بخشی از پیامهای شما به ایمیل

IRAN SOS

از آزارها و شکنجه ها، تهمت ها و کارهای ناجوانمردانه ای که مسئولان اداره ادیان انجام می دهند، به خداوند بزرگ پناه می بریم و او را به شهادت می طلبیم.ا

آناهیتا زارع

شما فكر كردين خيلي اينكاره‌اين؟ همه ملت شما رو شناختن ما كه عمريه داريم ازتون آمار مي‌گيريم!!! نوبت حال‌گيري ماهم مي‌شه‌ها.... به فكر خودتون باشين.. همه مي‌دونن چه‌كارايي تو قتل‌هاي زنجيره‌اي و ماجراهاي قبل و بعدش كردين!ا

اشرات بروجردی

 

ارعاب! وحشت، تهديد، تهمت، شكنجه، مزاحمت‌هاي خانوادگي.... تجاوز به حقوق و انديشه‌ها... اينها كمترين‌هاييست كه در اداره برخورد با اديان انجام مي‌شود... به نام اسلام!!!!!

 

 Shokooh_sun

 

بيچاره‌ها بقاي ما، بقاي شما بود.. نفهميدين!! عجيب هم نيست... تكون بخوريد چنان تيشه‌اي به ريشه‌تون بزنيم كه نفهميين از كجا خوردين!!!

فرانک

جلادان فرهنگی! آینه را که دیده اید؟حتی بعضی از آینه ها، چیزی بیشتر از یک آینه هستند. ما از این به بعد، آینه ای در برابر شما خواهیم بود. از همان نوعی که بیش از یک آینه است: هرکاری بکنید، بدترش را به سرتان می آوریم. اگر تاکنون به احترام بسیاری از بزرگان، سکوت کرده بودیم، آن را می شکنیم و منتظر یک حرکت اضافه خواهیم بود تا عین آن را انجام دهیم.... بدترش را .....

پرنیان روستن

چه کسی پاسخگوست؟ با چه اجازه ای مجوز چاپ کتابهای ما را لغو می کنند، به کتابهای جدید ما مجوز چاپ نمی دهند، به ما برچسب های گوناگون که تنها شایسته خودشان است می زنند، به کتابهایی که همه ناشران به راحتی می فروشند ولی چون آرم نشر ما روی آن است اجازه فروش نمی دهند، جلوی فعالیت های فرهنگی ما را می گیرند و... گناه نشرهای تعالیم حق و حم چیست؟ فقط ارتباط با استاد برجسته تفکر ایلیا میم. اگر چنین است گناه ناشران دیگر چیست که 300 عنوان از کتابهایشان در نمایشگاه کتاب و در کتابخانه های معتبر کشور به غارت برده شد آن هم نه کتابهایی که اجازه چاپ نداشتند بلکه کتابهایی که همگی مجوز داشتند. اداره ادیان به چه حق به خود اجازه می دهد با تحت فشار گذاشتن وزارت ارشاد به نقض قانون بپردازد؟

يارا وفا


 

به راستی اداره ادیان چه مشکلی با استاد ایلیا میم متفکر برجسته و مطرح این مرز و بوم دارد که هر نشر و موسسه ای را که به نحوی با ایشان در ارتباط بوده است را تحت فشار و آزار قرار می دهد و از ادامه فعالیتش جلوگیری می کند. و در این میان از انجام هر عمل ضدقانونی هم ابایی ندارد. در صورتی که قانون همواره قانون است و شاه و گدا ندارد و همه باید به اجرای آن ملزم باشند که اگر غیر از این باشد با بروز هرج و مرج و بی عدالتی در سطح جامعه مواجه می شویم. ولی گویی اداره ادیان خود را از این امر مستثنی می داند و به قدری نفوذ دارد که با تمامی بی قانونی هایی که می کند کسی متعرضش نمی شود. ایادی این اداره در اکثر ارگانهای جامعه نفوذ کرده اند و حرف اول را می زنند. و در این میان چه مشکلات بسیاری را که برای دو نشر تعالیم حق و حم که تنها گناهشان این است که با استاد ایلیا میم در ارتباط بوده اند به وجود نیاوردند به طوری که تا می توانستند از طریق ایادی خود در وزارت ارشاد به مانع تراشی و سنگ اندازی بر سر راه این ناشران مطرح جامعه پرداختند به کتابهای جدیدشان مجوز چاپ ندادند. مجوز دائمی کتابهای قبلی شان را پس گرفتند پروانه های نشرهایشان را تمدید نکردند و مانع شرکتشان در نمایشگاه کتاب امسال شدند و با این همه باز هم دست بردار نیستند... گویی قسم خورده اند تا جان در بدن دارند با تفکر و متفکران مبارزه کنند.

شيرين كوه پيما

 

بعضی ها از خوبی به شهرت می رسند و بعضی ها هم از بدی و امسال اداره ادیان ثابت کرد که به راستی در گروه دوم قرار دارد.. امسال نیز مانند سال گذشته سنگ اندازی های اداره ادیان به نشرهای تعالیم حق و حم و چندین نشر دیگر اصابت کرد. معلوم نیست که خوانندگان آثار این ناشران به چه طریقی می خواهند به کتابهای مورد علاقه خود که توسط این دو نشر چاپ شده اند دسترسی پیدا کنند چون وزارت ارشاد که تحت کنترل و نظارت این اداره نیز قرار دارد به کتابهای جدید آنها اجازه چاپ نمی دهد.. مجوزهای قبلی کتابها را از آنها می گیرد و امسال نیز برای آنکه نتوانند در نمایشگاه کتاب شرکت کنند پروانه نشر آنها را تمدید نکرد. و نه تنها این دو نشر که بسیاری از نشرهای دیگر نیز مورد اصابت حمله های بی امان این اداره قرار دارند به طوری که حدود 300 عنوان کتاب را از غرفه های نمایشگاه کتاب جمع آوری کردند و تعداد بسیاری از کتابها را نیز از سطح کتابخانه های معتبر. گناه این دو نشر ارتباط آنها با استاد و متفکر برجسته تفکر ایلیا میم بود گناه نشرهای دیگر چه بود که به آنها هم رحم نکردید؟

 سامان خوش بياني

 

مدتها به دنبال حقیقت و معنویت به هر دری می زدم تا بالاخره با آثار ارزنده و تامل برانگیز نشر تعالیم حق برخورد نمودم ولی بعد از مدتی دیدم که آثار این نشر به سختی در سطح کتابفروشی ها پیدا می شود و در دو سال اخیر هم در نمایشگاه کتاب شرکت نکرده است. پای صحبت دست اندر کاران این نشر که نشستم متوجه شدم مدتی است وزارت ارشاد تحت فشارهای اداره ادیان به آزار و اذیت بعضی از ناشران و روزنامه نگاران و از جمله این نشر پرداخته و با کارشکنی های گوناگون به آنها اجازه ادامه کار و یا شرکت در نمایشگاه را نمی دهد به آنها مجوز چاپ کتابهای جدید نمی دهد و حتی مجوز کتابهای قبلی شان را هم پس می گیرد. به راستی چه کسی باید پاسخگوی اعمال چنین افرادی باشد؟ چرا مسئولین جلوی اقدامات خودسرانه چنین اداراتی را نمی گیرند؟

پيمان صنوبري

 

خداوند در قران می فرماید: گوش دارند اما نمی شنوند و چشم دارند اما نمی بینند و این آیه در این زمان مصداق خوبی برای افرادی است که در اداره ادیان چنبره زده اند. گویی این افراد به همنوعان دژخیم خود در طول تاریخ نظری نمی اندازند تا عاقبت کار خود را بدانند. اگر می دانستند که عاقبتشان چیست دیگر به سرکوب فرهنگیان و اندیشمندان نمی پرداختند. دیگر روزنامه نگاران و ناشران را سرکوب نمی کردند. دیگر به اعمال خلاف قانون دست نمی زدند و از امکانات و ابزار مردم این مرز و بوم در جهت اجرای اهداف خودسرانه و سودجویانه شان بهره نمی جستند. دیگر به کتابخانه های کشور حمله نمی کردند و کتابها را نمی ربودند دیگر به ترور شخصیت بزرگان مطرح جامعه دست نمی زدند و بسیاری دیگرهای دیگر....

