انجمن دفاع از آزادي مطبوعات به اعمال سانسور و خودسانسوري در رسانه‌‏ها اعتراض كرد

18/03/1386

تهران- خبرگزاري كار ايران

انجمن دفاع از آزادي مطبوعات با صدور بيانيه‌‏اي نسبت به اعمال سانسور و خودسانسوري در رسانه‌‏ها از طريق مقامات يا نهادهاي دولتي اعتراض كرد.
به گزارش "ايلنا"، در اين بيانيه آمده است: دامنه برخورد با مطبوعات و روزنامه‌‏نگاران و اعمال سانسور و خودسانسوري در رسانه‌‏هاي كشور روز به روز بيشتر و گسترده‌‏تر مي‌‏شود، به گونه‌‏اي كه مديران خبرگزاري‌‏ها و نشريات هر روز دايره فعاليت و انجام رسالت مطبوعاتي خود را تنگ‌‏تر و از جايگاه ركن چهارم مردم‌‏سالاري دورتر مي‌‏بينند.
اين بيانيه مي‌‏افزايد: بر اساس گزارش‌‏هاي رسيده به انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، اعمال فشار قانوني و غيرقانوني بر مديران مطبوعات و روزنامه‌‏نگاران براي درج يا عدم درج يك خبر و تهيه مطلب و گزارش از يك سوژه خبري از طريق ارسال دستورالعمل‌‏هاي كتبي يا تماس‌‏هاي تلفني به گونه‌‏اي شدت يافته است كه امكان اطلاع‌‏رساني آزاد را اگر نگوييم ناممكن، دست‌‏كم بسيار مشكل ساخته است.
در ادامه اين بيانيه آمده است: اين در شرايطي است كه مقام‌‏هاي حكومتي از رييس‌‏جمهور و وزراي اطلاعات و ارشاد گرفته تا مسوولان دست چندم اجرايي يا قضايي در اين استان يا آن شهرستان به خود حق مي‌‏دهند كه روزنامه‌‏نگاران و اهالي مطبوعات را آماج حملات تبليغاتي يا اتهام‌‏هاي اثبات‌‏نشده قرار دهند و براي آنان خط و نشان بكشند يا اينكه در مقام قانگذاري و تفسير قانون برآمده، تعاريف جديدي را از جرم ارائه مي‌‏دهند و نوع و ميزان مجازات را تعيين مي‌‏كنند، به‌‏گونه‌‏اي كه حتي ضرورت اصل "قانوني بودن جرم و مجازات" را زير سوال مي‌‏برند.
انجمن دفاع از آزادي مطبوعات در ادامه بيانيه خود آورده است: اضافه شدن جرائمي چون «براندازي نرم»، «همسو با دشمن»، «اراذل و اوباش»، «بد حجاب» و... كه در «قانون مجازات اسلامي» ذكري از آن به ميان نيامده يا تفسير دلبخواه از «حجاب شرعي»، نه‌‏تنها وجاهت قانوني ندارد، بلكه اعمال فشار به روزنامه‌‏نگاران و مطبوعات براي تابعيت از اين سلائق و دستورالعمل‌‏ها خود جرم بوده و مجازات آن در قانون نيز تعيين شده است.
اين بيانيه در اين ارتباط با اشاره به به سخنان رييس‌‏جمهور كشور و آخرين بخشنامه و دستورالعمل شوراي عالي امنيت ملي، مي‌‏افزايد: آقاي احمدي‌‏نژاد در سفر استاني به اصفهان در ميان مردم اردستان «جرم جديدي» را از منظر خود تعريف كرد: كار آنان (بانكداردان خصوصي) اين است كه «موسسه را تاسيس كنند و ميلياردها تومان به جيب بزنند و دست آخر ده‌‏ها روزنامه تاسيس كنند و عده‌‏اي را در آن جا مشغول كنند تا با قلم زدن‌‏هايشان بتوانند جوسازي كنند».
انجمن دفاع از آزادي مطبوعات همچنين از دستورالعمل‌‏هاي شوراي عالي امنيت ملي در مورد نحوه پرداختن رسانه‌‏ها به موضوعات مختلف خبري انتقاد كرده است.
