اکبر محمدی در نامه ای سرگشاده بار مسئولیت مرگ خود را بر دوش سران جمهوری اسلامی گذاشته بود
اکبر محمدی در نامه ای سرگشاده زیر عنوان رنجنامه، بار مسئولیت مرگ خود را پیش از مرگش بر دوش سران جمهوری اسلامی گذاشته است و از جمله نوشته است: « در دوران مرخصی استعلاجی برای معالجه بیماریم به متخصصین گفتند به علت تخلیه مایع نخاعی، انجام عمل جراحی در داخل کشور مقدور نیست و به ناچار این مدت را با مصرف دارو سپری کردم. آقایان وقتی متوجه شدند هنوز زنده هستم، در تاریخ نوزده خرداد 85 مجددا من را به زندان بازگرداندند. ظرف یک ماه گذشته که به زندان بازگشته ام، مراجعات مکررم به بهداری زندان برای ادامه مداوا بی نتیجه مانده و هر بار با جواب سربالا و پرخاش و توهین روبرو شدم. از این رو اکنون که مسئولین مرگ با ذلت را برای من تدارک دیده اند، تصمیم دارم زیر بار ظلم و ذلت نروم و اگر قرار است در شرایط اسارت بمیرم، نوع مرگ خود و شرایط آن را خود تعیین کنم. واضح است در صورت بروز هرگونه اتفاقی برای اینجانب، مسئولیت مستقیم آن با سران حاکمیت است و آنان باید پاسخگو باشند».
بکتاش خمسه پور
[ audio ] (rm) صدا | (wma) صدا [ 2:57 mins ]

اکبر محمدی در نامه ای سرگشاده زیر عنوان رنجنامه، بار مسئولیت مرگ خود را پیش از مرگش بر دوش سران جمهوری اسلامی گذاشته است.

بکتاش خمسه پور (رادیو فردا): متن «رنجنامه» اکبر محمدی:

«به نام یزدان پاک. به مدت هفت سال است که در اسارت هستم و انواع فشارهای جسمی و روحی را طی این مدت تحمل کرده ام. به دلیل قرار گرفتن زیر انواع شکنجه های قرون وسطایی در طی بازجویی های اولیه به انواع بیماری ها از جمله دیسک کمر مبتلا شده ام که در نتیجه شدت گرفتن دیسک کمر، مسئولین امنیتی از ترس این که این بیماری منجر به فلج یا مرگ اینجانب گردد و رسوایی آن بر فضاحت های پیشین آنها اضافه گردد و به خاطر آن که مسئولیت آنچه بر سر من آورده اند گریبانگیرشان نشود، زیر عنوان مرخصی نامحدود مرا از زندان بیرون فرستادند. در دوران مرخصی استعلاجی برای معالجه بیماریم به متخصصین مراجعه کردم، اما اعلام کردند به علت تخلیه مایع نخاعی، انجام این عمل در داخل کشور مقدور نیست و به ناچار کژدارمریض این مدت را با مصرف دارو سپری کردم. آقایان وقتی متوجه شدند هنوز زنده هستم، در تاریخ نوزده خرداد 85 مجددا من را به زندان بازگرداندند. ظرف یک ماه گذشته که به زندان بازگشته ام، مراجعات مکررم به بهداری زندان برای ادامه مداوا بی نتیجه مانده و هر بار با جواب سربالا و پرخاش و توهین روبرو شدم. از این رو اکنون که مسئولین مرگ با ذلت را برای من تدارک دیده اند، تصمیم دارم زیر بار ظلم و ذلت نروم و اگر قرار است در شرایط اسارت بمیرم، نوع مرگ خود و شرایط آن را خود تعیین کنم. از این رو اعلام می دارم در صورتی که مسئولین مربوطه به خواست قانونیم پاسخ ندهند، برای آزادی خود جهت مداوا و همچنین در اعتراض به نقض سیستماتیک حقوق بشر در حکومت جمهوری اسلامی و نیز برای آزادی کلیه زندانیان سیاسی از تاریخ اول مرداد 85 به صورت نامحدود دست به اعتصاب غذا خواهم زد. واضح است در صورت بروز هرگونه اتفاقی برای اینجانب، مسئولیت مستقیم آن با سران حاکمیت است و آنان باید پاسخگو باشند».

HOME