توصيف سردبير نداى اصلاحات از شرايط زندان اراك:شيوع بيمارى ايدز، هپاتيت و اعتياد در زندان و....

مسعود باستاني، سردبير جوان نشريه توقيف شده "نداى اصلاحات" که چهارشنبه گذشته از زندان آزاد شده بود در گفت وگوى مفصلى به شرايط خود و ديگر زندانيان در زندان اراک پرداخت. اين گفت وگو از شرايط اسف بارى در اين زندان جمهورى اسلامى ايران حکايت ميکند. باستانى از جمله به شيوع بيمارى ايدز، هپاتيت و اعتياد و همچنين فقدان ساده ترين وسائل معيشتى در زندان اشاره ميکند.
باستانى در روز پنجم مرداد در تجمعى در مقابل زندان ميلاد که براى آزادى اکبر گنجي، روزنامه نگار زندانى برپا شده بود، دستگير شد. او پس از ده روز بازداشت در اوين به اراک احضار شد تا به دليل يک پرونده مطبوعاتى که به سال 1381 مربوط ميشد شش ماه در زندان بماند.
دو ماه پيش از آزادى او دادستان اراک به خبرنگار ايلنا گفته بود که مسعود باستانى 1400 شاکى دارد.
باستانى به شهروند گفت که او 14 روز پيش از پايان رسمى دوران حبس آزاد شده است و اين به دليل موافقت با تقاضاى وى مبنى بر اجازه استفاده از مرخصى استعلاجى بوده است.
او درباره شرايط خود در زندان گفت: "در اين اواخر هواى سرد به شدت آزار دهنده بود به طورى که گاه ما زندانيان مجبور بوديم با دستکش و کلاه به رختخواب برويم."
او که در نتيجه شرايط زندان به ناراحتى کليوى دچار شده است ميگويد:"با وجود شرايط وحشتناک معيشتي، اين بزرگترين مشکل نبود. فشار اصلى در آن بود که من به عنوان يک زندانى مطبوعاتى مجبور بودم با افراد محکوم که جرائم آنها از قتل تا سرقت مسلحانه و ارتشاء و اختلاس امتداد مييافت در يک سلول سر کنم."
باستانى همچنين گفت: "البته ماموران زندان به شدت به مراقبت از من مشغول بودند، اما متاسفانه اين امر به مراقبت در مقابل آن افراد بعضا خطرناک معطوف نبود بلکه تمام هم و غم آنها اين بود که مبادا من نامه اى نوشته و به بيرون از زندان ارسال کنم. در اين اواخر کار به آنجا رسيده بود که حتى امکان مکاتبه با مراجع قضايى از جمله دادگاه تجديد نظر از من گرفته شده بود."
مسعود باستانى درباره ديگر جنبه هاى زندگى در زندان گفت: "بعضى شبها از فشار دندان درد نميتوانستم بخوابم، اما از ترس ابتلا به بيماريهايى همچون ايدز و هپاتيت نميتوانستم به بهدارى کوچک، غير حرفه اى و نامناسب زندان مراجعه کنم."
او در بخش ديگرى از اين مصاحبه ميگويد:" پس از اينکه به عنوان يک خبرنگار به خبررسانى درباره حرکتهاى دفاع از زندانيان سياسى ، بخصوص ناصر زرافشان و اکبر گنجى پرداختم ناگهان يک پرونده چند ساله را از کشو درآوردند و مرا به زندان فرستادند. شش ماه زندان در شرايط سخت گذشت، اما امروز علاوه بر اينکه زير شمشير داموکلس دو پرونده ديگر قرار دارم حق کار در حرفه خودم از من گرفته شده است. اين چه آزادى است که من در آن حق امرار معاش نداشته باشم؟ مهمتر اينکه روزنامه نگارى هويت من است. بخشى از وجود من است و آنها با ممنوعيت من از پرداختن به حرفه ام ، سعى دارند هويتم را از من بگيرند، اما من از تمام روش هاى حقوقى براى دستيابى به اين حق مسلم خود استفاده خواهم کرد. تا آن موقع به يمن تکنولوژى و با استفاده از اينترنت به خبر رسانى و دفاع از منافع ملى کشورم ادامه خواهم داد."
مشروح اين مصاحبه به زودى در شهروند منتشر خواهد شد.

خسرو شميرانى. شهروند - شماره
۱۰۵۲- ۲۴ ژانويه ۲۰۰۶ - سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۸۴

HOME