” تجمع خانواده ها و مدافعات حقوق بشر

در مقابل سازمان ملل به خشونت انجاميد ”

 

 

روز يكشنبه 2 مهر تجمعي در حمايت از خانواده هاي زنان زير اعدام ، بطور خاص كبري ، شهلا ، نازنين و فاطمه  ، در مقابل دفتر سازمان انجام شد. از صبح روز يكشنبه خيابانهاي اطراف تحت كنترل نيروهاي لباس شخصي و انتظامي قرار داشت. از ساعت4عصر كل منطقه و خيابانهاي اطراف شهرزاد و خيابانهاي منتهي به دفتر سازمان ملل ، به وسيله لباس شخصي ها و نيروي انتظامي  قرق شده  بود . طوري كه حتي نميگذاشتند مردم از ماشين هاي خود پياده شوند.  در ساعت 5 عصر تعدادي از فعالين حقوق بشر و دانشجويان و زنان آزاده، خود را به محل رساندند ، آنان شعارهايي مثل كبري رحمانپور را آزاد كنيد و اعدام را متوقف كنيد در دست داشتند. ناگهان مامورين لباس شخصي به آنها حمله ور شده و شعارهاي آنها را كه روز كاغذ نوشته شده بود پاره كرده و آنان را با ضرب و شتم و توهين با خود بردند . تعداد 15-12 نفر از اين دوستان به كلانتري قلهك منتقل شدند. تعدادي از دانشجويان و زنان آزاده كه براي حمايت از فراخوان خانواده هاي زنان زير اعدام در خيابان شريعتي جمع شده بودند به سمت خيابان شهرزاد حركت كردند،  آنها نيز مورد حمله و هجوم گارد ويژه و لباس شخصي ها قرار گرفتند و تعدادي را به زور به داخل خودروهاي نيروي انتظامي هل داده و با خود به نقطه نامعلومي بردند.

ولي سئوال اصلي اين است : آيا اين جنگ بين يك مجرم و متهم و دادگاه و قوه قضاييه است ؟ آيا صدور اين احكام زن ستيزانه را ميتوان بدون توجه به شرايط اسفبار نظام ، در صحنه سياسي و بين المللي و بحرانهاي داخلي رژيم ديد ؟

واقعيت اين است كه،  اين جنگي است بين مردم ايران با سابقه صدساله مبازرات آزاديخواهانه شان و از سوي ديگر ، با نظامي كه قوانين ناعادلانه اش زندگي را براي مردم اين مرز و بوم سياه و تلخ كرده است. تا به وسيله اين قوانين ، جامعه را به سكوت و سكون بكشانند و سلطنت مطلقه ولايت فقيه را ابدي گردانند. اين جنگي است بين زنان آزاده ميهن و حكام زن ستيز و در اين كشاكش پيروزي از آن كسي است كه ضربه نهايي را بر پيكر پوسيده متحجرين حاكم با عزم و اراده آهنين وارد خواهد آورد. اين ضربات وقتي كارساز خواهد بود كه با تجمعات و اعتراضات در هر زمينه اجتماعي،  پايه هاي پوسيده مستبدان زمانه را لرزانتر كنيم و جرقه هاي كوچك اين تجمعات و اعتراضات ، روزي به آتش شعله ور انقلابي مي انجامد كه بود و نبود ”دستاربسران”  را نابود خواهد نمود. روزي كه زنان و جوانان اين ميهن دست در دست يكديگر اراده ميكنند كه ايراني آزاد و آباد را پي افكنند و دست ولايت مطلقه را از اين ميهن كوتاه گردانند. روزي كه حكام زن ستيز را به دادگاههاي بين المللي بكشانيم و در آن روز،  بسياري از فجايعي را كه مسبب اصلي آن،  كارگزاران اين نظام هستند،  بر ملاخواهد شد. البته اين روز فرا خواهد رسيد،  ولي با پشتكار و پرداخت هزينه تك تك ما زنان و جوانان ، در غير اينصورت دمكراسي و آزادي را هيچكس در سيني طلايي به ما تقديم نخواهد كرد.

پس جنگي كه ما براي تك تك قوانين ناعادلانه مثل حكم اعدام دختركان بي پناهي به مانند كبري و نازنين و دلارا ،  در جريان است يك اعتراض ساده به قوانين نيست ، بلكه مبارزه اي است بي امان براي احقاق حقوق حقه تمامي مردم ايران و بطور خاص زنان ميهن. بايد قدم به قدم پيش رفت و سدها را گسست. پيروزي ما در اين مرحله از مبارزه ، حتي براي متوقف كردن حكم اعدام يك زن ، راه را براي پيروزي هاي بزرگتري هموار خواهد كرد.

 

با رداي سرخ آزادي به تن

باز گويم قصه صد انجمن

همچو حلاج بر سرِ دارِ عدم

هست گردم, شورشي بر هر چه هست

 

انجمن دفاع از حقوق زنان در ايران- 3مهر 85

anjomanzananazadeh@yahoo.com

http://defaazzanan.blogfa.com

 

HOME