حکم اعدام "اعظم فرياد قره شيران"از سوى قوه قضايه به اجراى احکام فرستاده شد



"اعظم فرياد" زنى كه چندين سال است كه منتظر حكم اعدام بسر ميبرد و فرياد بى صداى او تا حدودى به گوش مجامع بين المللى رسيده بود و همچنين به دليل فعاليت وكلاى او (شادى صدر و الهام فهيمى) بطور موقت از اعدام فاصله گرفت. ولى دستگاه جرم و جنايت قوه قضائيه كه گويى براى انتقام گرفتن از زنان و جوانان ايرانى بر مسند كار تكيه زده ، باز هم چشمان ناپاك و انگشت اتهامش را بسوى اين زن نگونبخت گردانده و حكام و قضات زن ستيز مجددا پرونده وى را فعال نموده و به اجراى احكام فرستاده اند تا حكم اعدام در مورد وى اجرا شود. بله متحجرين ميخواهند خون اين زن بيگناه را نيز براى خودكامگى هاى نظام زن ستيز كنونى بر زمين بريزند. و به گمان خود با ايجاد رعب و وحشت در جامعه از اعدامهاى علنى و ضد انسانى چند صباحى بيشتر بساط ظلم و ستم آخوندى را در ميهن اسيرمان ايران بگسترند.
اين زن بى پناه جرمى ندارد الا عصيان و فرياد در برابر ظلم و ستم جنسى .” اعظم فريــــــاد شيران” فرياد بر مى آورد كه : آى آقايان قوه قضاييه آيا هيچگاه به شرايط زنى كه مجبور است بخاطر عياشى و اعتياد فردى بنام ” شوهر” همه چيزش را در اختيار مردان بيگانه قرار دهد فكر كرده ايد؟ آيا ميدانيد مادرى كه مجبور ميشود دختر 9 ساله اش را علاوه بر خودش در اختيار ديگران قرار دهد چه حالى دارد و آيا ديگر زندگى برايش معنايى پيدا ميكند؟ آيا شما بويى از انسانيت و رحم و مروت برده ايد؟ اگر اينطور است چگونه است كه به فرياد ما خسته دلان در كنج زندانها و در مقابل چوبه هاى دار مى خنديد و احكام اعدام را مستمرا با علاقه هر چه تمامتر امضا ميكنيد ، مخصوصا حكم اعدام زنان مظلوم اين ميهن را . اعظم فرياد بر مى آورد : به كجاى اين شب تيره بياويزم!!!
ولى پاسخى در اين شبان تيره به گوش نمى رسد و گويى كه فريادرسى براى اعظم در اين نظام ضد زن وجود ندارد. هر چه هست كينه است و عداوت دين فروشان عمامه دار و ديگر هيچ! آخر دولت ”مهرورزي” بايد به اين شيوه ها مهر و عطوفت خويش را به زنان محروم ايرانى بنماياند!
اعظم فرياد شيران، در حال حاضر 35 ساله است. غمگين و مغموم با چهره اى رنگ پريده كه ديگر هيچ اميدى در آن ديده نميشود و حتى اشكى در چشمانش نيست . او فقط به يك چيز مى انديشد و آن سرنوشت دختر نوجوانش كه در حال حاضر 17 ساله است و در بى كسى زندگى اى به مراتب تلخ تر از مادر را ميگذراند .
اعظم از 15 سالگى به دليل فقر شديد مالى از جانب خانواده اش به مردى شوهر داده شد كه بشدت معتاد بود. اين مرد كه عبدالله رنجبر نام داشت بارها به اعظم گفته بود ، الان دور ، دور ماست! حق طلاق هم با ما مردهاست ، از هر كى ميخواهى بپرس ، برو از قضات و حاكم شرع هم بپرس ، زنان مانند دستمالى هستند كه بعد از استفاده بايد دور انداخته شوند و حق اعتراض هم ندارند ! وى پس از مدتى به دليل اعتياد شديد و ديدگاههاى آخوند گونه اش، اعظم را به حراج تنها كالايى كه برايش باقى مانده بود وادار نمود. اعظم به خاطر تنها فرزندش و به اميد روزى كه او بزرگ شود و بتواند با او از آن خانه فساد بگريزد، زندگى مملو از توهين و تحقير را تحمل ميكرد. اين در حالى بود كه مجبور بود بسيارى از شبها پذيراى افرادى باشد كه شوهرش آنها را به خانه مى آورد. تا اينكه دختر اعظم به سن 9 سالگى رسيد. و حالا نوبت او بود كه بخاطر اعتياد عبدالله يعنى پدرش، تن به ذلت دهد. اينبار ديگر اعظم فرياد و طغيان را آغاز نمود. با كمك گرفتن از عباس، مردى كه درد و رنج اعظم را تا حدودى درك كرده و به او پيشنهاد يك زندگى شرافتمندانه را داده بود، نامردى كه او را وادار به تن فروشى ميكرد را به سزاى عملش رساند. قتل را عباس انجام داد. ولى اكنون ، حكم اعدام براى اعظم صادر شده است! درست به مانند دلارا دختر 19 ساله اى كه موقتا از اعدام فاصله گرفته است.
ملايان دين فروش ميخواهند به جامعه بفهمانند كه هر بلايى بر سر زنان ايرانى بياورند ، زنان نبايد دم بر آورده و بايد به اينهمه ظلم و ستم سر تمكين فرود آورند. حتى اگر شوهرانشان آنان يا فرزندانشان را به خودفروشى وادار كنند! و بدين سان كينه و سلطه حيوانى خويش را بر زنان مقاوم ايرانى تحميل نمايند. ولى آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت.
ما زنان ايرانى حاضر به تحمل اين همه ظلم و ستم مضاعف از جانب زن ستيزان حاكم نخواهيم بود . به همين دليل است كه مقاومت ميكنيم و با افشاى اين سياستهاى ضد انسانى در سراسر جهان به مبارزات خويش عليه آخوندهاى عمامه دار تا رهايى از چنگال آنان ادامه خواهيم داد و بها و هزينه آن هر چه باشد خواهيم پرداخت.
جامه اى كو نشود غرقه به خون بهر وطن بدر آن جامه كه ننگ تن و كم از كفن است!

زنان و مردان ايران زمين در سراسر دنيا از شما ميخواهيم براى رهايى اعظم ، نازنين، افسانه و دلارا اين همه ظلم و ستم را به گوش مجامع بين المللى برسانيد و در خيابانها نيز بر عليه اين احكام زن ستيزانه شعار نويسى نموده و عكس بگيريد و عكسهاى آنرا براى ما ارسال كنيد تا به دنيا نشان دهيم زنان و مردان ايرانى دست در دست يكديگر خواهند داد و مغلوب جنايتكاران حاكم نخواهند شد.
چه کسى مى خواهد که من و تو ما نشويم خانه اش ويران باد
من اگر ما نشوم تنهايم ، تو اگر ما نشوى خويشتنى
از کجا که من وتو ، شور يکپارچگى را باز در شب بر پا نکنيم
از کجا که من و تو مشت رسوايان را وا نکنيم ....
انجمن دفاع از حقوق زنان در ايران- مهرى اميرى
anjomanzananazadeh@yahoo.com
21/10/84

 

HOME