوادهي اولياي دم طلب بخشش ميكنم من جواني و ناداني كردم.
قضات شعبهي ٧١ دادگاه كيفري استان تهران (عزيزمحمدي، رحيمي، سالاري، عبداللهي و سليماني نيا) پس از انجام شور متهم اين پرونده را به قصاص محكوم كردند.