مصاحبه يك خبرنگار آماتور، در آخرين ساعات محاصره منزل آيت الله كاظميني بروجردي

 

سلام ، من  م .س هستم . وبلاگ نويسي كه چندين ماه به خاطر فعاليتهاي اينترنتي آزاد و ستم ستيزي در بند 209 اوين زنداني و تحت آزار بودم ، به تازگي با نام شما از طريق ماهواره‌ها آشنا شدم و به اينجا آمدم و اكنون در كنار شما مي‌باشم و به راستي كه چقدر به اين مكان آمدن مشكل است ، چندين خيابان پر از مأمور اونيفورم ‌پوش ِ مسلح و لباس ‌شخصي‌هاي امنيتي و اطلاعاتي را پشت سر گذاشتم و در حالي به كوچه‌ي سرو قدم نهادم كه اوضاع جاري را جنگي ديدم و حال و هواي عجيبي را در كنارتان ملاحظه مي‌كنم ، جدي جدي قيام كرده‌ايد و يارانتان نيز مصمم به دفاع از شما هستند و شرايط حاكم بر محيط به هيچ وجه نمايشي و شوخي‌بردار نمي باشد.

همگان بر اين باورند كه تمامي روحانيون موجود در كشور، هماهنگ با حكومت مي‌باشند اما سروصداي شما ، چيز ديگري را نشان داد و به گمانه‌زني‌هاي عمومي پايان داد.

 

_ لطفا بگوئيد از چه زماني با اين رژيم به درگيري رسيديد؟

از سال هفتاد شمسي وقتي كه اصول دين سنتي را تدريس مي‌كردم و در كلاسهايم با اسناد توحيدي و مدارك الهي ضدّيت مذهب انقلاب را با اديان آسماني نمايان مي‌ساختم ، كه بعد از چهار سال دستگير شدم و به شكنجه‌گاه مخفي توحيد در پشت پست خانه‌ مركز منتقل شدم و مسجدم را مصادره كردند. دوباره در سال هفتادونه به علت محبوبيت اجتماعي ، و به جرم ايجاد دفاتر معنوي در راستاي اشاعه‌ي مذهب غيرسياسي بازداشت شدم و در زندانهاي مختلف ، مورد برخوردهاي ايذائي واقع گرديدم ، و در سال هشتاد ، مجددا به خانه بازگشتم و از آن سال ، به امر پدرم كه از علماء بزرگ پايتخت بودند و به سختي مغضوب دستگاه استبدادي بودند ، متصدي امور ديني در مسجد نور ميدان خراسان شدم و جبهه جديدي عليه ديانت سياسي گشودم و موحدين رميده از روحانيون دنياطلب و دين‌فروش را جذب كردم ، ولي متصديان زر و زور و تزوير، آهنگ خشونت كردند و براي انهدام ماشين تبليغي و عملي ما و تصاحب سنگر نوين ضد استبدادي ، در سال هشتاد و يك ، آن فقيه را ناجوانمردانه به قتل رساندند و بار ديگر ما را از حركتمان  باز داشتند و مسجد نور را مصادره نمودند ؛ از سال هشتاد و دو، فكر تازه‌اي به سرم زد و مردم را براي اقامه دعاوي شخصي و خصوصي و ضروري تحت اجتماعات وسيع گرفتاران و بيچارگان گرد آوردم و آنها را با انگيزه حاجت‌خواهي به خدايشان نزديك كردم و مجالس دعا و توسل و نيايش خاصي را برقرار نمودم كه اينبار تاكتيك اعتباري و اختصاصي بنده ، كارگر افتاد و جماعت فراگيري از اقشار ضعيف و محروم و ناتوان را فراهم نموده و مانوري از مشكل‌داران جامعه را به اوراق تاريخ سپردم ، هراس هيئت حاكمه خودكامه از آمار و ارقام واقعي مصيبت‌زدگان كشور، و تظاهرات ستمديدگان و استعمارشدگان و رسوائي نيروهاي انقلابي و عوام فريبي‌هاي دولتي ، موجب خشم خشونت‌طلبان شد و تراژدي كنوني را ترسيم كردند.

 

_ مي‌بخشيد از اينكه در چنين موقعيت حاد و حساسي تمركزتان را برهم مي‌زنم ، ولي ظاهرا با توجه به قدرت‌نمائي حكومت ، به ايستگاه نهائي رسيده‌ايد و همه شواهد دلالت بر قتل عام دارد! از اقدامات مهم شما در كمك ‌گيري از مراكز حقوقي جهان ، همدلي با تمامي اديان دنياست ، بفرمائيد كه آيا نظر مشخصه‌اي از مذاهب موجود در دنيا داريد؟

هر نوع آئيني كه ما را به آفريدگارمان برساند ، مقبول و ممدوح است.