احمد مددجويان

 

کجایند شهیدانی که به خاطر آزادی بیان و اندیشه خون خود را هدیه دادند؟ کجایند کسانی که با سو استفاده از نامشان هر بلایی که می خواهند بر سر قشر مظلوم جامعه می آورند؟ کجایند تا ببینند یک عده طالبانی سودجو و فرصت طلب تحت نام اداره ادیان به جان فرهنگیان مظلوم این مرز و بوم افتاده اند و مغول وار با هر چه تفکر و اندیشه آزاد است به مقابله برمی خیزند.؟ کجایند تا ببینند چگونه در وزارت ارشاد نفوذ کرده اند تا اهداف ضدفرهنگی خود را به ثمر برسانند؟ کجایند ببینند چه بر سر ناشران و قشر فرهنگی این کشور می آید؟ کجایند تا ببینند چگونه کتابهایی را که خود مجوز داده اند به غارت می برند؟ کجایند ببینند چگونه وسیله ارتزاق مردم را از بین می برند و هزاران موارد دیگر که بهتر است از زبان فرهنگیان کشور بشنویم...

افسون شب پره

 

در تعجبم دولتی که هر از چندگاهی اعلام می کند افراد تبعه کشورهای مجاور که بدون مجوز داخل کشور شده اند باید به اداره مهاجرت مراجعه کنند و به زودی کشورمان را ترک کنند چرا کاری با افراد طالبانی که در اداره ادیان ساکن شده اند ندارد و آنها را وادار به خروج از ایران که بلکه از سیاره زمین نمی کند! در کشور گل و بلبل و فرهنگ و هنر نباید جایی برای این گونه افراد باشد که این افراد نه تنها ایرانی که حتی انسان نیز نیستند و بهتر است در هیچ کشوری نباشند. تمامی اقشار جامعه از افاضات این اداره نامحترم نصیبی برده اند. و از جمله این اقشار  قشر فرهنگیان و فرهیختگان کشور می باشند که روزی نیست که مورد حمله های این اداره قرار نگیرند. به نظر می رسد این قشر بیشتر از هر قشر دیگری در جامعه مورد هدف قرار گرفته اند به طوری که چنان عرصه را بر آنها تنگ کرده اند که برای گذران زندگی علیرغم همه عشق و علاقه ای که به کارهای فرهنگی دارند باید به کار دیگری بپردازند. با همه سخت گیری ها و فیلترهایی که برای گرفتن مجوز و چاپ یک کتاب از جانب وزرات ارشاد که تحت فشار اداره ادیان می باشد انجام می شود باز هم کتاب چاپ شده دارای مجوز در امان نیست و هر لحظه ممکن است توقیف و حبس شود. کتابی که مجوز می گیرد اگر نخواهد چاپ شود پس چه باید بشود؟ چگونه است که کتابهای مجوزدار را توقیف می کنند یا از سطح نمایشگاه و کتابخانه های کشور جمع آوری می نمایند؟ آیا این بی قانونی نیست؟ چه کسی مسئول و پاسخگوی این بی قانونی هایی که از طرف اداره ادیان وابسته به وزارت اطلاعات و امنیت کشور انجام می شود می باشد؟ چگونه از سازمانی که مسئول برقراری امنیت در کشور است و خود بالاترین عامل ناامنی است باید شکایت کرد؟ به چه نهاد یا سازمانی باید شکایت بکنیم؟

شكوه زرافشان

 

اگر هر دانشمندی می خواست همه چیز را خودش کشف کند و از تجارب و عملکردهای همنوعان خود استفاده نکند که هنوز همه ما در مرحله کشف آتش بودیم! اما این کاری است که اداره ادیان در ایران انجام می دهد این اداره گویی تاریخ را مرور نکرده است و سرنوشت حاکمان و دژخیمان قرون وسطایی به گوشش نخورده است.( سواد ندارند!) یا شاید تنها قسمت اول که مربوط به اعمال قرون وسطاییان می باشد را خوانده است و احتمالا زنگ در را  زده اند و یادش رفته بقیه تاریخ را مرور کند! چون در این صورت ممکن بود به فکر عاقبتی که قرون وسطاییان دچارش شده اند بیفتد و اسب لجام گسیخته تار و مار فرهنگیان را کمی کنترل کند. معلوم نیست از چه در هراس است که با سلاحی نابرابر به مبارزه با این قشر تحصیلکرده و مطرح جامعه می پردازد. چگونه فکر می کند که عده ای ناشر و روزنامه نگار مظلوم را به دام انداخته و هر از چندگاهی به آزار و اذیت و سنگ اندازی بر سر راه آنها می پردازد. مجوزهایشان را لغو می کند. با آنها به تندی برخورد می کند. هرچه متفکر و اندیشمند است را به انزوا می کشاند. به غرفه های نمایشگاه کتاب حمله می کند و کتاب می رباید. به کتابخانه های معتبر سر می زند آنهم برای غارت بعضی از کتابهایی که مطابق امیال قرون وسطایی اش نیستند و...

آرزو خيرخواه

 

نمی دانم چرا هر وقت صحبت از دشمن اسلام و مسلمین و خدا و پیامبر می شود فورا دولت هاي غربي  در نظرمان مجسم می شود در حالی که دشمن در همین نزدیکی هاست و اینکه در راه دور دنبالش می گردیم از شگردهای اصلی همین دشمن است که خود را پنهان کند و در خفا و در حالی که خنجر اتهامات به جانب عامل دیگری نشانه رفته است به کار خود بپردازد. بهتر است به اطراف خود نگاهی بیندازیم و رد پایش را در جای جای نهادها و سازمانهای مختلف ببینیم. بهتر است عواقب کارش را که منجر به سرخوردگی جوانان این مرز و بوم از هر چه مسلمان و مسلمانی و دین و مذهب شده  است را نظاره گر باشیم. مگر امریکا با آن همه فاصله ای که از ما دارد چقدر می تواند بر ما تاثیر داشته باشد؛ آنهم مایی که اینهمه ابزار و امکانات گوناگون و وسایل تبلیغاتی بسیار پیشرفته در اختیارمان است. پس دشمن در همین نزدیکی هاست. وقتی دشمنی مسلم در اداره ادیان بر مسند قدرت تکیه زده است و بی قانونی هایی را انجام می دهد که اگر یکی از آنها را یکی دیگر از ارکان حکومتی انجام دهد سالها باید در زندان آب خنک بخورد چرا راه دور برویم؟

و در این میان این فرهنگیان و قشر تحصیلکرده جامعه بوده اند که بیشترین ضرر را از همین اداره به ظاهر حق به جانب خورده اند. با نگاهی به کارنامه سیاه این اداره و با کمی تامل و تعقل می توانیم رد پای دشمن اصلی و در واقع خانگی را بیابیم. دشمنی که مدت مدیدی است به جان قشر فرهنگی، تحصیلکرده، متفکر و صاحب نظر این جامعه افتاده است و به انواع اقسام روش ها دست به عمل می زند. یکی از کارهای نه چندان دور از ذهن این اداره جمع آوری بیش از 300 عنوان کتاب دارای مجوز از سطح نمایشگاه به اصطلاح بین المللی کتاب بود. و در این راستا نه تنها به نمایشگاه بسنده نکردند بلکه به کتابخانه های کشور نیز هجوم بردند و تعداد زیادی کتاب را به غارت بردند و این در ادامه فعالیتهایی است که برای به انزوا کشاندن ناشران مطرح و معتبر جامعه انجام می دهند!

آرش مقدم

 

چه کسانی بیگانگان را متهم می کنند که به اسلام و مسلمین احترام نمی گذارند. با اعمالی که بعضی از به ظاهر مسلمین انجام می دهند جایی برای احترام حتی از جانب خود مسلمانان و هموطنانشان نمی گذارند چه برسد به افراد بیگانه که تنها ما را از دور نظاره می کنند. در این مورد بهتر است سری به اداره ادیان مملکت خودمان بزنید و ببینید آیا ما که خود مسلمان و تبعه ایران هستیم افراد لنگر انداخته در این اداره را محترم می دانیم که از بیگانگان انتظار احترام و رعایت حقوق مسلمانان را داشته باشیم. ایادی این اداره که به حقوق مسلمانان حتی در کشور خودشان رحم نمی کنند چگونه انتظار دارند حقوق آنها توسط بیگانگان و در کشور بیگانه حفظ شود؟ ایادی این اداره که به قشر فرهنگی مملکت خود احترام نمی گذارد و با انواع و اقسام حیل سعی در مانع تراشی و سنگ اندازی بر سر راه این قشر می کنند چگونه به دیگر کشورها که بسیار بیشتر از آنها رعایت حال فرهنگیانشان را می کنند ایراد می گیرند؟

چگونه است که در نمایشگاه امسال 300 عنوان کتاب را بدون هیچ دلیل قانونی به غارت بردند و حق اعتراض به هیچ ناشری ندادند؟ چگونه است که مجوز کتابها را بدون هیچ دلیل قانونی پس می گیرند؟ آیا غیر از این است که می خواهند ناشر را کله پا کنند؟ چگونه است با سانسورهای سلیقه ای و بسیار بی جای خود به شعور خوانندگان ایرانی اهانت می کنند؟ چگونه است که پرونده نشر ناشران معتبر را تمدید نمی کنند؟ چگونه است که تعداد متنابهی از کتب برجسته را از کتابخانه های معتبر کشور به غارت می برند؟ و ...

