ناپدري معتاد براي اجبار همسرش به فروش كليه زانوي كودك 6 را زير مشت و لگد شكست
يك روانشناس: مشكلات ازدواج
دوم از علل بروز رفتارهاي پرخشونت عليه كودكان طلاق است

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: حوادث

ناپدري سنگدل براي وادار كردن همسرش به فروش كليه، كاسه زانو كودك 6 ساله‌ را زير مشت و لگدهاي خود شكست.

به گزارش خبرنگار «حوادث» ايسنا شب سه‌شنبه 7 تير ماه زني جوان با مراجعه به كلانتري از شوهرش به خاطر ضرب و شتم خود و فرزند شش ساله‌اش شكايت كرد.

پس از انجام معاينات پزشكي از علي شش ساله مشخص شد استخوان كاسه زانو وي در اثر ضربات مشت و لگد آسيب جدي ديده و آثار ضرب و شتم بر ديگر اعضاي بدن كودك مشهود است.

مادر 28 ساله در اين باره اظهار كرد: اين حادثه زماني رخ داد كه بهانه‌گيري شوهر معتادم در مورد بخشش مهريه‌ 10 ميليون توماني و يا فروش كليه‌ام براي تأمين سرمايه كارش بالا گرفت و او درحاليكه عصباني بود، با كتك شديد من و پسرم قصد وادار كردنم به پذيرش خواسته‌هايش را داشت.

اين در حاليست كه كودك شش ساله حاصل ازدواج اين زن در ازدواج اولش بوده و بعد از ازدواج مجدد مادر، در حال حاضر با پدربزرگش زندگي مي‌كند و تنها در روز حادثه به خاطر دلتنگي براي مادر به خانه ناپدري رفته بود، اما ناپدري سنگدل كه بچه‌دار نمي‌شود، براي انتقام از همسرش، فرزند 6 ساله او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد.

به گزارش ايسنا شوهر اين زن، با تحت فشار قرار دادن او، اقدام به نگارش رضايتنامه و گرفتن امضا براي فروش كليه‌اش كرده است، اما حضور كودك عقده‌هاي مرد 30 ساله را برانگيخت و كودك بي‌دفاع را مورد كودك‌آزاري قرار داد.

اين پرونده در حال حاضر در دادگاه خانواده در حال پيگيري است.

آمار طلاق ازدواجهاي دوم در كشور قابل توجه است

مشكلات ازدواج دوم از جمله علل بروز رفتارهاي پرخشونت عليه كودكان طلاق است

دكتر ابوالقاسم مهري‌نژاد، روانشناس در گفت‌وگو با ايسنا تصريح كرد: اغلب زوجيني كه سابقه طلاق دارند، از لحاظ خلقي دچار مشكلاتي هستند كه بعد از طلاق نيز در پي مشكلات روحي دنبال و تشديد مي‌شود.

وي درباره علل آزار جسمي و روحي كودكان طلاق اظهار كرد: احساس گناه ناشي از طلاق اول، مشكلات زندگي با زوج دوم، گرفتار شدن به مسائل روحي كه حوصله لازم را براي تربيت كودك مي‌گيرد،

اختلافات خانوادگي، عدم تطبيق شخصيتي و استرس‌هاي رواني، اقتصادي و اجتماعي از جمله اين علل است.

به گفته اين روانشناس در نتيجه اين عوامل، اين دسته از خانواده‌ها به دليل عدم توانايي در تعامل و تفاهم با يكديگر و تربيت فرزند، مرتكب سوء‌رفتار با كودك مي‌شوند.

اين روانشناس با تأكيد بر اين كه تنها كساني كه براي كودكان داراي ظرفيت‌هاي بالا هستند و بچه را تحمل مي‌كنند و زجر نگهداري از وي و هزينه‌هاي رشدش را با دلسوزي مي‌پذيرند، والدين واقعي كودك هستند اظهار كرد: در فضايي كه يكي از علائم برخي از نامادري و ناپدري‌ها مشكلات شخصيتي است و پرخاشگري، خشونت و عدم كنترل بر خشم جزو ويژگي‌هاي رواني آنهاست، كودكان نيز بعضا در مقابل اين خشونت‌ها جبهه مي‌گيرند و نتيجه آن چيزي جز فشارهاي عصبي و بروز برخوردهاي پر خشونت نيست.

به گفته عضو هيات علمي دانشگاه در مقابل برخوردهاي ناپدري و نامادري بچه‌ها نيز ناآرام و لجوج هستند و با انواع بهانه‌گيري‌ها رفتاري متقابل ايفا مي‌كنند كه خارج از تحمل والدين جديد است. هرچند كه حالات كودكان ناشي از فضاي نامناسب خانوادگي است.

دكتر مهري‌نژاد با بيان اين كه در ايران آمار دقيقي از طلاق در ازدواجهاي دوم وجود ندارد، با اشاره به آمارهاي انتشار يافته جهاني در اين زمينه به ايسنا گفت: آمارها نشان مي‌دهد 50 درصد ازدواج‌ها در آمريكا به طلاق منجر مي‌شود و از مجموع اين زوجين جدا شده، 80 درصد ازدواج دوم مي‌كنند و روابط زناشويي نيمي از اين ازدواج‌ دومي‌ها نيز به طلاق منجر مي‌شود و اين در حاليست كه در كشورهاي ديگر نيز اوضاع بهتر از اين نيست؛ بطوريكه رتبه چهارم طلاق دنيا به زوجين ايراني تعلق دارد و مشاهدات حوزه‌هاي روانشناسي نيز رقم قابل توجه طلاق ازدواج دومي‌ها را به دليل اختلافات شديد تاييد مي‌كند.

اين روانشناس در ادامه تصريح كرد: با شرايط حاكم بر زندگي زوجين در ازدواج‌هاي مجدد، نمي‌توان توقع داشت تا والدين با اعصاب خراب موجب بروز رفتارهاي بالنده و شكوفايي استعدادهاي فرزندان ديگري شوند و به دنبال تامين بهداشت روان اين كودكان بوده يا شخصيتشان را رشد دهند.

انتهاي پيام

کد خبر: 8404-05851

بازگشت