به عقيده انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، اين سخنان و دستورالعمل‌‏ها به طور آشكار با قانون اساسي، قوانين موضوعه ايران و همچنين اصول پذيرفته‌‏شده بين‌‏المللي از جمله اعلاميه جهاني حقوق بشر كه ايران به اجراي آن متعهد است، در تضاد است.
در ادامه اين بيانيه آمده است: اصل نهم قانون اساسي ايران به صراحت و روشني براي «آزادي» چنان جايگاه رفيعي تعيين كرده است كه هيچ شخص و مقام حتي نمايندگان مجلس نيز حتي با وضع قوانين و مقررات، نمي‌‏توانند آن را خدشه‌‏دار كنند: «در جمهوري اسلامي ايران آزادي و استقلال و وحدت و تماميت ارضي از يكديگر تفكيك‌‏ناپذيرند و حفظ‌‏ آنها وظيفه دولت و آحاد ملت است. هيچ فرد يا مقامي حق ندارد به نام استفاده از آزادي به استقلال سياسي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي و تماميت ارضي ايران كمترين خدشه‌‏اي وارد كند و هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور آزادي‌‏هاي مشروع را، هرچند با وضع قوانين و مقررات، سلب كند.»
اين بيانيه مي‌‏افزايد: اصل 24 قانون اساسي نيز دامنه‌‏اي آزادي را براي فعاليت اهالي مطبوعات و نمايندگان افكار عمومي بسيار موسع ديده است: «نشريات و مطبوعات در بيان مطالب آزادند مگر آنكه مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشند...». به اين دليل است كه در اصل 168 قانون اساسي نيز جايگاه مطبوعات، جايگاهي ويژه فرض شده است و در جهت حفظ حقوق آنان در برابر حاكميت و مقام‌‏هاي دولتي و تعيين مصاديق جرم، راي نهايي به هيات منصفه به عنوان نمايندگان افكار عمومي واگذار شده است، آن هم در محاكم دادگستري و در شرايط برگزاري علني دادگاه ها: «رسيدگي به جرائم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هيات منصفه در محاكم دادگستري صورت مي‌‏گيرد.»
در ادامه اين بيانيه آمده است: در قانون مطبوعات ايران نيز نكات مثبتي از جمله در جهت جلوگيري از اعمال نفوذ و فشار مقام‌‏هاي دولتي وجود دارد. در ماده 4 قانون مطبوعات آمده است: «هيچ مقام دولتي و غيردولتي حق ندارد براي چاپ مطلب يا مقاله‌‏اي در صدد اعمال فشار بر مطبوعات برآيد يا به سانسور و كنترل نشريات مبادرت كند.» تبصره ذيل اين ماده مجازات چنين اقدامي در مرحله اول «شش ماه تا دو سال انفصال از خدمات دولتي» و در صورت تكرار «انفصال دائم از خدمات دولتي» تعيين شده است. چنين مواردي هم‌‏سو با مصوبه‌‏هاي بين‌‏المللي از جمله اعلاميه جهاني حقوق بشر است كه مقام‌‏ها و نهادهاي جمهوري اسلامي ايران متعهد و ملزم به رعايت آنها هستند. ماده 19 اعلاميه جهاني حقوق بشر تاكيد دارد: «هر فردي حق آزادي عقيده و بيان دارد و اين حق مستلزم آن است كه كسي از داشتن عقايد خود بيم و نگراني نداشته باشد و در كسب و دريافت و انتشار اطلاعات و افكار، به تمام وسائل ممكن بيان و بدون ملاحظات مرزي آزاد باشد». در جهت جلوگيري دولت‌‏ها از اعمال فشار بر افراد و نقض حقوق و آزادي هاي فردي و اجتماعي در بند 3 ماده 29 اين اعلاميه آمده است: «اين حقوق و آزادي‌‏ها در هيچ موردي نبايد برخلاف هدف‌‏ها و اصول ملل متحد اعمال شوند.» همچنين در ماده 30 اعلاميه جهاني حقوق بشر تصريح شده است: «هيچ‌‏يك از مقررات اعلاميه حاضر نبايد چنان تفسير شود كه براي هيچ دولت، جمعيت يا فردي متضمن حقي باشد كه به موجب آن براي از بين بردن حقوق و آزادي هاي مندرج در اين اعلاميه فعاليتي انجام دهد يا به عملي دست بزند.»
