گزارش ايسنا از اولين روز اجراي طرح تشديد برخورد با بدپوشش‌ها؛
«
با افراد مشكل نداريم، برخورد كمي
جدي‌تر مي‌شود، اما خشن هرگز

1386/05/02
07-24-2007

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: حوادث

يك هفته‌اي مي‌شود كه نيروي انتظامي پايتخت از موج جديد تشديد برخورد با هنجارشكنان در جريان اجراي طرح افزايش امنيت اجتماعي با رويكرد اخلاقي سخن مي‌گويد و با اعلام اخبار متعدد، شمارش معكوس را آغاز كرد و به اين ترتيب تشديد برخورد با بدپوششي به عنوان يك اولويت از روز گذشته يكم مرداد ماه در دستور كار قرار گرفت و كليد خورد.

بر اين اساس تفاوت اين مرحله از طرح با مرحله قبل، افزايش يكصد نيروي جديد آموزش‌ديده به گشت‌هاي ارشاد و سه برابر شدن نيروهاست. البته در اين مرحله قرار است با عرضه‌كنندگان لباس‌هاي منقوش به آرم‌هاي غربي، آرايشگاه‌هايي كه موي آقايان را در مدل‌هاي غربي آرايش و اصلاح كرده و عرضه‌ و توزيع‌كنندگان سي‌دي‌هاي مستهجن به شدت برخورد شود.

يكشنبه يكم مرداد ــ ساعت 17 ــ ستاد فرماندهي پليس پايتخت

به گزاش خبرنگار «حوادث» ايسنا، نيروهاي گشت ارشاد با خودروهاي مرسدس بنز سبز و سفيد دور تا دور ميدان ستاد فرماندهي نيروي انتظامي تهران به صف متوقف شده بودند و ماموران زن و مرد جوان و ميانسال نيز در كنار خودروها ايستاده و به سخنان سرهنگ اردشير مطهري، فرمانده يگان گشت انتظامي پليس تهران گوش مي‌دادند:

«پليس زن در ارشاد، وظيفه‌ اصلي برخورد با افراد بدپوشش را بر عهده دارند، در اين ميان احتمال دارد برخي افراد به دنبال ايجاد تنش در انجام وظيفه‌ پليس باشند كه با تدبير فرمانده اكيپ، وضعيت كنترل شده و افسران اكيپ به عنوان واحد حمايت‌كننده مستقر هستند. از سويي با توجه به گستردگي شهر تهران،‌ نيروها در نقاط مختلف تقسيم‌بندي شده و ماموران بايد براي تذكر و ارشاد شهروندان سعه صدر كافي داشته باشند

دقايقي پس از اظهارات سرهنگ مطهري، نيروها در نقاط مختلف با تمركز بر ميدان ونك در سطح شهر مستقر شدند.

پيش از اعزام نيروها، چند پليس زن با درخواست تعدادي از خبرنگاران براي پرسش و پاسخ درباره چگونگي تذكر و ارشاد، به جمع آنها آمدند، البته رييس مركز اطلاع‌رساني نيروي انتظامي نيز كنار آنها ايستاده بود!

پليس جوان كه شايد 25 ساله بود. آرايش ملايمي داشت و به نظر امروزي مي‌رسيد. مي‌گفت: «برخورد ما بسيار محترمانه و مناسب است، هدف ما اين است كه به نحو تاثيرگذار با افراد بدپوشش برخورد كنيم».

ديگري كه قد بلندتر از پليس قبلي بود، وقتي يك خبرنگار رسانه خارجي از او پرسيد: «اگر طرف مقابل با شما برخورد بدي داشت، شما چگونه رفتار خواهيد كرد؟» وي محكم جواب داد: «ما با افراد هيچ مشكلي نداريم، برخورد كمي جدي‌تر مي‌شود، اما خشن هرگز...»

همان خبرنگار كه گويا از جزييات اين طرح اطلاع كافي نداشت، ادامه داد: «يعني شما برخورد فيزيكي نداريد؟» جواب داد: «اصلا! برخورد تنها گفتاري است، اما ممكن است گاهي اوقات طرف مقابل برخورد داشته باشد، از اين رو در نهايت با كمك يكي ديگر از ماموران پليس زن، او را به سمت خوردو هدايت مي‌كنيم».

ساعت 18 ــ ميدان ونك و ... ازدحام جمعيت

چندين اكيپ در چهار ضلع ميدان ونك با خودروهاي ون و بنز مستقر شده بودند و اطراف هر گروه، جمعيت زيادي به چشم مي‌خورد.

قبل از حضور خبرنگاران در ميدان ونك نيز گويا ميان يكي از شهروندان و پليس زن حرف‌هاي تندي رد و بدل شده بود كه همين موضوع به ازدحام جمعيت و بندآمدن پياده‌رو منجر شده بود. همان گروه از ماموران گشت ارشاد نيز با بازداشت تعدادي از دختران و زنان بدحجاب به سمت پليس امنيت تهران بزرگ حركت كردند.

داخل يكي از اين ون‌هاي گشت ارشاد، چهار دختر جوان نشسته بودند. وضعيت ظاهريشان از نظر پليس نامناسب بود، برگه‌اي به دست اين دختران كه سن آنها بيشتر از 25 سال نبود، دادند تا متعهد شوند كه ديگر با آن نوع پوشش در سطح شهر تردد نكنند.

از چسب سفيد روي بيني‌اش كاملا مشخص بود كه به تازگي جراحي زيبايي كرده است، اشك در چشمانش حلقه زده بود. مرتب به مامور زن مي‌گفت: «خانم من الان بايد چكار كنم؟ مي‌گفت: «به خاطر قد مانتوام با من برخورد شده است. كفش‌هايش كتاني بود و مقنعه‌اي به سر داشت. معتقد بود كه ظاهرش ايرادي ندارد».

ديگري مي‌گفت: «قدم بلند است و به همين خاطر مانتوام كوتاه به نظر مي‌رسد.»، مامور زن در حالي كه برگه تعهد را به دستش مي‌داد، جواب داد: «خوب به همين خاطر خيلي تو چشمي، بايد مانتو بلندتر تنت كني».

دختر ديگر شال و مانتو روشني به تن داشت، مي‌گفت: «تازه از تنگه واشي به تهران آمدم و ميني‌بوس در ميدان ونك نگه داشت. براي رفتن به اين منطقه كه نمي‌توانستم مانتوي بلند تنم كنم».

او هم به خاطر قد مانتو داخل خودرو قرار گرفته بود و در مقابل پليس زن مبني بر دادن تعهد مقاومت مي‌كرد و مي‌گفت: «تعهد نمي‌دهم، اگر لازم باشد پدر و مادرم مي‌آيند اينجا، اما تعهد نمي‌دهم». مامور گفت: «همين كه برگه تعهد را به تو دادم كلاهت را بنداز هوا

ساعتي بعد، اين خودرو نيز به سمت مقصد خود كه پليس امنيت بود به راه افتاد ...

HOME