آقايان، به
خاطر امام
زمان سكوت
كنيد
۱۶ تير ۱۳۸۴ - بعد از ظهر ۱۸:۵۲ |
*آيتالله
محمدتقي
مصباح يزدي،
در ديدار
دانشجويان
دانشگاه آزاد
اسلامي
اميديه، گفت:
در چند ماه
گذشته،
دعاهاي خاصي
به وجود مقدس
حضرت ولي عصر
(عج) شد و مردم
از ايشان
خواستند كه با
دعايشان رييسجمهوري
انتخاب شود كه
در پي حل
مشكلات واقعي
كشور باشد و
ديديم برخلاف
همه محاسبهها
و پيشبينيها،
نتيجه انتخابات
به گونهاي
رقم خورد كه
ظاهرا هيچ
دليل ديگري،
جز توسل مردم
و دعاي شهيدان
نداشت.
*حبيب
الله
عسكراولادي
گفت: رهبر
معظم انقلاب،
انتخابات را
به خدا واگذار
فرمودند و
خداوند
متعال،
انتخابات را
به جايي برد
كه قابل پيشبيني
نبود و
بحمدالله،
فردي
ولايتمدار به
عنوان منتخب
مردم برگزيده
شد.
آنچه
خوانديد، دو
عنوان از
آخرين
تفسيرها از نتايج
انتخابات
رياستجمهوري
است كه با
گذشت قريب به
دو هفته از
سوم تير ماه،
از زبان دو تن
از كساني كه
خود را همجبهه
رئيسجمهور
برگزيده مردم
ميدانند،
بيان ميشود.
البته طي اين
دو هفته،
تحليلها و
موضعگيريها
و
اظهارنظرهاي
گوناگوني در
قالب سخنراني،
مصاحبه و
بيانيه در
جامعه منتشر
شد تا رويداد
شگفت سوم تير
ماه را تفسير
كند. با اين
حال، دو تحليل
اخير از جهاتي
قابل بررسي
است:
انتخاباتهايي
كه در ايران
يا ديگر
كشورها
برگزار ميشود،
به تنهايي يك
«حادثه»
هستند، هرچند
ميتوانند،
نقطه آغاز
تحولات بزرگ
يا كوچك در خط سير
جامعه باشند و
پيشرفت و
تعالي يا سقوط
و شكست جامعه
را به دنبال
داشته باشند.
از همين رو،
برخي از اين
«حوادث» به
«نقاط عطف»
تاريخي يك حكومت
و كشور و ملت
تبديل ميشود.
از اين نگاه،
هم «دوم خرداد»
و هم «سوم
تير»ماه را ميتوان
از جمله
حوادثي خواند
كه بالقوه ميتوانستند،
آبستن جريان
جديد و
متفاوتي در جامعه
باشند و البته
ميزان توفيق
اين جريانات به
بعد از اين
حوادث برميگردد.
اكنون با گذشت
هشت سال از
«حادثه دوم
خرداد»، ميتوان
به اين نكته
اذعان نمود كه
پس از حادثه
دوم خرداد، گروهي
كه خود را
صاحبان و
وارثان دوم
خرداد ميدانستند،
پس از آن يك
جريان فرهنگي
ـ سياسي راه
انداختند و تا
حد زيادي،
پيروزي خود را
در اين
انتخابات
تثبيت كردند.
تا آنجا كه
توانستند،
بسياري از
شعارهاي
كانديداهاي
پيروز اين
انتخابات را
به ويژه در
عرصههاي
فرهنگي و
سياسي عملي
كرده و از سوي
ديگر در سه
انتخابات
مجلس ششم،
شوراي شهر اول
و رياستجمهوري
نهم، پيروزيهاي
بعدي را نصيب
خود كنند.
البته موارد
متعددي در
ادامه دادن
جريان پس از
دوم خرداد و
تثبيت پيروزي
آن مؤثر بود؛
مواردي چون
فعاليت عده
كثيري از
نخبگان فكري و
فرهنگي و
سياسي، شرايط
مساعد
اقتصادي و
جهاني و... .
اما تحقيقا
يكي از عوامل
تثبيت اين
پيروزيها،
برخي اظهارات
و موضعگيريها
از جبهه مقابل
بود كه
نيروهاي جبهه
دوم خرداد،
همواره تلاش
كردند، ضمن
بزرگنمايي
آنان، اين مواضع
را موضع اصلي
مخالفان و
رقباي خود جا
بزنند و از
همين رو، طيف
گستردهاي از
جامعه را با
خود همراه
كنند.
براي نمونه،
ميتوان به
برخي اظهارات
و موضعگيريهاي
آيتالله
مصباح يزدي،
آيتالله
خزعلي، آيتالله
يزدي، سردار
رحيم صفوي،
حجتالاسلام
حسني و... اشاره
كرد كه به
ويژه در سالهاي
ابتدايي پس از
دوم خرداد،
رسانههاي
منسوب به اين
جريان،
اظهارات و
مواضع اين افراد
را تيتر
روزنامههاي
خود كردند و
حتي مجموعه
سخنرانيهاي
برخي از آنان
را در قالب
كتابهايي
جمعآوري
كرده و دهها
هزار نسخه از
آنها را به
فروش رساندند
و نتايج
مناسبي هم از
اين رويه خود
به دست آوردند.