اين بيانيه مي‌‏افزايد: حال اين سوال بنياني مطرح است كه مسوولان كشور از جمله رييس دولت و وزراي ارشاد و اطلاعات بر اساس چه مستند قانوني و اجازه‌‏اي از ملت، به صورت فزاينده مديران مطبوعات و روزنامه‌‏نگاران مستقل را براي درج يا عدم درج مطالب تحت فشار قرار مي‌‏دهند و خواستار نهادينه شدن سانسور و خودسانسوري در خبرگزاري‌‏ها، سايت‌‏هاي خبري، روزنامه‌‏ها و مجلات ايران هستند؟ چرا بايد شوراي عالي امنيت ملي در جايگاه قانونگذاري قرار گرفته و به صورت مستمر با صدور بيانيه‌‏هاي مستقيم و غيرمستقيم يا تماس‌‏هاي حضوري و تلفني دامنه اطلاع‌‏رساني در كشور را حتي در مباحثي اقتصادي چون تورم و برنامه‌‏هاي اقتصادي دولت، يا مباحث اجتماعي و فرهنگي مانند پوشش زنان يا رفتار افراد در حريم‌‏هاي خصوصي يا محيط‌‏هاي خانوادگي محدود سازد؟
اين بيانيه مي‌‏افزايد: در شرايطي كه اصل 9 قانون اساسي محدود كردن آزادي‌‏ها را حتي با وضع قوانين و مقررات نفي كرده، و در حالي كه اصل 71 قانون اساسي علي‌‏الاطلاق حق تقنين را به مجلس شوراي اسلامي تفويض كرده و اصل 72 تاكيد دارد كه «مجلس شوراي اسلامي نمي‌‏تواند قوانيني وضع كند كه با اصول و احكام مذهب رسمي كشور يا قانون اساسي مغايرت داشته باشد»، چگونه است كه مسوولان و دبيرخانه شوراي امنيت ملي نه‌‏تنها به خود اجازه قانونگذاري مي‌‏دهند، بلكه با وضع مقررات حقوق و آزادي‌‏هاي اساسي و قانوني ملت از جمله روزنامه‌‏نگاران و مديران مطبوعات را نقض مي‌‏كنند؟ چگونه است كه آنان اين اصل را ناديده مي‌‏گيرند كه «هيچ ارگاني حق قانونگذاري ندارد» و نظر به پذيرش اصل «قانوني بودن جرم و مجازات» ( اصل 36 قانون اساسي و ماده 2 قانون مجازات اسلامي) اوامر و نواهي حكومت از طريق مجلس شوراي اسلامي و پس از طي مراحل قانوني به صورت قانون درمي‌‏آيد و پس از آن براي مردم و از جمله اهالي مطبوعات لازم‌‏الاتباع است. آنها حتي به اين مهم توجه ندارند كه مصوبات شوراي عالي امنيت ملي بر اساس مفاد قانون اساسي، بدون تاييد رهبري فاقد وجاهت قانوني است. در انتهاي اصل 176 قانون اساسي تصريح شده است: «مصوبات شوراي عالي امنيت ملي پس از تاييد مقام رهبري قابل اجراست». همانگونه كه در ابتدا بيان شد اين مصوبات همچون ديگر قوانين و مقررات نمي‌‏تواند به گونه‌‏اي باشد كه اصل 9 قانون اساسي و قوانين بين‌‏المللي مورد پذيرش جمهوري اسلامي را نقض كند.
انجمن دفاع از آزادي مطبوعات با توجه به اين نكات و مستندات، قويا از مقام‌‏ها و نهادهاي حكومتي مي‌‏خواهد كه از اقدام‌‏هاي غيرقانوني خود در جهت ايجاد فضاي رعب و وحشت در جامعه مطبوعاتي كشور و اعمال سانسور و خودسانسوري در رسانه‌‏ها دست برداشته و اجازه دهند كه روزنامه‌‏نگاران، خبرگزاري‌‏ها، سايت‌‏هاي خبري و مطبوعات بتوانند در جريان انجام رسالت خبري خود در جهت تنوير افكار عمومي، بدون بيم و هراس به اطلاع‌‏رساني آزاد و مستقل بپردازند.

HOME