محاكمه  افرادى كه شى بانى واگوئه را در پارك شهر وين به سوى مرگ هدايت كردند سومين روز خود را پشت سر گذاشت.

در اين دادگاه  آنچه بيشتر از همه به چشم مى آمد تلاشى بود كه شش پليس از يك سو و يك پزشك امداد و دو امداد گر و يك كمك امداد گر سعى ميكردند كه خود را از اين اتهام مبرى دارند.

اين در حاليست كه دادستان در دادخواست خود علت مرگ شى بانى را اينگونه بيان ميكند كه او را بروى زمين انداختند، او را بستند به او داروى آرام بخش تزريف كردند و نه نفرى روى او ايستادند به طورى كه او شى بانى در اثر فشار وارده دچار خفگى گرديد.

پزشك امداد سعى ميكرد كه مامورين پليس را مقصر جلوه دهد . مامورين پليس هم سعى ميكردند كه او را مسئول و مقصر  مرگ شى بانى معرفى كنند. 

در طول دادگاه رسيدگى كننده به مرگ ناشى از خفگى  شى بانى واگوئه از سوى مامورين پليس متهم مطالبى در باره عدم آمورش در مورد  چگونگى بستن فرد  و يا چگونگى حالت  هاى تنفسى مطرح گرديد . ماموزين عنوان نمودند كه به آنها هرگز آموزشى در بار ه اينكه چگونه يك فردى را مي بندند و نحوه تنفس هرگز آموزشى به آنان داه نشده است .

دومين روز محاكمه شش پليس يك پزشك امدادى ، دو امدادگر و يك كمك اداد گر متهم به انجام سوء رفتار منجر به قتل در ميان اندوه حاضرين در سالن  برگزار گرديد. در

قاضى دادگاه به علت گرماى بيش از خد هوا و ازدحام سالن به وكلا اجازه ميدهد كه كت هاى خود را بيرون آورند . جهت روشن شدن چگونگى ماجرا پزشك جرم شناس دادگاه دانيل ريس سر از يكى از منهمين پليس سوال ميكند كه" آيا شما ميدانيد كه تنفس چگونه انجام مى گيرد؟"

مامور پليس پاسخ مى دهد : " نه "

" آيا شما ميدانيد كه چه اتفاقى مى افتد هنگامى كه فردى روى سينه كسى فشار وارد مى آورد ؟

مامور پليس بار هم نميدانست .

در همين ارتباط دكتر جرم شناس دادگاه در مفابل ميز قاضى كت خود را بروى زمين پهن كرد و در ادمه بر روى شكن روى زمين بروى شكم روى زميت قرار داد. در اين حالت يكى از 10 نفر متهميتن حاضر در سالن ميبايستى كه نشان ميداد آنچه را كه دو سال و هفت روز پبش در پارك شهر وين با شى بانى واگوئه انجام دادند .او ميبايستى كه نشان ميداد چگونه انسانى را كه دچار عصبانيت گرديده بود را آرام كردند به گونه ائى كه قربانى به آرامش ابدى رسيد.

 

يكى از مامورين  متهم پرونده خود را روى جرم شناس كه روى زمين قرار گرفته بود هم كرد و با دست روى پشت او فشار وارد مى كند .

مامور پليس سوال ميكند : هنوز فشار بدهم؟

جرم شناس مى گويد بله فشار بياوريد  .

لحظه ائى ديگر جرم شناس اعلام  ميكت كه او فشار را متوقف كند . ومامور متهم نمايش جگونگى فشار را متوقف مى كند .دكتر جرم شناس مى گويد اين تازه يك فشار مخدود بود كه تنفس من را مختل نمود . او ادامه ميدهد : " مت احساس مى كنم كه فشار زيادى روى من وارد آمده " " فشارى كه به كارگر موريتانيائى مبتلا به بيمارى قلبى كه بر روى زمين ميخكوب شده بود بمرانب جتدين برابر بيشتر بوده ".

 

اين موضوع در ويدئو فيلمى كه توسط آن راينر از پنجره آپارتمان مسكو نى اش  برداشته شده بود ثابت كرد كه جگونه با قربانى رفتار شد .

