حامد
سلطاني،
فرزند
عبدالفتاح
سلطاني وكيل دادگستري
مي گويد از
صبح امروز
(چهارشنبه)
تاكنون از
پدرش خبري
ندارد و
بعداز ظهر
امروز تلفني
از پدر او خواستند
كه خود را
معرفي كند و
او را فراري
اعلام كردند.
حامد سلطاني
فرزند وكيل
پرونده هاي
زهرا كاظمي و
اكبر گنجي به
راديو فردا
مي گويد: پنج
نفر آقا
آمدند جلوي
منزل يك حكم
را نشان
دادند و تمام
چيزهايي كه
فكر مي كردند
بايد ببرند
را از جمله
فيلم ها و عكس
هاي خانوادگي
را با خود
بردند. حامد
سلطاني مي
گويد: با ما
تماس گرفتند
و گفتند به
پدرتان
بگوييد كه
فراري هستند
و بايد
خودشان را
معرفي كنند.
حامد
سلطاني،
فرزند
عبدالفتاح
سلطاني وكيل دادگستري
مي گويد از
صبح امروز
(چهارشنبه)
تاكنون از
پدرش خبري
ندارد و
بعداز ظهر امروز
تلفني از پدر
او خواستند
كه خود را
معرفي كند و
او را فراري
اعلام كردند.
به گفته حامد
كه 24 ساله و
دانشجوي فوق
ليسانس
تربيت بدني
است،
امروز(چهارشنبه)
ساعت نه صبح
ماموران
دادستاني با
حكم جلب براي
بازرسي و
انتقال به
اوين به خانه
آنها آمدند و
در غيبت پدر
او همه خانه
را گشته اند و
هرچه سند و
مدرك و نوشته
و عكس و فيلم و
كامپيوتر در
خانه بوده با
خود بردند.
حامد سلطاني
فرزند وكيل
پرونده هاي
زهرا كاظمي و
اكبر گنجي به
راديو فردا
مي گويد:
حامد سلطاني:
ساعت ده و نيم
صبح امروز
(چهارشنبه)
بود كه من
منزل نبودم،
مادرم،
خواهرم و
برادرم
تشريف
داشتند. پنج
نفر آقا آمدند
جلوي منزل يك
حكم را نشان
دادند كه حكم
بازداشتي
منزل بود و
وارد خانه
شدند و مشغول
تفتيش خانه و
كمدها و تمام
قسمت هاي
منزل شدند و تمام
چيزهايي كه
فكر مي كردند
بايد ببرند
را بردند كه
اعم از
راديوضبط،
كامپيوتر، يك
سري ورقه و
شناسنامه و
پاسپورت و
فيلم هاي ويديويي
و آلبوم هاي
خانوادگي و
فيلم هاي خانوادگي
بود، همه را
با خودشان
بردند و هيچ
رسيدي هم
تحويل
ندادند.
نازي عظيما
(راديو فردا):
در حكمي كه
همراهشان بود،
حكم جلب و
بازداشت پدر
شما هم نوشته
شده بود؟
حامد سلطاني:
اين حكم را
مادرم
خواندند و
زياد چيزي از
آن در
خاطرشان
نيست، فقط
كلماتي چون
حكم بازرسي
منزل و
بازداشت و
انتقال به
اوين در
ذهنشان است
كه از
دادستاني
بوده اين
نامه. و مادرم
در ذهنشان
نيست كه اين
انتقال برمي
گردد به وسايل
منزل يا پدرم.
ن . ع: سراغ
پدرتان را
گرفتند؟
حامد سلطاني:
سراغش را
گرفتند كه ما
گفتيم رفته.
يك ساعت پيش
با ما تماس
گرفتند و
گفتند به پدرتان
بگوييد كه
ايشان فراري
هستند و بايد
خودشان را
معرفي كنند،
در صورتي كه
هيچ ابلاغيه
اي تا الان نه
به خانه و نه
به خودشان و
دفترشان نيامده
و هيچ اتهامي به
ايشان وارد
نشده و من نمي
دانم چطور
گفتند ايشان
فراري است.
پدر از صبح كه
از منزل خارج
شده، ما هيچ
خبري از
ايشان
نداريم و تا
الان هيچ نمي
دانيم كه آيا
مثلا گرفتنش
يا خير.
ن . ع: شما هيچ
خبري از
پدرتان
نداريد از
صبح تا الان؟
حامد سلطاني:
نخير با
همكارانشان
صحبت كرديم
ولي از
خودشان خبر
نداريم. همكارش
هم گفته صبح
با ايشان
صحبت كردند،
ولي الان
ديگر خبري
ندارند.
ن . ع: رفتار اين
افراد چطور
بوده؟
حامد سلطاني:
بد نبوده،
معمولي بوده
رفتارشان
طبق نقل قول
خانواده ام
محترمانه
بوده.
ن . ع : اگر قراري
براي بازداشت
پدر شما در
كار باشد،
شما فكر مي
كنيد علتش چه
باشد؟ آيا
شما خودتان
حدسي مي
زنيد؟
حامد سلطاني:
اصلا هيچ پيش
بيني نمي
كنيم ما. چون
اصلا نه
ابلاغيه اي و
نه چيز جديدي
نبوده كه ما
بخواهيم به
آن ربط دهيم و
خيلي اين
حركت برايمان
غيرمنتظره
بود.
ن . ع : يعني
پدرتان
اخيرا هيچ
سخنراني،
مقاله اي
چيزي ننوشته
بودند؟
حامد سلطاني:
اصلا چيزي كه
ما بخواهيم
به آن ربطش
دهيم خير،
هيچ چيزي در
اين زمينه
وجود نداشته.
ن . ع: حالا شما
مي خواهيد چه
كار كنيد؟
حامد سلطاني:
ما فقط مي
توانيم
منتظر باشيم
كه ببينيم چه
مي شود. كاري
از دستمان
برنمي آيد.
ن . ع: روحيه
افراد
خانواده
الان در چه
حال است؟
حامد سلطاني:
خوب است،
زياد بد نيست.
ن . ع: يعني فكر
نمي كنيد
ممكن است خطر
جدي پدرتان
را تهديد
كند؟
حامد سلطاني:
چرا، ولي هر
كسي بخواهد
ناراحتي نشان
دهد ممكن است
بر روي
سايرين تاثير
بگذارد و همه
سعي مي كنند
از خودشان
روحيه نشان
دهند.
|