از سوي ديگر،
ميتوان سوم
تير ماه را
نيز رويدادي
شبيه به دوم خرداد
دانست؛
رويدادي كه در
آن نظير دوم
خرداد به رغم
هواداري طيف
گستردهاي از
مقامات و
نخبگان از يك
نامزد،
كانديداي ديگري
توانست با رأي
بالاي مردم، به
پيروزي دست
يابد و شگفتيساز
شود. با اين
حال، همانگونه
كه گفته شد،
سوم تير نيز
يك حادثه بود
و تنها در
صورتي به يك
تحول گسترده
در جامعه ميانجامد
كه جريان
عظيمي از
مديران و
نخبگان همفكر
با نامزد
پيروز
بتوانند،
پتانسيل حاصل
از رأي مردم
را به نتيجه
برسانند و
پيروزي خود را
تا سالهاي
آينده نيز
تثبيت كنند.
در صورتي كه
چنين جرياني
شكل گيرد و
بتواند در
جامعه،
عملكرد موفقي
از خود به
نمايش بگذارد،
حادثه سوم تير
ماه به نقطه
عطفي در تاريخ
جمهوري
اسلامي تبديل
خواهد شد و
تأثيرات مهمي
بر جاي خواهد
گذارد.
ناگفته نماند كه
جريان سوم تير
ماه به رغم
شباهتهايش
با دوم خرداد،
از دشواريهايي
هم رنج ميبرد.
در روزهاي پس
از دوم خرداد،
هرچند بسياري
از نخبگان و
مقامات
حكومتي با
خاتمي مخالف
بودند، اما
طيف وسيعي از
نخبگان
فرهنگي،
دانشگاهي،
اقتصادي و
سياسي هوادار
وي، پس از
انتخابات به
ياري او آمدند
و در تحقق
شعارهايش
كوشيدند.
از سوي ديگر،
جامعه جهاني
نيز از حضور
خاتمي در كرسي
رياست جمهوري
ايران
استقبال كرد و
شرايط بينالمللي
خوبي براي
فعاليت او شكل
گرفت. اما به نظر
ميرسد احمدينژاد
براي تحقق
شعارهايي كه
با مقبوليت
گستردهاي از
سوي مردم روبهرو
شده، با موانع
زيادي روبهروست،
چرا كه هنوز
طيف گستردهاي
از نخبگان به
ياري او
نيامدهاند و
استقبال ديگر
كشورها از
انتخابات
ايران نيز سرد
بوده است.
در چنين
شرايطي،
مسئوليت
نخبگاني كه
خود را همسو
و همنظر با
رئيسجمهور
منتخب مردم ميدانند،
بسيار سنگين
است، زيرا
هرچند احمدينژاد
توانست، رأي
هفده ميليون
نفر از مردم
را به دست
آورد، اما
پيروزي او در
تحقق
شعارهايش و
ايجاد جريان
متحولكننده
اجتماعي،
كاملا وابسته
به فعاليت نخبگاني
است كه خود را
با او در يك
جبهه ببينند.
از همين رو به
نظر ميرسد
افرادي نظير
آيتالله
مصباح يزدي ـ
كه نقش مهمي
در تثبيت
پيروزي جريان
دوم خرداد
داشتهاند ـ
اگر گامي در
جهت تحكيم و
تقويت اين
جبهه برنميدارد،
بهتر است با
سكوت خود، دستكم
جلوي از دست
رفتن پيروزي
جريان سوم تير
را بگيرند.
در اينباره،
اشاره به موضعگيريهاي
طرف مقابل نيز
خالي از لطف
نيست. بررسي
موضعگيري اصلاحطلبان
پس از سوم
تير، نشان ميدهد
كه آنان به
غير از
اظهارنظرهاي
بيپايه و
غيرطبيعي دو،
سه روز اول ـ
كه نتيجه طبيعي
شوك ناشي از
شكست سنگين
آنان در
انتخابات بود
ـ در روزهاي
اخير تلاش
كردهاند، از
يك سو، سكوت
پيشه كنند و
از سوي ديگر
به تحليل
دلايل شكست
خود بپردازند
و به تدريج
بدون نمايش
اعتراضات افراطي
از خود،
انتقادات
منطقي خود را
مطرح كنند و
به مطالبات از
دولت جديد
دامن بزنند.
در اين شرايط
است كه
اظهاراتي
نظير آنچه آيتالله
مصباح يزدي و
آقاي
عسكراولادي
طي دو روز
اخير داشتهاند
و انتخاب او
را آسماني
قلمداد كردهاند،
با هر نيتي كه
باشد، به زيان
احمدينژاد و
طيف وسيعي از
مردم تمام
خواهد شد، كه
احمدينژاد
را «مردي از
جنس مردم» و
سمبل مطالبات
درگلو مانده
خود دانستهاند.
منبع
سايت بازتاب