بخوبى ديده ميشد كه چگونه مامورين پليس و امداد پزشكى بعضا با هر دو پاى خود روى پا ، كمر و شانه هاى شى بانى ايستاد ه اند و هنگامى نيز كه مى خواستند قربانى را روى تخت بيمار بر قرار دهند او را 3 بار بزمين انداختند.

در اين ميان اين تنها ماموذين پليس نبودند كه اين گونه خشونت آميز با قربانى  رفتار كردند بلكه مامويت امداد پرشكىهم با آنان همراهى كردند .

 افرادى كه اصولا ميبايستى كه براى نجات جان  انسان ها اقدام كنند و از خشونت پرهيز كنند. اما وكيل آنها ادعا ميكند كه آنها مى بايستى كه اين اقدام را صورت مى دادند .

 آنها بايد  فرد را از ناحيه پا به زمين ميخكوب نگه دارند چرا كه بارها در اين گونه ماموريت هائى ، انسان هائى كه  دچار بحران روحى گرديده اند به نيروهاى امداد پزشكى حمله ور شده اند و آنها را مجروح نموده اند". 

يكى از مامورين متهم پليس اظهار مىدارد   "قبل از آن واگو ئه بارها سر خود را بروى آسفالت كوبيد . من نميتوا نستيم كه اجازه دهيم كه او از ناحيه سر مجروح گردد و به همين علت يك كيف را زير صورت او قرار دادم .

يك  مامور زن پليس متهم كه با هر دو پا روى قسمت بالاى ران شى بانى ايستاده بود در اين باره بيان اظهار داشت " من به خاطر حفظ امنيت خودم ميبايستى كه او را از ناحيه پا ميخكوب نگه مى داشتم جداى از آن اين خانم پليس دستگاه بى سيمى را نيز در دست داشت .

 او براى اطمينان بيشتر با هر دو پا روى شى بانى ايستاد تا زماتى كه او ديگر حركتى نكرد.

موضوع مطرح  شده ديگر اين بود كه تمامى مامورين متهم پليس اعلام كردند كه هرگز مورد آموزش در باره نحوه بستن و يا بستن و  ميخكوب كردن فرد قرار مگرفته اند و ابدا اطلاعى ندارند كه چه اتفاقى مىافتد.

 دوره هاى آمورشى در باره نحوه برخورد و رفتار با آفرادى كه دجار بحران روحى ميشوند اجبارى نيست و افراد ميتوانند به صورت داوطلبانه در آن شركت كنند اما كمتر كسى به آن علاقه دارد.

بعد از تقريبا پنج دقيقه فشار مستمر داروى تزريق شده ميبايستى كه اثز خود را ميگذاشت و او را به خواب فرو ميبرد.

قاضى از يكى از مامورين متهم پليس سوال نمود كه " آيا او از خود بى قرارى هم نشان داد؟ "  مامور پاسخ داد "  اگر من مى دانستم كه نبض او ديگر نمى زند خودم هم براى بى قرارى نكردنش ميبايستى كه نگران ميشدم ". او در اين جلسه اضافه كرد كه " به گونه ائى ديگر برخورد " مى  شد . " اصولا من هرگز نمى گذاشتم  پزشك از كنار دست من دور شود.  او  به عنوان يك انسان تحصيل كرده ميبايستى كه مى دانست  كه وظيفه او اين است   كه كنترل كند  كه آيا حال آقاى واگوئه خوب است؟ .

در فيلم به خوبى ديده ميشد كه پزشك امداد از قربانى دور بود و در حالى كه دستش را در جيب كرده بود و براى خودش قدم مى زد.

  اين پزشك كه بيش از بيست سال است كه  به عنوان پزشك امداد به كار مشفول است .

 او مى گويد " قبلا ها من شجاعتر بودم ، اما از زمانى كه بيمارانى به من حمله ور شدتد و حتى عينك من را شكستند بمرور زمان احتياط بيشتزى مىكنم.

اظهارات پليس زن متهم پزشك امداد را بسيار تحت فشار فرار داد .

 اين مامور زن پليس گفت " پزشك بعد از تزريق دارو از محل فاصله گرفت ".

