یک کودک ۱۰ ساله در اهواز به علت تنبیه بدنی معلم فلج شد

پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۷

دانش آموزی در اهواز در بیمارستانی بستری شده است. به گفته پزشکان این احتمال وجود دارد که او برای همیشه فلج شود. این دانش آموز می گوید که بر اثر ضربات کابلی که معلمش بر پاهای او زده بیهوش شده و حالا با خطر فلج شده رو به رو است.ا

 عباس رهی، مدیر کل دفتر پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش، در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس خبر تنبیه بدنی شدید این دانش آموز را تایید کرده، اما گفته است این پرونده در دست بررسی است.

به گفته او، پزشکی قانونی باید اعلام کند که آیا شلاق های معلم دلیل فلج بودن این دانش آموز هستند یا نه.

این نخستین بار نیست که موضوع تنبیه بدنی در مدارس و به بیان ساده تر کتک زدن دانش آموزان توسط معلمان در نظام آموزشی ایران ابعادی رسانه ای پیدا می کند. 

در ابتدای سال جاری، والدین یک دختربچه مدعی شدند که فرزندشان بر اثر کتک خوردن در مدرسه مرده است. سال پیش در روزهایی بهاری چون امروز - اردیبهشت ماه - خبرگزاری مهر پرونده کودکی را گشود که با هدف تنبیه، توسط معلمش و در برابر دیدگان همکلاسی هایش لخت شده بود. 

حتی اگر این پرونده ها به رسانه ها راه پیدا نمی کردند نیز، کمتر ایرانی پیدا می شود که در طول تحصیل ۱۲ ساله تا پایان تحصیلات متوسطه - که برای همگان اجباری است - دستکم یک بار تنبیه بدنی یا تنبیه روحی را تجربه نکرده باشد. 

تنبیه فیزیکی در نظام آموزشی ستنی ایران همواره ستایش شده و شاید یکی از اصلی ترین دلایلی که هنوز در نظام آموزشی مدرن ایران نیز دانش آموزان از دست معلمان خود کتک می خورند، همین ریشه قدیمی باشد که حتی در ادبیات کلاسیک نیز بازتاب داشته است. 

معلم های خاطی

فارغ از ریشه های تنبیه در آموزش سنتی در ایران، از زمان ورود نظام آموزشی مدرن به ایران نزدیک به یکصد سال می گذرد و در این نظام مدرن، چند دهه ای است که تنبیه بدنی، به کلی منع شده است. 

وزارت آموزش و پرورش ایران نیز به عنوان متولی آموزش کودکان و و نوجوانان ایرانی، با صدور بخشنامه ها و آئین نامه های گوناگون «تنبیه بدنی» را در مدارس ایران منع کرده است. 

شیرزاد عبداللهی، کارشناس آموزش به رادیو فردا می گوید که در بخشنامه های آموزش و پرورش، راههای تنبیه دانش آموزان در صورت تخلف از مقررات انضباطی مدارس با شفافیت تشریح شده اند.

به گفته وی، معلمین اجازه دارند که نخست با «تذکر شفاهی»، سپس «تذکر شفاهی در برابر دیگران»، در مرحله بعد «اخراج دانش آموز به مدت سه روز از مدرسه» در آخرین مرحله «جا به جا کردن دانش آموز از مدرسه ای به مدرسه دیگر»، برای اجرای مقررات خود بکوشند.

به بیان دیگر، «تنبیه بدنی» در مدارس ایران به عنوان «تنبیه رسمی» جایی ندارد و معلمینی که دانش آموزان خود را در هر شرایطی کتک می زنند در نخستین گام، خود مقرارت حرفه ای را زیر پا گذاشته اند.

جرم مشهود در مدرسه 

در این میان آنچه در قانون مجازات اسلامی «ایراد ضرب عمدی» توصیف می شود، جرمی است که اگر در دادگاه به اثبات برسد، مجازات در پی خواهد داشت.

احمد بشیری، وکیل باسابقه دادگستری در مصاحبه با رادیو فردا تاکید می کند در قوانین قضایی ایران، «به تنبیه دانش آموزان به چشم یک اقدام تادیبی نگاه نشده است و کتک زدن دانش آموز، جرم قابل تعقیب است.»

محمد مصطفایی، حقوقدانی که اخیرا به عضویت کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز در آمده نیز این نظر آقای بشیری را تایید می کند و می افزاید: «به نظر من قضات به دلیل حساسیت این جرم باید اشد مجازات را برای معلمین خاطی در نظر بگیرند، چرا که تاثیر خشونت در مدارس بسیار برای جامعه مخرب است.» 

