متهمي كه پس از قتل تغيير چهره ‌داد به قصاص محكوم شد

1386/05/13
08-04-2007

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فقه و حقوق - حقوق اجتماعي
 

 

قضات شعبه‌ي 71 دادگاه كيفري استان تهران صبح شنبه مردي را كه متهم است بعد از ارتكاب قتل فردي كه به او بدهكار بوده براي جلوگيري از شناسايي با جراحي پلاستيك تغيير چهره داده، محاكمه و وي را به قصاص محكوم كردند.

به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، صفر خاكي نماينده‌ي دادستان در تشريح كيفرخواست صادره از دادسراي اصفهان، اظهار داشت: در اين پرونده «ناصر» 47 ساله اهل اصفهان و ساكن تهران فاقد سابقه‌ي كيفري متهم به مباشرت در قتل عمدي «منوچهر» در اثر تيراندازي متعدد با كلت كمري است.

وي با بيان اين‌كه قتل در چهاردهم آذرماه سال 1382 ساعت 9 شب در شهر اصفهان به وقوع پيوسته، گفت: با توجه به اختلافات مالي بين متهم و مقتول، متهم به درب منزل مقتول مراجعه كرده سپس خودش را «ص» معرفي و منوچهر را مي‌خواهد كه به محض ورود او، متهم منوچهر را به داخل پاركينگ هول داده و جر و بحث مي‌كنند كه در نهايت با شليك پياپي به موضع حساس بدن، او را مصدوم و در نهايت فوت مي‌كند.

خاكي افزود: خانواده‌ي مقتول ناظر ماجرا بودند و مقتول در حالي كه مصدوم بوده به آن‌ها گفته كه «ناصر» او را زده است. تحقيقات در دادگاه عمومي اصفهان صورت گرفت. به لحاظ متواري بودن متهم به او دسترسي نبوده تا اين‌كه از طريق استعلام از آدرس فرزندان متهم تحقيق نتيجه داده و آدرس يكي از فرزندانش كه مشغول به تحصيل در دانشگاه بوده شناسايي و از طريق تعقيب و مراقبت‌هاي شبانه‌روزي، مخفي‌گاه متهم شناسايي و در نهايت متهم با وجود انجام جراحي پلاستيك و تغيير چهره، شناسايي شده و به همراه اقلام زيادي مهمات و سلاح‌ها دستگير مي‌شود.

وي ادامه داد: در اين ميان شكات زيادي به پرونده مراجعه و اعلام مي‌كنند از سوي متهم تهديد شده‌اند. به لحاظ اهميت موضوع به دستور رييس قوه‌ي قضاييه از طريق اجراي قانون پرونده به دادسراي انقلاب تهران احاله شد.

نماينده‌ي دادستان افزود: متهم در جريان تحقيقات، به قتل ارتكابي اقرار كرده و دلايل لازم جمع‌آوري شده كه حسب دلايل بزهكاري متهم از سوي دادسرا محرز است.

وي با اشاره به شكايت شفاهي مصدوم قبل از فوت كه متهم را به عنوان ضارب معرفي كرده، گفت: با توجه به اقرار مكرر و صريح متهم كه تا آخرين دفاع بدون تغيير باقي مانده است، نظريه‌ي كارشناسي تشخيص هويت مبني بر انطباق پوكه‌ي كشف‌شده با سلاح كمري متهم، نظريه‌ي پزشكي متخصص در جراحي پلاستيك مبني بر اين‌كه جراحي پلاستيك در صورت انجام شده و نظريه‌ي پزشكي قانوني مبني بر اين‌كه اصابت تير به مقتول در شكم و سينه موجب قتل شده است و بازسازي صحنه كه كاملا با واقعيت موجود انطباق دارد، اظهارات مطلعان مبني بر اين‌كه متهم طي تماس تلفني آن‌ها را تهديد كرده و گفته من «منوچهر» را كشته‌ام، در صورت لزوم اين بلا را سر شما مي‌آورم، تقاضاي اولياي دم و انطباق عمل متهم با بند (الف) ماده‌ي (206) از قانون مجازات اسلامي براي متهم تقاضاي كيفر قانوني را دارم.

خانواده‌ي اولياي دم با حضور در جايگاه از قضات تقاضاي قصاص متهم به قتل را كردند.

قاضي عزيزمحمدي «ناصر» را فراخواند و با استناد به كيفرخواست صادره، اتهام قتل عمدي «منوچهر» را به وي تفهيم كرد كه او از دادگاه خواست قبل از طرح موضوع مطالبي را بيان كند و با بيان اين‌كه بيش از سه سال و نيم در بازداشت بوده مدعي شد: در اثر فشارهاي وارده دو دست و يك پايم فلج شده است و از بدو دستگيري براي اخذ اقرار تحت فشار بوده‌ام.

وي در تشريح ماجرا، گفت: چند شب قبل از حادثه به «منوچهر» زنگ زدم و گفتم چرا عكس زن مرا به عنوان متهم فراري در شهر منتشر كردي و آبروي زنم را بردي؟ اگر زمين من را با پارتي‌بازي به نام خودت كردي اشكال ندارد اما بيا از شكايتت عليه همسرم صرف‌نظر كن كه او شروع به فحاشي به همسرم كرد. به او گفتم من ناموس‌پرستم و او گفت اگر تو كلت كمري داري ما مسلسل داريم.

وي ادامه داد: من نمي‌توانستم تحمل كنم و مي‌خواستم او را بترسانم تا رضايت دهد و مشكلات برطرف شود و به درب منزل آن‌ها رفتم. خودم را «ص» وكيل همسرم كه عكس را در اختيار مقتول قرار داده بود معرفي كردم.