لاله ارغواني

 

عجب اداره ای است این اداره ادیان! یک شبه آمده اما ره هزار ساله پليدي را در همان یک شب طی نموده است! چرا که این اداره در همین مدت زمانی که روی کار بوده است کارهایی کرده است که قوم مغول و تاتار طی سالیان  دراز تنها گوشه ای از آن را به انجام رساندند. مگر وارونه جلوه دادن چهره افراد شاخص و برجسته و ترور شخصیت آنها کار کوچکی است؟ مگر سرکوب آرا و اندیشه های متفکران بزرگ کار کمی است؟ مگر هجوم هر از چندگاهی به کتابفروشی ها و کتابخانه های معتبر و جمع آوری کتابهای مطرح سال کار ناچیزی است؟ مگر ندادن مجوز کتاب به بعضی از ناشران و لغو پروانه نشرشان کار کمی است؟ مگر دست به کارهای خلاف قانون زدن کار اندکی است؟ مگر برقراری فاشیست فرهنگی در کشور بزرگ ایران کار کوچکی است؟ به راستی هر کار بزرگی تنها از یک عامل بزرگ سر می زند. و یک سرکوب بزرگ نیز نیاز به سرکوبگری بزرگ دارد.

شادي كاتوزيان

 

پیشگویی درباره آینده نیاز به افراد روشن بین و صاحب نظر دارد ولی پیشگویی درباره آنچه که به زودی در تاریخ این مرز و بوم درباره این مقطع از تاریخ ایران می نویسند نیازی به روشن بینی ندارد. در تاریخ آینده ایران در بخش فرهنگی آن خواهند نوشت در ایران اداره ای به نام اداره ادیان مسئول خلع يد ناشران و روزنامه نگاران و افراد صاحب خرد و اندیشه بود. این اداره طی مدت بسیار محدودی که فعالیت میکرد ضربه های جبران ناپذیری به فرهنگ این مرز و بوم وارد آورد و اعمالی انجام داد که هر یک از آنها در رده کارهایی است که قوم مغول و ... بر سر صاحبان اندیشه این مرز و بوم آوردند با این تفاوت که آنها از کشوری بیگانه به این مملکت هجوم آورده بودند ولی اینان به ظاهر از داخل خود کشور بودند. ضربات مخرب، بی وقفه و خستگی ناپذیر این اداره بر اقشار گوناگون جامعه و بخصوص قشر فرهنگی کشور انکار ناپذیر است. این اداره در راستای تخریب فرهنگ این مرز و بوم شاهکارهای بی نظیری بر جای گذاشت از جمله: سرکوب همه روزه قشر فرهنگی و بخصوص ناشران – جلوگیری از ادامه فعالیت آنها به صورت لغو مجوز کتابهای مجوز گرفته – لغو پروانه نشر – عدم اجازه به فروش کتابهایی که قبلا مجوز گرفته اند – جمع آوری کتب ناشران از سطح نمایشگاه کتاب و کتابخانه های معتبر کشور و...

ساغر كمال پرست


 

سالهاست که دو نشر تعالیم حق و حم فعالیت فرهنگی خود را در زمینه های علوم باطنی و تعالیم معنوی آغاز کرده اند و تمامی سعی و تلاش خود را برای ارائه کارهایی شاخص و برجسته به کار برده اند. اما گویی  این به مذاق عده ای که خود را صاحبان افکار و اندیشه می دانند خوش نیامده است.

از آنجایی که اهالی مقیم در اداره ادیان دلشان نمی خواهد کسی به غیر از تراوشات ذهنی آنها را چاپ کند به انواع و اقسام حیل سعی در قلع و قمع این دو نشر و هر نشری که در راستای اهداف این اداره نباشد پرداخته اند. و در این میان با تحت فشار قرار دادن وزارت ارشاد سعی می کنند تا آنجایی که می توانند بر سر راه چنین ناشرانی سنگ اندازی کنند. در جایی کتابها را لغو مجوز می کنند، پروانه نشرها را تمدید نمی کنند، به کتابهای جدید مجوز نمی دهند و در جایی به نمایشگاه کتاب حمله می کنند و بیش از 300 عنوان کتاب را غارت می کنند (آنهم کتابهایی که همگی مجوز چاپ داشته اند)، به کتابخانه معتبر هجوم کرده و تعداد معتنابهی کتاب را به سرقت می برند و...

اشكان اشكبوس

 

اگر سانسورگران و دژخیمان فرهنگی نقاط مختلف دنیا بخواهند نخبگانی را برای تشکیل یک سازمان ضد فرهنگی جدید انتخاب کنند قطعا اداره برخورد با ادیان می تواند بیشترین عضو را در اختیار آنها قرار دهد چون در انجام چنین کارهایی بسیار متبحر است و تخصص خود را بارها و بارها و بارها به اثبات رسانده است. با وجود چنین اداره ای شاید لازم نباشد به سراغ هیچ سازمان دیگری بروند چرا که به قول شاعر آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری.

باور ندارید می توانید از ناشران و روزنامه نگاران ایرانی بپرسید تا شما را در جریان عملکردهای برجسته این اداره قرار دهند. عملکردهایی چون: نفوذ در نهادهای رسمی کشور برای به اجرا درآوردن اهداف ضدقانونی خود. نفوذ در وزرات ارشاد برای لغو مجوز ناشرانی که در راستای اهداف قرون وسطایی آنها نیستند و به تبع آن لغو مجوز کتابهای ناشران مغضوب و عدم تمدید مجوز نشر آنها. هجوم به نمایشگاه کتاب و غارت بیش از 300 عنوان کتاب چاپ شده. سانسور سلیقه ای و بی مورد متون. حمله به کتابخانه های معتبر کشور و جمع آوری کتاب هایی که مطابق افکار خشک و منجمدشان نیست و...

مجتبي ميرباقري

 


 

سازمان سیا که به خاطر نوع عملکردش و به علت تبلیغات گسترده ای که در کشور ما بر علیه آن می شود نزد مردم کشور ما منفور شده است در کشور خود و نزد ملتی که برای آنها کار می کند از محبوبیت خاصی برخوردار است به طوری که یکی از افتخارات کسانی که در آن کشور کاندید مناصب بالا می شوند این است که در این سازمان فعالیت کرده باشند و این بدین علت است که بیشتر سعی این سازمان بر این است که به مردم کشور خود نفع برساند ولی در کشور ما سازمانی وجود دارد که نامش بر اندام همگان رعشه می اندازد و این نه به خاطر تبلیغات گسترده ای است که از جانب دیگر کشورها شده باشد بلکه به علت نوع عملکرد خود این اداره  می باشد. نمونه برجسته و شاخص کارهای این اداره عملکردهایی است که توسط یکی از زیرشاخه های آن با نام اداره برخورد با ادیان به انجام می رسد؛ اداره ای که یکی از افتخاراتش قلع و قمع فرهنگیان این مرز و بوم می باشد. و به راستی که چه نیکو از عهده انجام آن برمی آید. چه نیکو نهادهای حساس مملکت را تحت سیطره خود قرار می دهد. چه نیکو به وزارت ارشاد امر و نهی می کند. چه نیکو به نمایشگاه کتاب حمله می کند و 300 عنوان کتاب دارای مجوز را غارت می کند. چه نیکو به کتابخانه های معتبر کشور هجوم می برد و هر کتابی را که مطابق سلیقه های قرون وسطایی اش نباشد می رباید. چه نیکو مجوزهای نشر ناشران را باطل می کند. چه نیکو مجوزهای چاپ دائم کتابها را لغو می کند و...چه نيكو اسكندرهاي تاريخ را رو سپيد مي كند!

كاميار ايماني

 

با شکل گیری اداره ای به نام اداره برخورد با ادیان مدتهاست که مشكل تراشي براي ادامه فعالیت جمعیت فرهنگی آل یاسین شروع شده است. از کارهایی که این اداره برای جلوگیری از فعالیت فرهنگی این مجموعه انجام داده است موانعی است که بر سر راه دو نشر حم و تعالیم حق به وجود آورده است؛ دو نشری که بعضی از اعضا آن از جمعیت آل یاسین هستند. از جمله این مشکلات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

ندادن مجوز به كتبي كه ناشران ديگر به راحتي مجوز آن را مي گیرند.

ندادن مجوز تجديد چاپ به كتب چاپ شده.

ندادن اجازه شركت در نمايشگاه كتاب به بهانه هاي مختلف و به شكل غيررسمي.

گرفتن مجوز دائم كتابها.