 

_ آيا آزادي قلم را به هر مرزي ، تاييد مي‌كنيد؟

 خداوند در كتابش به شيطان كه دشمن درجه يك اوست آزادي داده تا هركاري كه مي‌تواند و مي‌خواهد انجام دهد ، حالا چطور كسي مي‌تواند اختيار قلم و بيان را از اشرف مخلوق ، انسان ، بگيرد! ما هيچ سندي در شرع نداريم كه اجازه سركوب قلم و بيان را بدهد و برعكس خداوند در قرآن به قلم قسم ياد كرده كه گوياي حرمت آن است ،  بنابراين هيچ نوع حركت علمي را نمي‌توان محكوم كرد.

 

_ بفرمائيد همسوئي با ديگران را تا چه حد در رسيدن به خواسته‌هايتان مشروع مي‌دانيد؟

 نامحدود است ، هركه ما را در مسيرمان ياري كند با هر انديشه‌ و هدفي ، از ماست و در كنار ماست و به جنگ اهريمن مي‌آيد.

 

_ بفرمائيد جايگاه بانوان در تفكرات شما چيست؟

 اگر به اجتماعات ماهانه ما نگاه كنيد ، خواهيد ديد كه اكثرا از خانمها هستند و شاگردان بنده غالبا از بانوان مي‌باشند. در مشي فكري و تحقيقي حقير، زنان عهده‌دار مناصب اصلي هستند و جايگاه ويژه‌اي در آفرينش دارند ، احترام به اين قشر عظيم از خلقت ، حرمت‌دهي به خداوند است ، انتظارم از خانمها آنست كه به جمع ما بپيوندند و ما را در هدم نيروهاي ترورپرور و حق‌كُش ، ياري دهند.

 

_ بفرمائيد حد و حدود روحانيت در دخالت در امور چقدر است؟

 بايد در موارد معنوي ، دخالت كنند ، و حامي عدالت باشند ، از رفاهيات و تجملات و تزئينات پرهيز نمايند و با اتّحاذ مواضع صحيح باعث جذب جامعه به الهيات شوند.

 

_ بفرمائيد نظرتان درباره انقلاب كنوني چيست؟

 انقلاب كار پيامبران است ، و تكرار آن به وسيله انسانهاي معمولي امري اضافه و نامستدل و غير اصولي است ، اين انقلاب چه چيزي به اين ملت داده و چه چيزهائي را گرفته؟ كارنامه بيست و هشت ساله آن ، گوياي آنست كه به قولهائي كه توسط بنيانگذار آن به مردم داده شده عمل نشد و همگي دروغ از آب درآمدند ، سي سال قبل ، وضع ايمان و اقتصاد كشور به مراتب از امروز بهتر بود و به هيچ وجه قابل مقايسه نخواهد بود. امروز ملت ايران تحت شعار "ديانت ما عين سیاست ماست" از هر دو مسير دين‌خواهي و دنياداري ، جامانده ، و شعار اساسي انقلاب كاملا بي‌رنگ گرديده. اكنون نه استقلال داريم و نه آزادي مانده و نه جمهوريت مشهود است و نه اسلامي برجاي مانده.

 

_ بفرمائيد انتظارتان ، از ديگران در قبال اين ايثارگري كه شاهدش هستيم ، چيست؟

 توقع من از مردم ايران ، حمايت تبليغي است كه هريك از آحاد ملت ، به خودي خود ، تاريخ‌نويسند و خبرنگار، كه بايد با حضور محسوسشان اخبار و اسرار حركتهاي مردمي و ضد استبدادي را به تمامي نقاط مملكت برسانند ، از طرفداران حقوق بشر مي‌خواهم تا پژواك ما در همه رسانه‌هاي خبري جهاني باشند ، از مجامع تاثيرگذار بر محورهاي تصميم‌گيري بين‌المللي مي‌خواهم تا با دفاعيات مسلم از مواضع وجداني و احساسي ما، اسباب اقتدار آزاديخواهان را فراهم آورند ، از اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل مي‌خواهم تا با صدور قطعنامه‌اي در آن مركز امنيتي جهان ، به داد ملت تحت ستم ايران برسند. 

HOME