استمداد یک ایرانی پناه جو در ترکیه

به نام خدای ایران

من محمد بازرگانی هستم دو سال است در کشور ترکیه و در سخت ترین شرایط ممکن همراه همسر و دختر ده ماهه ام زندگی می کنم و  در این مدت خود را به واحد پناهندگی سازمان ملل واقع در شهر وان ترکیه معرفی کردم که در ابتدای امر پرونده مرا فاقد صلاحیت تشخیص دادند در حالی که سالهاست مانند همه ایرانیان وطن پرست در خط اول مبارزه با رژیم جهل جنایت جنگیدم و زمانی که خطر نه مرا که کانون خانواده ام را مورد تهدید قرار داد به ناچار خاک کشورم را ترک کردم و به این ناکجا آباد امده ام ، وقتی با عدم صلاحیت مواجه شدم نه تنها نامید نشدم که بازهم در کشور ترکیه با همه مشقت ها و خطرهای چند برابرش دست از راهم نشستم و به مبارزاتم تا جایی که در توانم بود ادامه دادم و در این مدت هم به این حکم ناحق اعتراض کردم به امید کورسویی که مرا و خانواده ام را نجات دهد . در این شرایط سخت که سنگینی هر لحظه اش پشت هر مردی را خم می کند دخترم هم ، پای به دنیایی گذاشت که از اولین لحظه ورودش جز سختی تا کنون چیزی ندیده است ، همسرم با اینکه زندگی ی بغایت سختی را می گذراند اما لبی به شکوه نگشوده است این کور سو امید که شاید کمیساریای عالی پناهندگان اعتراض مارا بپذیرد تنها دلخوشی من و خانواده ام برای ادامه راه بود که به تازگی آن را هم از ما دریغ کرده اند و پرونده مرا بدون آنکه اجازه ای دوباره برای توضیح نقاط مبهم پرونده ام به من بدهند بسته اند و حال سایه شوم بازگشت و احیانا دیپورت و هر اتفاق ناگواری تمام زندگی ام را پر کرده و لحظه لحظه من ، همسرم و دخترم را به رنگ منحوس ناامیدی پر کرده ، سایه شومی که شاید بیش از حقیقتش ترسناک و آزار دهنده باشد و آن هم تجربه چنگال دژخیمان جمهوری جهل و جنایت است .

اما به رسم ایرانیان که هرگاه به نا امیدی دچار می شوند به دامان گرم هموطنانشان پناه می برند که این دستان گرم و توانا که توان هر کاری را دارد جسم رنجورشان را مرهمی بگذارد به این جا پناه آوردیم همیمهنانم بزرگواران در کمال ناامیدی در شومترین لحظات زندگی به بن بست رسیده ام دست نیاز خود را دراز کردم که شاید دستان توانای شما با کوچکترین حرکتی و تماسی خانواده ام را نجات دهد .

بزرگواران می دانم که شما هم سختی پدر بودن و داشتن دختر ده ماهه را می دانید رویا ها و ترس های یک پدر و یک مادر را ، می دانم که درکمان می کنید می دانم شما هم همسران خود را دوست می دارید و تمام تلاش خود را می کنید که زندگی خوبی برایشان درست کنید به نام یک مبارز و به نام یک پدر از تمام شما بزرگواران درخواست می کنم که خانواده مرا تنها با فرستادن یک  فکس به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل واقع در ( ترکیه ، آنکارا ) و اعتراض به این حکم نا عادلانه نجات دهید،

 باشد که دختر ده ماهه من  از لطف بی دریغ شما بهره مند شود .

سپاسی به بزرگی مهر شما

چشم من ، همسرم و آینده کودک ده ماهه ام به یاری شماست .

محمد بازرگانی

شهر وان ترکیه

شماره پرونده من در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل : 05c-02451

شماره فکس دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در آنکارا : 00903124412173

HOME