" هنگامى كه به او گفتم نبضش را بگير گفت خوبه " .

اما پزشك امداد اظهار مى دارد كه "مامورين پليس به او اجازه نداند كه اين كار را انجام دهد" .  

براى قاضى دادگاه اين موضوع سوال انگيز بود كه از زمانى كه تشخيص داده شد كه واگوئه ديگر نبضش نمى زند تا  زمان اننقال او به  آمبولانس حمل بيمار در طول دو دقيقه و نه ثانيه زمان هيچ اقدامى صورت نگرفته است . 

يكى ازامدادگران در اين رابطه اظهار داشت كه او  اين گذشت زمان را حس نكرده بود .

آنچه كه براى نگارنده به عنوان كسى كه از اولين ساعات بعد از قتل شى بانى تا كنون  در جريان چگونگى روند پرونده  قرار داشته و دارد مهم به نظر ميايد عد م حضور شاهدين عينى ماجرا بخصوص آقايان آلام و الگونى است كه در محل حضور داشتند و د رمراحل مختلف پرونده هم ديده هاى خود را بارها بازتكرار كردند   .

آقاى آلام كه از هنرمندان نقاش در تبعيد آفريقائى  مدتى قبل به ناگهان وين را به مقصد پاريس ترك كرد.

 آقاى دكتر الگونى نيز  كه از مسئولين دست اندر كار دهكده فرهنگى آفريقا در پارك شهر وين بود نيز بنا به گفته دوستانش راهى آفريقا شده است.

 حال اين سوال باقى مى ماند كه علت عدم حضور اين شاهدين در دادگاه چيست؟  و بدون شهادت آنها روند پرونده چگونه پيش خواهد رفت.

 تجربه نشان داده است كه در اتريش با وجود اينكه از مامورين پليس هزاران مورد شكايت وجود دارد ، هيچ دادگاهى  در اتريش به محكوميت آنها راى نداده است و همواره  قربانيان به عنوان مقصر از سوى دادگاه شناسائى گرديده اند.

ماجراى قتل پناه جوى  آفريقائى اوما فوما كه در حين انتقال به بلغارستان در هواپيما به علت بست دهن و بينى او با چسب نوارى  مخصوص بسته بندى   خفه شد .

ماجراى سكس جمعى مامورين ويژه پليس اتريش در دفتر مركزى پليس وين با جينا دختر فقير و  تن فروشى از كشور تركيه  كه به منظور كسب اجازه اقامت در اتريش خود را بارها و بارها براى كامجوئى مامورين ويژه در اختيار آنان قرار داده بود .

 رسوائى  استفاده از كوكائين 80% به منظور سكس بيشتر از سوى مامورين ويژه كه نهايتا به علت مصرف بيش از حد منجر به اين گرديد كه دو تن ز آنان به حالت كما فر روند و يا دهها مورد حمله به خارجيان و آزار و اذيت آنان كه نمونه هاى بارز تبعيض و راسيسم را با خود به همراه دارند را هرگز محكوم نكرده اند.

شى بانى اولين قربانى راسيسم در اتريش نيست و تا زمانى كه رژيم دست راستى اتريش بر مسند قدرت تكيه زده اند  در وضعيت تبعيضات تحميلى بهبودى نميتوان ديد.

هر چند كه به ظاهر اپوزسيون فانونى اتريش مانند سرخهاى سوسيال دمكرات و سبزها براى اعمال تبعيض بر روى رنگين پوستان و خارجيان اشك تمساح مى ريزند اما در تصو يب قوانين ضد خارجى همدوش با راست ترين نيروها هماهنگ عمل كرده و مى كنند.

 دو سال پيش پس از قتل شى بانى خواست بركنارى اشتراسر وزير كشور را قاطعا مطرح كرديم و گفتيم كه او بايد برود و امروز اشتراسر رفته است .

 امروز هم يكصدا خواست خود را مىگوئيم كه رژيم اتريش بايد برود و بى شك تا سقوط اين دولت غير دمكراتيك به مبارزات بر حق امان دوش به دوش ديگر همشهريان آزاده  اتريشى  خواهيم بود.

 

گزارش از شهاب ـ اتريش 20.07.05  

www.iransos.com