عدم تمديد پروانه این نشرها بدون ارائه هيچ دليل قانونی.

و البته تنها دلیلی که می توان برای اقدامات بی قانون آنها ذکر کرد این است که این مجموعه با استاد ایلیا میم متفکر و تئوریسین بی همتا و بسیار برجسته کشورمان در ارتباط بوده است.

افشين سنگرخواه

 

هر کس بی قانونی کند سریعا به جانب زندان روانه می شود ولی چرا اداره ادیان با این همه بی قانونی که انجام می دهد نه تنها کسی متعرضش نمی شود، بلکه در صورت تعرض باید به زندانی بدتر از زندان همگانی برود. این اداره همچون غده سرطانی به جان مردم و ارکان مختلف جامعه افتاده است و بالاخره ریشه های خود را در همه جا می زند و خشک و تر را با هم به نابودی می کشاند. طی فشارهای ممتدی که این اداره بر قشر ناشران و فرهنگیان کشور از جمله دو نشر تعالیم حق و حم وارد آورده است این نشرها در ادامه فعالیتهای خود با مشکلات جدی مواجه شده اند. به طوری که وزارت ارشاد به دستور این اداره، کتابهای این دو نشر را لغو مجوز می کند، پروانه نشرشان را تمدید نمی کند، به کتابهای جدیدشان بدون هیچ دلیل قانونی اجازه چاپ نمی دهد، در صورتی که همان کتابها را ناشران دیگر به راحتی چاپ می کنند، به آنها اجازه شرکت در نمایشگاه کتاب داده نمی شود و تنها دلیلشان این است که با تئوریسین بزرگ تفکر و متفکر برجسته ایرانی استاد فتاح معروف به ایلیا میم در ارتباط بوده اند.


امين اميني

 

امسال هم ما غرفه نداشتيم 4 عنوان كتابی هم كه داشتيم و نشر ديگري مسئول فروش آن بود، رفتند سروقتش كه جمع كنند در صورتی که همین کتابها را ناشرین دیگر به راحتی می فروشند و کاری با آنها ندارند.
معلوم نیست که دو نشر تعالیم حق و حم و تعدادی ناشر دیگر تا کی باید مغضوب اداره ادیان وزارت اطلاعات واقع شوند. چرا به دادخواهی های این ناشران برجسته ترتیب اثر داده نمی شود؟ به چه حقی کتابهایشان از سطح کتابفروشی ها، کتابخانه های معتبر و نمایشگاه بین المللی جمع می شوند.
آنهم کتابهایی که همگی مجوز چاپ دارند. به چه حقی مجوزهای کتبشان لغو می شود جلوی فعالیت های فرهنگی شان گرفته می شود و پروانه نشرشان نیز تمدید نمی شود. چه کسی مسئول پاسخگویی به این همه نقض قوانین حقوق بشر در ایران می باشد؟ هما آزاد منش
 

 

در ایران اداره ای به نام اداره برخورد با ادیان وجود دارد که با هر دینی به مخالفت برمی خیزد. یکی از شاخصترین دین هایی که این اداره به مبارزه با آن برخاسته است دین اسلام است. به طوری که تحت عملکردهای بی نظیرش عده بسیاری از جوانان و اقشار گوناگون جامعه را از اسلام فراری داده است.
واقعا که اسم بامسمایی را برای خود انتخاب کرده است و افراد شایسته ای ساکن آن می باشند چون در کار خود بسیار موفق بوده اند. یکی از مواردی که بسیار از جانب آنها اعمال می شود برخورد شدید با ناشران، متفکران، صاحبان اندیشه و خرد، روزنامه نگاران و هر فرد مطرحی است که حرفی برای گفتن دارد. و در این میان مسلما ناشران و کتابفروشان سهم عمده ای از فشارها نصیبشان شده است. یکی از شاهکارهای اخیر این اداره هجوم به غرفه های نمایشگاه کتاب سال و جمع آوری بیش از 300 عنوان کتاب بود. کتابهایی که همگی مجوز رسمی داشتند. اما به تناسب بعضی از ناشران سهم بیشتری از فشارها نصیبشان شده است که در این میان می توان به دو نشر تعالیم حق و حم اشاره کرد که مدتهاست تحت زورگویی ها و بی قانونی هایی که از طرف این اداره بر آنها تحمیل می شود قرار گرفته اند به طوری که به کتابهایشان مجوز نمی دهند پروانه نشرشان را تمدید نمی کنند و حتی به ناشران دیگر در نمایشگاه هم اجازه ندادند کتابهای آنها را بفروشند و 3 یا 4 عنوان کتابی را که جزو کتب معمولی بودند که ناشران دیگر به راحتی می فروختند را نیز چون به نوعی با این ناشران در ارتباط بود از غرفه ها جمع آوری کردند. و تنها دلیل اصلی آنها این است که این ناشران با استاد ایلیا میم (فتاح) که از متفکران برجسته این کشور است در ارتباط بوده اند. همه جرمی شنیده بودیم الا این یکی.
پوريا كاشاني
 

 

اداره برخورد با ادیان امسال نیز با هجوم به غرفه های نمایشگاه کتاب و کتابخانه های معتبر کشور و به غارت بردن تعداد معتنابهی کتاب حضور هر چه پررنگ تر خود را در صحنه فرهنگی کشور اعلام نمود. روزی نیست که این اداره برای ناشران و روزنامه نگاران ایرانی پاپوش درست نکند و از طریق فشار بر وزارت ارشاد این قشر فرهنگی کشور را تحت محدودیتهای شدید قرار ندهد. دو نشر تعالیم حق و حم مدت زیادی است که تحت فشارهای مداوم این اداره بوده اند. فشارهایی که شمه ای از آن به صورت ندادن مجوز چاپ به کتابهای جدید، لغو مجوز کتابهای قبل، عدم تمدید پروانه نشر و... بروز کرده است و امسال نیز مانند سال گذشته نتوانستند در نمایشگاه کتاب شرکت کنند چرا که به گناه نابخشودنی ارتباط با استاد ایلیا میم که از بزرگترین متفکران و تئوریسین های علم تفکر می باشند متهم شده اند.
شهلا شاكري
 

در ایران هر کس به نوعی قانون را زیر پا می گذارد. مردم از چراغ قرمز رد می شوند و ماموران اداره ادیان مجوز نشر پاره می کنند. هتاکی می کنند.
تهمت می زنند. کتاب از غرفه های نمایشگاه می ربایند. در ارکان مملکتی نفوذی وارد می کنند. هر نشری را که دوست نداشته باشند تعطیل می کنند.
اجازه چاپ کتابهای جدید نمی دهند. مجوزهای قبلی کتابها را پس می گیرند و...
انسيه شريعتي
 

 

اداره برخورد با ادیان هر سال غوغا می کند و امسال نیز مانند سالهای پیش چیزی کم نگذاشت. ابتدای سال است و باید حضور خود را به طور مستقیم به ناشران و روزنامه نگاران کشور گوشزد کند. ماموران این اداره امسال نیز با هجوم به نمایشگاه کتاب و جمع آوری 300 عنوان کتاب مجوزدار علنا نشان دادند که برگه هایی که به عنوان مجوز پیش از چاپ به ناشران داده می شود عملا کاغذهای بلااستفاده ای بیش نیستند و ناشران می توانند آنها را یا بسوزانند و یا به سبزی فروش محله شان بدهند تا لااقل بی استفاده نماند.
معلوم نیست این برگه به چه دردی می خورد وقتی خود کسانی که آنها را داده اند قبولش ندارند. با این بی قانونی ها چه انتظاری می رود که مردم قانون را رعایت کنند.
صادق صبوري
 

در فرهنگ این مرز و بوم تسلط جابرانه فرهنگی، کتابسوزی، سرکوب قلم و اندیشه و... چیز غریبی نیست و هر زمان عده ای مجریان آن بوده اند و بدین وسیله نام خود را هم در تاریخ به ثبت رسانده اند و اینک ایادی دست اندرکار اداره ادیان وزارت اطلاعات عاملان این کار شده اند. بد نیست در جریان کارهای ضدفرهنگی این اداره باشیم. یکی از شاهکارهای این اداره که در تمامی نهادهای این مملکت نفوذ کرده است سرکوب قشر ناشر و فرهنگی می باشد و در این زمینه از هیچ اقدامی فروگذاری نمی کند تا از ادامه فعالیت ناشرین برجسته جلوگیری کند. و در این میان با تحت فشار قرار دادن وزارت ارشاد به کتابهای این ناشرین مجوز چاپ نمی دهد. مجوز کتب قبلی شان را پس می گیرد. آنها را متهم و تهدید می کند. پروانه نشرشان را تمدید نمی کند.
به آنها اجازه شرکت در هیچ نمایشگاهی از جمله نمایشگاه کتاب را نمی دهد.
کتابهایشان را از سطح کتابفروشی ها، نمایشگاه کتاب و کتابخانه های معتبر و شاید در آینده بسیار نزدیک در سطح منازل جمع آوری می کند و این تنها شمه ای کوچک از کارهای بزرگ این اداره ضدفرهنگی می باشد...
گل بهار قنبري
 