احمد بشیری، دیگر حقوقدانی که در این رابطه به سئوالات رادیو فردا پاسخ گفته، خود زمانی فاضی دادگستری بوده است. آقای بشیری در پاسخ به این سئوال که در مقام قضاوت چگونه با چنین پرونده هایی برخورد می کرده، می گوید: «من یکی دو بار با چنین پرونده هایی رو به رو شدم و اتفاقا چون معتقدم باید برخورد قاطع باشد، با شدت زیادی با خاطی برخورد کردم.»

آقای بشیری تاکید می کند که سیستم قضایی ایران باید «ریشه این رسم غلط [تنبیه بدنی در مدارس] را بخشکاند. حتی زدن یک سیلی به صورت یک دانش آموز توسط معلمین جرم است و باید جلوی این جرایم گرفته شود.» 

وی همچنین تاکید می کند که به واسطه بخشنامه های آموزش و پرورش و رسانه ها «این روزها همه معلمین می دانند که این کار جرم» است. 

حق اعتراض 

اما چرا در کشوری که به گفته شیرزاد عبداللهی تنبیه بدنی در مدارس «رسمیت» ندارد و به گفته محمد مصطفایی مجازات آن بر اساس قانون «حبس و جریمه نقدی» است، میزان تنبیه بدنی تا این اندازه شایع است؟ 

آقای عبداللهی به استدلال های برخی معلمین اشاره می کند: «آنها می گویند بچه ای که در خانه از سوی والدینش با تنبیه بدنی رو به رو است، در مدرسه بدون تنبیه بدنی مقررات را اجرا نمی کند.»

فارغ از ریشه ها، در نظام های مدرن آموزشی، تنبیه بدنی «در هیچ شرایطی و به هیچ قیمتی مجاز نیست.» در ایران به جز مواردی انگشت شمار که ابعاد تکان دهنده موارد تبیه بدنی موجب می شود تا پای پرونده ها به رسانه ها باز شود، تعداد شکایات در این زمینه بسیار اندک هستند. 

محمد مصطفایی، وکیل دادگستری و فعال مدافع حقوق بشر اما معتقد است که شیوه برخورد جامعه ایران با این موضوع ریشه در مساله ای مهم تر دارد که او آن را «آشنایی با حقوق اولیه شهروندان» توصیف می کند.

آقای مصطفایی می گوید: «در مدارس باید به دانش آموزان آموزش بدهند که حقوق آنها چیست. دانش آموزان باید بدانند که شکایت از معلمی که آنها را کتک می زند، حق آنها است. آنها باید بدانند که از چه حقوقی برخورداند.» 

هر دو حقوقدانی که برای تهیه این گزارش در مصاحبه هایی جداگانه با رادیو فردا شرکت کرده اند، تاکید می کنند که در پرونده دانش آموز اهوازی که با خطر فلج رو به رو است، در صورتی که ثابت شود شلاق های معلم علت اصلی فلج شدن هستند، «معلم خاطی علاوه بر زندان باید دیه نیز بپردازد.»

در غیراین صورت، صرف شلاق زدن دانش آموز که از سوی مشاور وزیر آموزش و پرورش تایید شده نیز جرم است و برای معلم این دانش آموز، مجازات در پی خواهد داشت.

 ضمن اینکه شیرزاد عبداللهی که با بخشنامه های آموزش و پرورش در این زمینه را می شناسد، می گوید که این وزارتخانه در این بخشنامه خطاب به معلمان، تصریح کرده که در هیچ یک از پرونده های قضایی که برای تنبیه بدنی دانش آموزان تشکیل شود، از معلمان حمایت نخواهد کرد.

در سال های اخیر بارها رسانه ها، کارشناسان مسایل آموزشی و به ویژه روانشاسان، از تاثیر مخرب تنبیه بدنی بر امر آموزش و تحصیل دانش آموزان سخن گفته اند.

 محمد مصطفایی که وکالت نزدیک به ۲۰ نوجوان متهم به قتل را بر عهده دارد در پایان مصاحبه اش با رادیو فردا از بعدی دیگر نیز این موضوع را قابل بررسی توصیف می کند.

او می گوید: «آنها [معلم های خاطی] به جای اینکه روش درست زندگی کردن را به کودکان آموزش بدهند، با کنک زدنشان سرکلاس درس، خشونت را به آنها آموزش می دهند.»

«من از نزدیک با نوجوانانی که در سنی کمتر از ۱۸ سال مرتکب شدیدترین خشونت ها و قتل شده اند در تماس هستم و وکالتشان را به عهده دارم. کودکانی که در مدرسه خشونت را از معلم می آموزند، همین آموزه را با خود به جامعه می آورند و اگر در حادترین وضعیت، در کنار زمینه های دیگر خطایی چون قتل مرتکب شوند، به دست همین سیستم اعدام می شوند …»

 کیوان حسینی

رادیو فردا

HOME