متهم به قتل افزود: وقتي منوچهر درب را باز كرد اسلحه را روي سرش گذاشتم و به طرف پاركينگ هولش دادم و به او گفتم به زن من فحش مي‌دهي؟ من نيامده‌ام بكشمت، 24 ساعت فرصت ‌داري اين پرونده را كه عليه زنم با پول درست كردي با رضايتت از بين ببري. من كاري با تو ندارم. قصد خروج از پاركينگ را داشتم كه مقتول به طرفم حمله‌ور شد و به گردنم چنگ زد.

متهم به قتل با بيان اين‌كه وقتي مقتول به طرفم حمله كرد كلاه نقاب‌دار بر روي چشمانم افتاد، افزود: براي ترساندن با قنداقه‌ي تفنگ به او زدم كه به طرف گردنم حمله‌ور شد و خفه‌ام كرد. او از من قوي‌تر بود به خاطر همين يك تير به طرفش شليك كردم اما نديدم كجا خورد و احتمال دادم با وجود تقلاي او براي زدن تير به او اصابت نكرده براي همين چهار تير ديگر شليك كردم، ديگر افتاد. در پاركينگ كسي نبود اما وقتي خواستم خارج شوم حدود 50 نفر جلوي درب بودند كه با ديدن اسلحه فرار كردند. سوار بر موتورسيكلت متواري شدم.

وي با بيان اين‌كه فروردين سال 1383 در متروي تهران توسط فرزند مقتول دستگير شدم، گفت: با وجود اين‌كه تمام صورتم بخيه بود اما من را تحت فشار قرار دادند تا اقرار كنم و اين موضوع را به قاضي نيابت مطرح كردم كه من را تحويل ندهيد و در آن زمان همسرم را نيز به عنوان مباشر در قتل دستگير و رفتار نامناسبي با اين زن داشتند كه بعد از بررسي از اين اتهام تبرئه شد.

متهم به قتل با بيان اين‌كه مرا با ماشين فرزند مقتول به آگاهي انتقال مي‌دادند، مدعي شد: ساعت 12 شب زنم را به بازداشتگاهم منتقل كرده و مرا مجبور به اعتراف كردند.

قاضي از متهم سوال كرد: چرا اسلحه حمل مي‌كردي؟ كه متهم گفت: من به لحاظ بدهي‌هايي كه داشتم 7 سال متواري بودم و به همين منظور اسلحه داشتم.

قاضي از متهم سوال كرد: به مقتول چه ميزان بدهكار بودي؟ كه متهم گفت: به مقتول 12 ميليون تومان بدهكار بودم كه حدود 30 ميليون تومان به عنوان نزول به او پرداخت كردم.

قاضي از متهم سوال كرد: چرا تغيير چهره دادي؟ كه متهم گفت: وقتي ديدم ممكن است شناسايي شوم تغيير چهره دادم.

قاضي رحيمي از متهم سوال كرد: چقدر براي تغيير چهره هزينه كردي؟ كه متهم گفت: يك ميليون و نيم براي جراحي پلاستيك پرداخت كردم.

قاضي از متهم سوال كرد: چرا اين‌قدر اسلحه نگهداري مي‌كردي؟ كه متهم گفت:سه اسلحه داراي جواز و نه اسلحه غيرقانوني داشتم و جمع‌آوري اسلحه را دوست داشتم.

قاضي از متهم سوال كرد: با وجود داشتن جواز چرا اسلحه را در قاب قرآن جاسازي كردي؟ كه متهم گفت: من دنبال اسلحه‌ي داراي صداخفه‌كن بودم كه فروشنده آن را به من داد.

فيروزفر، وكيل تعييني متهم به قتل در دفاع از موكلش، با اشاره به اين‌كه در دادگاه موكل صادقانه اقرار كرده، گفت: موكلم تاكنون سه بار اعتصاب غذاي سنگين داشته است.

وي با بيان اين‌كه موكلم قصد كشتن نداشته، گفت: او تحت فشارهاي شديد بوده و قانون توانايي جبران اين خسارت‌ها را ندارد.موكلم هنگام برگشتن از سوي مقتول مورد حمله قرار گرفته و براي فرار از صحنه تيراندازي كرده و قصد كشتن نداشته است.

قاضي عزيزمحمدي از متهم پرسيد: آيا حاضري از خانواده‌ي اولياي دم عذرخواهي كني؟ كه متهم گفت: عذرخواهي از خانواده‌ي اولياي دم زماني معنا دارد كه قتل عمدي باشد و متهم بايد عذرخواهي كند اما من فكر مي‌كنم با اين كار آبروي زنم را خريدم و هيچ عذرخواهي ندارم.

متهم از بيان آخرين دفاع امتناع كرد و گفت: بسياري از مسائل را نگفته‌ام.

وكيل متهم به قتل از دادگاه تقاضا كرد در جلسه‌ي خصوصي مطالبي را عنوان كند كه قاضي عزيزمحمدي، گفت: جلسه‌ي دادگاه علني است. اگر ختم جلسه اعلام شود ديگر نمي‌توانيم جلسه‌اي داشته باشيم كه وكيل متهم گفت موكلم مدارك و مستنداتي دارد كه الان به آن‌ها دسترسي ندارد و مي‌خواهد به شما ارائه دهد.

قضات شعبه‌ي 71 دادگاه كيفري استان تهران (عزيزمحمدي، عبداللهي، رحيمي، سالاري و باقري) پس از انجام شور، متهم اين پرونده را به قصاص محكوم كردند.

 

HOME