بیایید با هم به سرزمیني برویم، که در آن اداره ای به نام اداره برخورد با ادیان نداشته باشند. اداره ای که بلای جان ناشران و روزنامه نگاران شده است؛ اداره ای که در نهادهای مختلف کشور نفوذ کرده است و مردم را به جان هم می اندازد؛ اداره ای که سعی در ایجاد تفرقه و هرج و مرج در کشور دارد؛ اداره ای که بدون دلیل و قانون و به صورت تهاجمی کتابهای مجوزدار ناشران را در سطح نمایشگاه کتاب، کتابخانه های معتبر و کتابفروشی ها جمع آوری می کند، چون از "قلم به دستان" می ترسد؛ اداره ای که وزارت ارشاد را تحت نفوذ خود قرار داده است؛ اداره ای که باعث شده است مجوز نشر بسیاری از ناشران بدون دلیل لغو شود؛ اداره ای که مجوز چاپ کتاب ناشران را پس می گیرد؛ اداره ای که به هر ناشری که مطابق میلش نباشد اجازه فعالیت نمی دهد و...اداره اي كه بر آن لعنت باد.
فتانه سماوات
 

نمی دانم کلمه دوئل به گوشتان خورده است یا نه. دوئل جنگ تن به تنی است که در آن دو طرف دعوا با سلاحهای مشابه و با حضور داور در مقابل هم می ایستند. در مرام جوانمردان هم چنین است که وقتی دو نفر دعوایشان می شود با سلاحهای مساوی و بدون کمک غیر به رویارویی بپردازند. اما چگونه است که در مملکت ما که در ادبیات آن فرهنگ جوانمردی جای خاص خود را دارد اداره ای به نام اداره برخورد با ادیان وجود دارد که به طور کاملا ناجوانمردانه از پشت خنجر می زند و چهره خود را در پشت عبارت سربازان گمنام مخفی می کند.
سربازان که باید در جبهه جنگ و در مقابل افراد بیگانه به دفاع بپردازند نه در برابر یک عده افراد نامسلح که در مقابل آنها از امکانات بسیار ناچیزی هم برخوردارند. این سربازان گمنام که باید مردم خود را از شر اغیار نجات دهند چگونه است که با سلاحهای مرگبار خود به جان عده ای روزنامه نگار و ناشر بی پناه افتاده اند. اگر آنها سلاحشان قلم است چرا با سلاحی نابرابر به آنها پاسخ می دهند؟ چرا کتابهای آنها را که خود مجوز داده اند مغول وار از سطح نمایشگاه کتاب جمع آوری می کنند؟ چرا بی دلیل لغو مجوز کتاب و مجوز نشر می کنند؟ آیا این رسم جوانمردی است چگونه خود را سربازان امام زمان می دانند در حالی که حتی در انتخاب سلاح خود نیز بسیار ناجوانمردانه عمل می کنند؟

 ف . حورائي
 

معمول است که در همه جای دنیا برای هر روز، سال یا هر مجمعی نام متناسب با آن را انتخاب می کنند. زمانی شاید نام نمایشگاه بین المللی کتاب متناسب با نوع عملکردش بود و اکنون که این نمایشگاه تنها در سطح چند شهر مشخص و معلوم ناشر می پذیرد و عملا در انحصار عده خاصی قرار گرفته است بهتر نیست اداره برخورد با ادیان که نفوذ خود را در همه جا به اثبات رسانده است و در این مورد نیز تصمیم گیرنده است نام نمایشگاه بین المللی کتاب را به نمایشگاه بین شهری کتاب وابسته به اداره ادیان و شاید در آینده به نمایشگاه داخل شهری تغییر دهد تا هم مناسبت بیشتری با نوع عملکرد نمایشگاه داشته باشد و هم دروغ نباشد. هر چه باشد ما نام مسلمان را با خود حمل می کنیم و اگر بدانند در اسلام دروغ یکی از گناهان کبیره است.
سارا كفشگر
 

اکنون در برهه ای از زمان به سر می بریم که بی منطقان تاریخ با عنوان اداره برخورد با ادیان وزارت اطلاعات بر عرصه فرهنگ این مرز و بوم حکمرانی می کنند بی منطقانی که با هر اهل تفکر و اندیشه ای به مبارزه برمی خیزند چرا که از هرگونه علم و منطقی گریزانند. و اینک عرصه را بر استاد ایلیا میم که از بزرگان و اندیشمندان زمان ماست تنگ کرده اند.
اندیشمندی که در علم تفکر سرآمد تمامی متفکران و فرهیختگان می باشد. و در این راستا از هر وسیله ای برای سرکوب و خاموش نمودن این متفکر قرن حاضر استفاده می کنند. هر کتاب یا نشری را که به نحوی با ایشان مرتبط باشد از بین می برند و در رسانه های خود دست به تبلیغات گسترده ای برای به خاموشی کشاندن جریان فکری ای که این استاد فرهیخته به راه انداخته است زده اند.
نادر كريمي
 

جمعیت 160 هزار نفری آل یاسین که بسیاری از آنها از قشر مطلع و تحصیکرده جامعه می باشند مدتی است که از طرف اداره ای به نام اداره برخورد با ادیان وابسته به وزارت اطلاعات تحت فشارهای شدید برای متوقف کردن همه کارهای فرهنگی و اجتماعی خود قرار گرفته است. یکی از فشارهایی که این اداره بر جمعیت آل یاسین وارد کرده است مربوط به نشرهای تعالیم حق و حم می باشد، دو نشری که چندتن از اعضا این جمعیت در آن فعالیت می کنند. به طوری که وزارت ارشاد تحت فشارهای این اداره به کتابهایی که از طرف این نشرها برای گرفتن مجوز ارائه می شود مجوز نمی دهد و مجوز کتابهای قبلی این دو نشر را هم پس می گیرد و به تازگی هم با عدم تمدید پروانه این دو نشر عملا مانع شرکت آنها در نمایشگاه کتاب سال 87 شده است. این اداره به قدری از این جمعیت هراس دارد که حتی سه چهار عنوان کتاب این جمعیت را هم که همگی مجوز چاپ داشتند و برای فروش در اختیار انتشارات دیگری قرار گرفته بودند را نیز با مراجعه هجوم وار خود جمع نموده است؛ کتبی که ناشران دیگر به راحتی آن را می فروشند و خطری متوجه شان نمی شود. و این همه هراس تنها به علت ارتباط این جمعیت با جوان بسیار فرهیخته و متفکر این مرز و بوم استاد فتاح (معروف به استاد ایلیا میم) می باشد.
محمد دستجردي
 

اگر قرار باشد هر کس مانند میوه فروشهای دورگرد با بلندگو در کوچه و خیابان بگردد و کالای خود را تبلیغ کند اداره برخورد با ادیان چنین شعارهایی را خواهد داد: لغو مجوز میکنیم. پروانه نشر باطل می کنیم. تهمت می زنیم. دروغ می گوییم. برچسب می زنیم. اشرار تربیت می کنیم. شایعه سازی می کنیم. کتاب های مجوزدار را در سطح جامعه اعم از نمایشگاه، کتابفروشی، کتابخانه، و... غارت می کنیم. (خصوصی بگوییم اگر بخواهیم در سطح منازل هم همین کار را می کنیم.) در نهادهای دولتی نفوذی وارد می کنیم. و کارهایی می کنیم که هیچ کس حتی فکرش را هم نمی تواند بکند.
محمود كتابي
 

 

غول بی شاخ و دم اداره برخورد با ادیان با آن همه دبدبه و کبکبه اش از عده ای ناشر و روزنامه نگار به شدت واهمه دارد. گواه این امر شاخ و شانه کشیدن های هر از چندگاهش برای این قشر فرهنگی و محترم جامعه است. و در این راستا لغو مجوز می کند. اجازه چاپ نمی دهد. پرونده نشر را تمدید نمی کند و امسال نیز با هجوم به غرفه های نمایشگاه، بیش از 300 عنوان کتاب را ربوده است. کتابخانه های کشور هم از دستبرد آنها در امان نبوده اند و کتابهای بسیاری را هم از آنجا به غارت برده اند. و این است نتیجه کار اداره ای که عواملش در صدا و سیما دم از حمایت از آزادی بیان و اندیشه می زنند و به بهانه های مختلف به سرکوب و ترور شخصیت کسانی می پردازند که از معلمان بزرگ علم تفکر و اندیشه این مرز و بوم می باشند.
حامد جنيدي

هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری می رسد.
مدتی است که میوه گنديده وزارت اطلاعات با عنوان اداره برخورد با ادیان به ثمر نشسته و در راستای فعالیت های هرج و مرج طلبانه خود به جان ناشران و روزنامه نگاران افتاده است. امسال نیز این اداره نوبرش را در نمایشگاه کتاب به نمایش گذاشت و با جمع آوری 300 عنوان کتابی که همگی مجوز رسمی چاپ داشتند نازشصت خود را به کتابفروشان و ناشران ایرانی نشان داد. خوب مگر چه عیبی دارد زور دارند و می توانند. باید نشان بدهند قدرت دست کیست.
کسی حرفی دارد؟!!!
اسد جمشيدي
 

شاید همه ایرانیان این شعر بامعنی و زیبا را شنیده باشند: هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری می رسد – و اکنون نیز چه باغی و چه بری؟ باغ ویران و شوم اداره برخورد با ادیان در وزارت اطلاعات و میوه اعمال دژخیمانه کفتار صفتان این اداره به صورت سرکوب صاحبنظران و نخبگان اندیشه و تفکر. کجایند داعیان حقوق بشر در دنیا؟ کجایند مردم عدالت خواه و حامی حقوق و آزادی های فردی؟ چرا به اعمال این دژخیمان ضد فرهنگ که مبلغ بی فرهنگی و استبداد هستند رسیدگی نمی کنند؟ اسماعيل غني
 

قابل توجه کشورهایی که به دنبال افراد نخبه و فرهیخته در سراسر جهان می
باشند: در هر سده ای ایران همواره زادگاه بهترین نخبگان و نوابغ دوران بوده است و این عصر نیز از مابقی اعصار جدا نیست با این تفاوت که در این زمان در ایران اداره ای به نام اداره ادیان وابسته به وزارت اطلاعات در حال فعالیت است که تمام هوش و حواسش متوجه کسانی است که صاحبان خرد و اندیشه می باشند. اما نه برای تجلیل و بهره برداری از توانایی های آنها بلکه برای سرکوب و منکوب کردنشان. بنابراین برای یافتن این نخبگان لزومی ندارد خود را به دردسر بیندازند کافی است به لیست محکوم شده توسط این اداره نگاهی بیندازید و بهترین نخبگان و صاحبنظران و بهترین آثار برجسته را از میان آنها انتخاب کنید. و در این میان حتما با نام بزرگترین متفکر و صاحب نظر قرن حاضر ایلیا میم و شاگردان ایشان که از اندیشه های گهربار و نغز این متفکر بزرگ بهره مند شده اند مواجه خواهید شد.
كتايون نامدار
 

در راستای واهمه بی حدی که اداره برخورد با ادیان از مجموعه فرهنگی آل یاسین دارد دوباره به ما اجازه فعالیت در نمایشگاه بین المللی کتاب داده نشد و این در حالی است که به تازگی پروانه نشرهای ما را هم تمدید نکردند و به کتابهایی هم که مجوز رسمی چاپ داشتند اجازه چاپ مجدد ندادند. ولی همانگونه که در طول تاریخ اعمالی از این دست بی جواب نمانده اند مسلما این اعمال ناجوانمردانه و غیرقانونی آنها نیز بدون جواب نخواهد ماند و دیر یا زود به سزای تجاوزگری های بی حد و حساب خود خواهند رسید.
سهراب قليخاني
 

ما جمعیت آل یاسین روزی نیست که از دست کارشکنی های اداره برخورد با ادیان وابسته به وزارت اطلاعات در امان باشیم. این اداره تا جایی که در توان دارد سعی می کند حرکت ما را به انفعال بکشاند. و در این راستا با تحت فشار گذاشتن وزارت ارشاد حق هرگونه فعالیت فرهنگی را از ما سلب کرده است به طوری که به کتابهای جدید ما مجوز چاپ نمی دهند، نشرهایمان را منفعل کرده اند، پروانه های نشرمان را تمدید نکردند، اجازه تجدید چاپ به کتابهایمان که دارای مجوز دائمی چاپ می باشند نمی دهند و امکان شرکت در نمایشگاه کتاب را هم از ما سلب نمودند. و برای انجام این اعمال هیچ گونه دلیل و مدرکی ارائه نمی دهند و تنها دلیلشان این است که با استاد ایلیا میم که یکی از متفکران برجسته علم تفکر می باشد ارتباط داشته ایم.
با این اوصاف چه کاری از دست ما ساخته است؟ چگونه می توانیم فریاد خود را به گوش سازمان های حقوق بشر برسانیم و در راستای به دست آوردن حقوق قانونی خود فعالیت نماییم؟

 طاهر كرماني

 

نمایشگاه کتاب هر سال تشکیل می شود ولی اکثر مردم نمی دانند در پشت پرده های آن چه می گذرد و چه تجاوزگرانی هر روز به جان اهل قلم افتاده اند و با بهانه های واهی و بدون هیچ دلیل قانونی به اعمال زور و قدرت می پردازند. نمونه این مدعا اعمالی است که توسط اداره ادیان در نمایشگاه کتاب امسال انجام شد و آن عدم اجازه شرکت به چندین نشر و جمع آوری بیش از 300 عنوان کتاب بود. معلوم نیست متجاوزان به حقوق بشر تا چه اندازه می خواهند به این تجاوز و تعدی های گستاخانه خود ادامه دهند.
كريم علي آبادي
 

مردم ایران زمین از سالیان پیش شاهد به آتش کشیده شدن گنجینه های باارزش خود به دست دژخیمان تاریخ بوده اند و اینک در عصر تمدن و تکنولوژی، در عصری که در اکثر کشورها به آزادی بیان و عقیده حرمت گذاشته می شود شاهد به لجن کشیده شدن حقوق اولیه افراد این مرز و بوم می باشیم. گویی تاریخ دور زده و دوباره تکرار شده است. و اینک دژخیمان تاریخ تحت نام اداره برخورد با ادیان از همین مرز و بوم و نه خارج از آن به جان ملت افتاده اند. و چه استادانه نقش خود را در سرکوب اهل قلم و اندیشه بازی می کنند.
و چه ماهرانه هر قلمی را که در راستای عقاید خشک و منجمد آنها نباشد خرد می کنند. گویی تاریخ را مرور نکرده اند. اگر تاریخ دوباره تکرار شده است پس عاقبت ظالمان و ستمگران هم دوباره تکرار می شود. بنابراین لااقل به خاطر خودشان هم که شده بهتر است دست از این همه تجاوزات و تعدی به حقوق مردم بردارند.
باران فرمند
 

اگر در علم و تکنولوژی با کشور نمونه ای چون آلمان برابری نمی کنیم جای نگرانی نیست چون در پیروی از دیکتاتور آن مرز و بوم ید طولایی داریم.
پیروان راستین هیتلر بالاخره در عصر حاضر در اداره ادیان به رویایش عمل نمودند و لیاقت خود را در جانشینی این جلاد بی همتای تاریخ به اثبات رساندند. کمتر ناشری است که با برخوردهای بی شرمانه این اداره خودمحور ناآشنا باشد. کمتر ناشری است که کتابش از تیغ سانسور این دژخیمان فرهنگی نگذشته باشد و امسال نیز در نمایشگاه کتاب شاهد جولانهای بی امان این اداره نامیمون بودیم. و چه کتابهایی که بی رحمانه از غرفه های این نمایشگاه جمع آوری نشدند کتابهایی که همگی مجوز رسمی چاپ داشتند و قبلا از فیلترهای متعدد وزارت ارشاد که تحت فشار عوامل دست اندرکار این اداره می باشد رد شده بودند.
آذين دانا
 

در قران کتاب آسمانی مسلمانان آمده است: ... فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه... اما گویی این آیه با اهداف دژخیمان فرهنگی مقیم در اداره برخورد با ادیان کاملا مغایر است. به راستی اگر این کتاب آسمانی برای گرفتن مجوز به اداره ارشاد که تحت فشار و کنترل این اداره نامحترم می باشد برده شود تا چه حد سانسور می شود حتما حذف این آیه یکی از اقدامات اولیه و قطعی این سانسورگران بی رحم می باشد. چرا که بهترین کلام تنها از دهان این آقایان خارج می شود و کسی حق ندارد کلام و اندیشه ای جز آنچه آنها می خواهند را داشته باشد. گویای این امر می تواند هجوم گسترده آنها به غرفه های نمایشگاه کتاب امسال باشد که سیصد عنوان از کتابهایی که همگی مجوز چاپ داشتند را غارتگرانه با خود بردند و جالب است که خود را متمدن و حامی آزادی بیان و عقیده هم می دانند.
آتنا غفاري
 

