ما را به خاطر بياور
نامه اي از ابوالفضل جهاندار به مناسبت 18 تير

17/4/87

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

دوباره گرگها پاسبان حريم شب شده اند ، دوباره ملخهاي تباهي به تصرف گندمزارها آمده اند و تبرها نوازشگر درختان شده اند . باز هم تاريخ تکرار حديث مشت و خنجر و بود و درفش و ديده .
داستان دوباره خون بارش آسمان در قاب خيس پنجره ها ، هجوم تشنگي و سوز خورشيده تموس ، هجوم درد به حريم مهرباني گلهاي نرم ابريشم .
جمعه 18 تير اما باز هم آسمان رنگ دگري داشت .
ما اما ميخواستيم ايمان به تقدير را مغلوب ايمان به خويش کنيم ، فرياد برآوريم که هر لحظه اي که در تسليم بگذرد لحظه اي است که بيهودگي و مرگ را تعليم ميدهد . ما براي فرو ريختن آنچه کهنه بود آمده بوديم و شکستن بتهاي تازه .
ما شايد در خيال خويش باور ميکرديم که زنده باد مخالف من ، معجزه وار در فرهنگ و خون اين ديار استبداد زده ريشه دوانده و مسلسل ها به قلم تبديل گشته اند ، غافل از اينکه هر چه ديديم و شنيديم ناحساب بود و ظلم و شقاوت بي حساب
.
در روزگاري که هم گفتن مشکل بود و هم نگفتن ، درد گفتن را به سکوت که همانا دروغ گفتني بزدلانه و رياکارانه بود ترجيح داديم .
مسيح وار به قصاص گناهي ناکرده بر صليب شديم و چگونه مردن را آموختيم و چگونه زيستن را و پرواز را براي رسيدن به آستانه رهايي به خاطر سپرديم .
جاده هاي خلوت شب را با عشق و ايمان به آزادي طي کرديم ، چون باور داشتيم که مرگ افراد مرگ افکار نيست ، عمر شقايق کوتاه است و هيچ مرگ قشنگي بي دليل نيست .
"بخوان به نام گل سرخ در صحاري شب
که باغها همه بيدار و بارور گردند
بخوان ، دوباره بخوان
تا کبوتران سفيد به آشيانه خونين دوباره برگردند.
"2

تقديم به شهيدان راه آزادي ، شهيدان عزت ابراهيم نژاد و اکبر محمدي .
اابوالفضل جهاندار (پويا)
مدير سايت خبري پويا نيوز
عضو سابق انجمن اسلامي دانشگاه علامه طباطبايي
عضو شوراي عمومي دفتر تحکيم وحدت
زندان اوين - اندرزگاه 7 سالن 3
- 17 تيرماه 1387


1-نام شعر اشاره اي است به شعري از شهيد عزت ابراهيم نژاد
2-شعري از شفيعي کدکني از مجموعه در کوچه باغهاي نيشابور

HOME