|
مصاحبه با نعمت احمدی درباره دلایل انتقال مسعودکردپور به زندان ارومیه 26.02.09 |
مسعود کردپور فعال حقوق بشر که در پی محاکمه خود در مهاباد به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود، چندی پیش و در پی ارسال نامه ای به ریاست قوه قضاییه، آیت الله شاهرودی، که نسبت به وضعیت نامساعد خود در زندان اعتراض نموده بود، به زندان ارومیه منتقل شد. این درحالی است که وی خواستار انتقال خود از زندان مهاباد به زندان بوکان، که محل زندگی وی نیز است، شده بود. در همین زمینه مصاحبه ای با نعمت احمدی، وکیل وی انجام داده ایم که در ادامه آورده شده است. - آقای احمدی آخرین وضعیت مسعود کردپور به چه شکل است؟ من نزدیک به 10 روز پیش در زندان مهاباد با ایشان ملاقاتی داشتم. همان طور که می دانید وی به یک سال زندان محکوم شده بود و حدود 7 ماه است که از زندان یک ساله خود را طی می کند. حال ظاهری خوبی داشت ولی نسبت به وضعیت زندانش اعتراضاتی داشت. نامه ای هم به آیت الله شاهرودی در همین زمینه نوشته بود. اما سه روز است که متوجه شده ام ایشان بعد از آن نامه گلایه آمیزی که برای ریاست قوه قضاییه نوشتند و در خواست هایی را به صورت طبیعی مطرح کرده بوند که به عنوان یک فعال حقوق بشری کار خاصی را انجام نداده اند و از یک حقوق طبیعی باید برخوردار باشند، ایشان را سه روز است که به زندان ارومیه منتقل کرده اند. حال این که ایشان درخواست خودش اعزام به زندان بوکان، محل سکونت وی بوده است.
- بفرمایید که این مساله جابه جایی بوده است یا تبعید و دلیل آن چه بوده است؟ این را نمی توان نه جابه جایی و نه تبعید دانست. از یک بابت چون ما در حکم نداریم که این فرد در کجا باید زندانی شود مگر در مواردی که فردی تبعید می شود و مکان تبعید را ذکر می کنند. اما روال و رویه گذشته و حال بر این بوده است که در محلی متهم را نگه داری می کنند که جرم در محل آن دادگاه به وقوع پیوسته باشد. فرض کنیم که اگر ایشان حوزه فعالیتشان بوکان است و به عنوان یک شهروند بوکانی که در بوکان زندگی می کند و فعالیت می کند باید در زندان بوکان نگهداری شود. اعتراض خود ایشان نیز به این بود که چرا مهاباد. به صرف این که مهاباد مرجع تجدید نظر من بوده است و یا دادگاه انقلاب در این جا است مرا در مهاباد نگه داشته اید. من محل سکونتم و دادگاه بدوی من بوکان است لذا ما مکانی را در حکم نداریم نداریم جز تبعید که در حکم می آید ولی در حکم آقای کردپور چیزی درباره تبعید یا محل نگه داری ذکر نشده بود، اما مکان وقوع جرم احتمالی را داریم همین ادعاهای که آقایان می کنند و تبدیل به جرمش کرده اند در بوکان اتفاق افتاده و آقای کردپور باید در بوکان باشداما چون خودش خواهان اعمال حقوق شهروندی بوده، آقایان تشخیص داده اند در مرکز استان نگهداری شوند.
- از زمان انتقال ایشان به زندان ارومیه شما توانسته اید با ایشان تماس بگیرید؟ ما که نمی توانیم با زندان تماس تلفنی داشته باشیم، مگر اینکه مراجعه کنیم و ملاقات در محل انجام بدهیم. من مراجعه ای نداشتم چون به تعطیلات برخورد کرد و مضافا به این که اگر مراجعه ای هم داشته باشم سودی به حالش نخواهد داشت و ایشان هم تا این لحظه تماسی با من نگرفته اند.جز خانواده وی که با من تماس داشتند و من را مطلع کردند که مرا به زندان ارومیه منتقل کرده اند و تعجب من را برانگیختند.
- به نظر شما دلیل احتمالی انتقال ایشان از زندان مهاباد به زندان ارومیه چه چیزی می تواند باشد؟ واقعیت ایشان که کار خاصی را در داخل زندان انجام نداده است که بگوییم یک اتهام جدیدی بر ایشان بار شده است و بگوییم باید جرم جدیدی را تحمل کند اما آنچه که من می دانم ایشان یک درخواستی را مطرح کرده بودند و نامه ای داشتند که به صورت سرگشاده هم منتشر نشده بود و ارسال کرده بودند برای آیت الله شاهرودی و رونوشتی از آن را به مسئولین قضایی استان آذربایجان غربی داده بودند. شاید در واکنش به آن نامه بوده باشد که چرا چنین نامه ای را نوشته اند اما چنین جابه جایی هایی کمتر صورت می گیرد چون سازمان زندان ها می خواهد که زندانی زندانش را تحمل کند مضافا به این که در جایی باشد که خانواده اش به وی نزدیک باشند و امکان ملاقات با او را داشته باشند اما او در حال حاضر از خانواده و محل زندگی خود دورتر شده است و بنا بر تبصره 2 ماده 18 یعنی یک طریقه فوق العاده رسیدگی که در شهرستان ها به یک طنز شبیه است را داریم. ایشان متاسفانه از دو اصل محروم شده است. تبصره 2 ماده 18 آن موردی است که اگر حکمی خلاف بیین شرع صادر شده باشد رئیس قوه قضاییه آن خلاف بین شرع را به دادگاه اطلاع می دهد و آن جا تقاضای اعاده دادرسی می شود توسط رئیس قوه قضاییه. در شهرستان ها چون تعداد قضات کم است و تعداد محدود است این ها به نوعی همه در پرونده اظهار نظر کرده اند یا از ما وقع پرونده با اطلاعند. کم اتفاق می افتد نسبت به رایی که صادر شده است بیان کنند که خلاف شرع است. اما مساله دیگر می ماند و آن مساله عفو مشروط است. عفو مشروط ربطی به درخواست فرد خاطی ندارد یعنی فردی که درون زندان است اصلا نباید تقاضای عفو مشروط کند. هر کس که یک سوم زندانیش را تحمل کرد مشمول این قانون می شود. که این از حقوق متهمین است. آقای کردپور به 12 ماه حبس محکوم شده است که از این 12 ماه بیش از 7 ماه آن یعنی بیش از نیمی از آن را سپری کرده است و از یک سوم هم سقفش بالاتر است. لذا این از وظایف مسئولین قوه قضاییه و دادگستری استان آذربایجان غربی و ریاست محترم قوه قضاییه است. هم اکنون ایشان را نسبت به شمول آزادی مشروط آزادش کنند. به خاطر اینکه هر چقدر دارد تحمل حبس می کند ما در اصطلاح به آن ملی کشی می گوییم. یعنی اینکه کسی که در کارنامه اش حبسی نباشد ولی به خاطر مردم دارد آن حبس را تحمل می کند. ایشان در حال حاضر قانونا مشمول عفو مشروط هستند. همه کلاه برداران و جاعلان و خطاکاران عمدی مشمول می شوند، چطور یک فعال سیاسی اجتماعی مشمول این قانون نمی شود. HRA Iran |