چندین سال است که اداره ادیان به سرکوب اهل قلم و ایجاد فضای خفقان آور فرهنگی در کشور پرداخته و در این راستا چند نهاد دیگر را هم در خدمت خود گرفته است که از آن جمله اند وزارت ارشاد، وزارت اطلاعات، صدا و سیما و... یکی از اهداف آنها در این میان تخریب و ترور شخصیت برجسته و متفکر این عصر، استاد ایلیا میم بود و همزمان با این عمل به انواع سنگ اندازی ها و کارشکنی ها در مورد هر موسسه یا نهادی که به نحوی با این استاد فرهیخته در ارتباط بود پرداخت که از آن جمله اند دو نشر تعالیم حق و حم.
اذیت و آزارهای بسیاری از جانب این اداره نامحترم متوجه این دو نشر وزین و برجسته شد که از میان آنها می توان به این موارد اشاره کرد: عدم صدور مجوز برای چاپ کتابهای جدید – گرفتن مجوز کتابهای چاپ شده – عدم تمدید پروانه انتشارات – بستن غرفه های این دو نشر در نمایشگاه کتاب در سالهای قبل و محروم ساختن آنها از شرکت در نمایشگاه کتاب امسال بدون هیچ گونه دلیل قانونی و تنها به علت سابقه ارتباط با استاد ایلیا میم متفکر و تئوریسین برجسته علم تفکر.
عزت الله اميني
 

در وزارت ارشاد رسم بر این است که ابتدا نام نشر را می شنوند بعد به کتاب مجوز می دهند و در این میان اگر نام نشر در لیست سیاهی باشد که اداره ادیان در اختیار وزارت ارشاد گذاشته است مطمئنا آن کتاب توقیف می شود ولی اگر همان کتاب را نشر دیگری بخواهد به چاپ برساند به راحتی مجوز می گیرد.
گواه زنده این مدعا دو نشر حم و تعالیم حق می باشند که به جرم ارتباط با ایلیا میم تئوریسین و متفکر بزرگ قرن حاضر از ارائه آثار خود محرومند. به آنها اجازه تجدید چاپ کتابهایشان که مجوز دارند را نمی دهند و در نمایشگاه کتاب امسال نیز همچون سال قبل از شرکت آنها و فروش آثارشان حتی توسط ناشران دیگر جلوگیری کردند.
عزيزه آشتياني
 

امسال اداره ادیان کمر همت خود را محکمتر بست تا با توان و قدرت بیشتری به قلع و قمع ناشران بپردازد و در این راستا وزارت ارشاد را همچون گذشته تحت فشار قرار داد تا به ناشرانی که برخلاف اهداف مستبدانه آنها عمل می کنند اجازه شرکت در نمایشگاه را ندهد و از آن جمله اند دو نشر تعالیم حق و حم که در ادامه فشارهای هر ساله این اداره موفق به تمدید پروانه نشر خود نشدند و از شرکت در این نمایشگاه محروم ماندند. بعلاوه به ناشرین دیگر هم اجازه ندادند که کتابهای این دو نشر مطرح را به فروش بگذارند به راستی در پاسخ به عاملین این اعمال چه باید گفت؟

 

 سوسن سنگر كار

 

دژخیمان مستقر در اداره ادیان باز هم به نقش آفرینی خود در تاریخ این دهه از سرزمین ایران پرداخته اند تا نقش هرچه آلوده تری از خود بر جای بگذارند و امسال در نمایشگاه کتاب، فشار گسترده خود را بر قشر روزنامه نگار و ناشر هر چه بیشتر کردند تا مبادا از همپایگان خود در حزب نازیسم جا بمانند. امسال هم به عده بسیاری از ناشران اجازه شرکت در نمایشگاه داده نشد و کتابهای بسیاری از آنها در سطح نمایشگاه جمع آوری گردید علیرغم اینکه تمامی آن کتابها دارای مجوز رسمی نشر بودند و هیچ جوابی برای پرسش این سوال که چرا دست به چنین اقداماتی می زنند ندارند. مگر نقض حقوق بشر برای کسانی که عقاید مستبدانه خود را قانون جاری می دانند اجازه می خواهد؟!
طاهره زنديان
 

ما جمعیت آل یاسین بدین وسیله کلیه هموطنان خود را به دادخواهی می طلبیم و از جمعیتی خودخواه و مستبد که تحت نام اداره برخورد با ادیان در وزارت اطلاعات ایران مشغول به کارند شکایت داریم. این اداره با بکارگیری انواع و اقسام روش ها، سعی در سرکوب عقاید و آرا اندیشمندان این مرز و بوم که بسیاری از آنها از جمعیت آل یاسین هستند نموده است و در این راستا از هیچ اقدامی فروگذاری نمی کند. با پیشرفت تکنولوژی و تشکیل دهکده جهانی این حق ما و دیگر مردم جهان می باشد که از اوضاع و احوال همنوعان خود با خبر باشیم و به کمک هم بشتابیم. و اینک در ایران اداره ادیان بیداد می کند و بدون هیچ ابایی هرچه می خواهد بر سر مردم مظلوم و ستمدیده ایران می آورد.
آرين تهراني
 

همچنان شاهد اعمال زورگویانه و بدون مدرک و دلیل اداره ادیان بودیم و این بار در نمایشگاه کتاب. و چه مظلوم واقع شدند نشرهایی چون تعالیم حق و حم.
فریاد مظلومیت آنها را چگونه باید به گوش جهانیان رساند. به چه جرمی کتابهای ناشران و از جمله این دو نشر معتبر را لغو مجوز می کنند، به آنها اجازه شرکت در نمایشگاه را نمی دهند، به چه جرمی فروشندگان کتابهایشان را تهدید و ارعاب می کنند و... تنها دلیل غیرقانونی آنها این است که این ناشران با متفکر و تئوریسین بزرگ عصر حاضر استاد ایلیا میم ارتباط داشته اند و هیچ دلیل دیگری برای انجام اعمال غیرقانونی خود ندارند.
لطيف اماني
 

در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است که به حساب خود رسیدگی کنید قبل از آنکه به حساب شما رسیدگی نمایند. در راستای این امر آیا بهتر نیست اداره برخورد با ادیان در پایان هر سال سری به کارنامه سیاه یک ساله خود بزند و اعمالش را بررسی کند و این بررسی را از دید یک ناظر بیرونی انجام دهد.
اگر یک هزارم اعمالی را که این اداره انجام می دهد در یکی از کشورهای بیگانه انجام شده بود که این اداره حیثیتی برای آن کشور باقی نمی گذاشت.
پس چگونه است که خود به قلع و قمع ناشران و روزنامه نگاران می پردازد.
توسط عوامل دست نشانده اش در وزارت ارشاد کتابهای مجوز دار را بدون هیچ دلیل و مدرک معتبری لغو مجوز می کند. 300 عنوان کتاب را در سطح نمایشگاه بین المللی جمع آوری می کند. به ناشران توهین می کند. هر نشری را که در راستای عقاید مستبدانه آنها نباشد انگ می چسباند و به هر طریقی جلوی فعالیت متفکران و اهل قلم را می گیرد.
زهرا . ز
 

نمایشگاه امسال هم سپری شد و این بار بدون حضور نشرهای معتبری چون تعالیم حق و حم. و این دور از انتظار نبود چرا که این نشرها سالهاست که از طریق عوامل مربوط به اداره برخورد با ادیان در نهادهای مختلف مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند، و امسال نیز با عدم تمدید پروانه نشر این دو نشر معتبر مانع شرکت آنها در نمایشگاه کتاب شدند. جالب اینجاست که آنها تمامی این کارها را بدون ارائه هیچ دلیل و مدرک قانونی و تنها به جرم ارتباط این نشرها با استاد ایلیا میم تئوریسین بزرگ تفکر انجام می دهند.
آرمان بيات
 

 

سالهاست که مورد تهدید و ارعاب قرار گرفته ایم. سالهاست که به ما توهین شده است، محکوم شده ایم، کتابهایمان را جمع کرده اند، حتی آنهایی را که مجوز داشته اند. سالهاست که به نوشته های ما یا مجوز نمی دهند و یا به سختی مجوز می دهند و حتی بعد از دادن مجوز نیز آنها را خودسرانه و با سلیقه خود جمع آوری می کنند و کسی نیست که به اعتراضهای ما جواب بدهد.
باید از مسئولان سوال کرد که اداره ادیان به چه حقی به خود اجازه می دهد دست به چنین بی قانونی هایی بزند؟ چرا جلوی این همه بی قانونی و هرج و مرجی که این اداره، بانی و عامل آن است را نمی گیرند؟ چرا مانع اعمال بی شرمانه قصابان فرهنگی این اداره نمی شوند؟

 كاميار اميني

 

قابل توجه کسانی که مایلند بدانند در قرون وسطا چه گذشت؟ اگر به وقایع آن دوره علاقه دارید بهتر است سری به اداره برخورد با ادیان در وزارت اطلاعات بزنید. این اداره نه تنها چیزی از اعمال قرون وسطاییان کم نمی گذارد بلکه در این زمینه بسیار پیشروتر و با امکانات بیشتری عمل می کند.
از سانسور گرفته تا انواع برچسبها و اتهامات نسبت به فرد مورد نظر، ایجاد جنگ روانی، بروز شایعات، اعمال تهدید و ارعاب، جمع آوری مکتوبات، فحاشی، تهاجم، نقض حقوق و قوانین رسمی کشور و ... شما با اندکی تامل و دقت و با پی گیری اعمالی که این اداره در برخورد با روزنامه نگاران، ناشران، نویسندگان و اصحاب قلم انجام می دهد نیازی به مرور کتب تاریخی ندارید زیرا نمونه مستند و بارز آن دوران را می توانید به صورت بسیار پیشرفته تر و شدیدتر در همینجا شاهد باشید.
تينا سبزواري

 

این بار هم اداره ادیان رد پای منحوس خود را بر جای گذاشت و با جمع آوری 300 عنوان کتاب از سطح نمایشگاه و کتابخانه های کشور بر اختناق فرهنگی ای که خود به راه انداخته است صحه گذاشت.
و جالب اینجاست که این اداره کتابهایی را جمع می کند که از وزارت ارشاد مجوز گرفته اند و سالها چاپ شده اند. معلوم نیست چطور می شود که یکباره و در مقطعی از زمان بعضی از کتابها جرم دار می شوند و اجازه فروش به آنها داده نمی شود. گویی این اداره در داخل خود هم تضاد دارد یکی می گوید چاپ کنید یکی می گوید جمع کنید. و در مقطعی چاپ یک کتاب آزاد می شود و در مقطعی دیگر ممنوع. آیا بهتر نیست لااقل وضع داخلی خودتان را روشن کنید و بعد به جان مردم بیفتید.
شعله آتش پاي
 

دوره انتخابات مجلس سپری شد و بالاخره نمایندگانی راهی مجلس شدند، ولی معلوم نیست برای چه؟ برای وضع قوانینی که اجرا نمی شود؟!! یکی از مواردی که به عدم اجرای قوانین مربوط می شود کارشکنی هایی است که به دستور اداره ادیان در مورد نشرهای تعالیم حق و حم انجام پذیرفت که در نهایت منجر به عدم تمدید پروانه نشر این ناشران و بستن بدون دلیل و مدرک این نشرها شد.
و نه تنها به این اکتفا نکردند بلکه در نمایشگاه کتاب امسال هم هر اثری را که مربوط به این دو نشر بود جمع آوری نمودند.
این اداره که در نهادها و سازمانهای گوناگون این مملکت نفوذ کرده است با انجام اعمال غیرقانونی و غیرانسانی خود سعی دارد تمامی اقشار و گروههای مختلف مردم را تحت فشار قرار دهد. به راستی چه کسی در این زمینه می تواند پاسخگو باشد این خودمحوری ها و کج سلیقگی هایی که توسط اداره ادیان انجام می شود اگر بیشتر نباشد کمتر از قتل های زنجیره ای جرم ندارد.
نيما كازروني

 

نشر تعالیم حق و نشر حم از قربانیان دیکتاتوری فرهنگی ای می باشند که توسط اداره ادیان سالهاست در این کشور به اجرا درآمده است. سالهاست که این دو نشر در معرض انواع اتهامات قرار داشته اند و سالهاست که در معرض کارشکنی های وزارت ارشاد و دیگر نهادهایی که در واقع تحت فشار اداره ادیان می باشند قرار گرفته اند. به طوری که کتابهایشان که قبلا مجوز گرفته اند را لغو مجوز کرده اند، مجوز نشرشان را تمدید نمی کنند، به کتابهایشان اجازه شرکت در نمایشگاه را نمی دهند و تمامی اینها را بدون ارائه حتی یک دلیل قانونی انجام می دهند. (البته برای انجام چنین کارهایی مگر احتیاج به دلیل قانونی هم هست؟!!)

 علي اصغر فرجاد

 

نمی دانم نام جمعیت آل یاسین برای شما تداعی کننده چه چیزی می تواند باشد. ولی این نام برای جنی مانند اداره برخورد با ادیان در حکم بسم الله است. به طوری که می کوشد تا آنجایی که می تواند با این جمعیت روبرو نشود.
و در این راستا هر سازمان یا موسسه ای را که احتمال بدهد به نحوی با این جمعیت می تواند ارتباط داشته باشد فورا قلع و قمع می کند و می کوشد هر نوع ارتباطی را با این مرکز فرهنگی معتبر و مطرح قطع کند چرا که از تماس مردم با افکار استاد ایلیا میم یکی از بزرگترین تئوریسین های قرن حاضر به شدت واهمه دارد. این رسم تمامی دیکتاتوران فرهنگی بوده و می باشد که برای بقا عقاید انحصارگرانه و محدود خود با هر نوع اندیشه و تفکری به مبارزه برخیزند و تفکر و متفکر را در زندان خود محبوس کنند.
بابك خنداني
 

زمانی حزب نازیسم به بهانه اخلاق گرایی و... در آلمان به کتابسوزی پرداخت و هر کتابی را که مطابق با اهداف انحصارگرایانه خودش نیافت به نابودی کشاند و اینک نازیسم فرهنگی موجود در ایران که توسط اداره ادیان هدایت می شود همان کار را به گونه ای دیگر در این سرزمین به اجرا گذاشته است.
هموطنان ما هر از چندگاهی از اعمال آنها در جای جای جهان با خبر می شوند.
یکی از شاهکارهای اخیر این اداره محترم این بوده است که تعدادی از نشرها و نشریات معتبر و پرمخاطب را به بهانه های واهی توقیف کرده است که در این میان نام نشرهایی چون حم و تعالیم حق نیز به چشم می خورد. و تنها دلیلی که به آن استناد می کنند این است که این نشرها با استاد ایلیا میم یکی از تئوریسین های بزرگ علم تفکر در ارتباط بوده اند.
شهرام فرشچي
 

اگر زمانی بخواهند به مجریان سانسور و دیکتاتوری فرهنگی جایزه ای اعطا کنند به راستی که اداره برخورد با ادیان شایسته دریافت جایزه مقام اول است. چون این اداره از هیچ گونه ابزاری برای به اجرا درآوردن مقاصد ضد فرهنگی و ضدآزادی خود دریغ نکرده است. گواه این ماجرا ناشران و نشریاتی می باشند که تحت فشار و کنترلهای شدید این اداره با توقیف یا کارشکنی های وزارت ارشاد مواجه شده اند. از جمله این نشرها نشر تعالیم حق و حم می باشند که نه تنها مجوز آنها را تمدید نکردند بلکه کتابهایی که مربوط به این ناشرین بود را نیز از سطح نمایشگاه کتاب سال 87 جمع آوری کردند و به ناشران دیگر هم اجازه فروش کتابهای این ناشرین را ندادند و تنها دلیلشان این است که این ناشران با ایلیا میم استاد جوان و فرزانه این مرز و بوم که یکی از تئوریسین های بزرگ علم تفکر می باشد ارتباط داشته اند.
مجيد سلطاني
 

در کشورهای پیشرفته و متمدن دنیا رسم بر این است که به دنبال نخبگان و افراد برجسته در تمامی دنیا می گردند و آنها را به هر نحو ممکن تطمیع می کنند تا به کشورشان بیایند و از وجودشان در جهت پیشرفت و توسعه مثبت و سازنده بهره گیرند ولی در کشور ما عکس این اوضاع حاکم است به خصوص در زمینه فرهنگی در اینجا هر کسی که ذره ای از شعور و آگاهی برخوردار باشد یا باید کوچ کند یا سکوت و یا در زندان مهمان پذیرایی های جانانه ای که از طرف سربازان گمنام اداره ادیان ترتیب آن داده شده است باشد. نمونه بارز این کلام ایلیا میم تئوریسین و متفکر برجسته کشورمان می باشد که در این راستا نه تنها اجازه تماس با ایشان داده نمی شود بلکه هر نهاد یا سازمانی را که به نحوی با ایشان در تماس بوده اند را از حق ادامه حیات باز داشته اند. که در این میان چندین نشریه و نشرهای تعالیم حق و حم ، بعد از تهدیدهای گوناگون عملا با توقیف مواجه شده اند. چه کسی پاسخگوی این همه فشار و اختناقی است که این اداره بر مردم تحمیل می کند؟

 سهراب حكيمي

 

HOME