چرا روز 18 تير را با تجمعات خويش گرامي ميداريم؟”

 

زنان و جوانان آزادي ستان

 

روز به ياد ماندني 18 تير روز اراده مردم, روز به صدا در آمدن ناقوس مرگ استبداد.  به راستي 18 تير برگ زرين ديگري از تاريخ مبارزات ملت ايران است كه بارديگر به حاكمان دين فروش نــــــــــه گفت و اثبات كرد كه هيچ دار و درفش و زنجير و زندان،  نمي تواند مانع اراده  جوانان اين مرز بوم  شود.  همچنين در چنين روزي حاكمان وطن فروش فهميدند كه نمي توان آزادي را براي هميشه به مسلخ برد. 18 تير روز همبستگي و عشق به ياران بود،  عشقي كه نظام حاكم سالها آن را در سياه چالهاي خود به بند كشيده بود. به راستي آنها غارتگر اميد و آرزوي يك خلق بودند, روزانه گلهاي اميد را بردار مي آويختند و بذر نا اميدي و هراس را در دشت دلها مي كاشتند, اما فراموش كرده بودند كه عشق هرگز نمي ميرد.

پس از پايان عمر ولي فقيه آن كه عكس را عوام الناس در ماه ميديدند،  نظام حاكم در پي  عوام فريبي بر آمد و  رفسنجاني را با بوغ و كرنا به مردم قالب نمود و در بازار آخوندي فرياد سر دادند كه:  استحاله داريم به شرط چاقو”!!!

اما پس از گذشت 8 سال رياست جمهوري جناب رفسنجاني!

كه ما ديديم و مسكين جاهلي بود!  نه تنها از تغيير نظام  و دادن آزادي هاي اجتماعي و سياسي خبري نشد،  بلكه بيشترين سركوب و  قتل و اعدام در زمان رفسنجاني به وقوع پيوست. بطور مثال قتلهاي زنجيره اي, كشتن كشيش هاي مسيحي تا قتل نويسندگانِ ميهنمان و بمب گذاري در حرم امام رضا و قتل عامهاي بي رويه زندانيان سيا سي و....باتوجه به اينكه ديگر دوره حاجي رفسنجاني هم به پايان رسيده بود و نظام پا به گور كه پاسخگوي خواسته هاي جامعه را نبود،  به نا چار دلقكي را بنام حاجي خاتمي!!  علم كرد و بدين سان  مي خواستند كه كلاغ را به جاي قناري جا بزنند”!  از آنجا كه نظام واپسگرايان ، مربوط به اين عصر نيست،  هر كاري هم كه بكنند باز هم نمي تواند پاسخگوي اين دوران باشد. جناب خاتمي هم چند روزي به وسيله بازي با كلماتي مانند: چرخش مداري ،  جامعه مدني و گفتمان سياسي و....!!  كه بعد ها فهميديم شكل پيشرفته حقه بازي آخوندي است،  براي خفه كردن صداي اعتراضات مردم بجان آمده نقش جديدي را بازي نمود . اين بازي البته فريب بزرگي  براي كشور هاي غربي نيز بود، آنها به اين نتيجه رسيده بودند كه كار نظام پس از رفسنجاني تمام است.دردوران خاتمي آنچنان كشور هاي غربي ذوق زده و دست پاچه شدند كه خودشان هم نفهميدند چگونه در ديگ اتمي نظام افتادند. در ظاهر اين چرخش مداري چند روزي در داخل وخارج كشورتوانست مقداري از درد هاي فزاينده نظام را بطور مقطعي بكاهد اما هيهات كه اوضاع خرابي نظام حاكم فراتر از اينها بود كه چنين شياد بازي هايي بتواند درد او را دوا كند . ديديم كه در 18 تير سال 1378 چگونه دانشجويان آگاه با اعتراض خود موجب شدند خاتمي چهره اش را از پس پرده استحاله بيرون بكشد و ماهيت اصلي خود را به نمايش بگذارد و ديديم كه بجاي آزادي بيان،  آزادي چماق و سركوب و حتي شليك به سمت دانشجويان را داد. فراموش نمي كنيم كه چگونه دانشجويان آزاديخواه را كه سرمايه هاي آينده اين ملت هستند،  با وحشيانه ترين شكل،  سركوب كردند و برخي را هم از طبقات فوقاني به پايين پرتاب كردندـ 

آري روز 18 تير بيانگر اراده جواناني بود كه پرده ها را از روي چهره كريه واپسگرايان حاكم  برافكند . همگان شاهد بودند كه خاتمي در پاسخ اعتراض حق طلبانه دانشجويان در دانشگاه تهران ، به اين حقيقت اعتراف كرد و  به زبان اشهدش گفت:

  اگرشما نماينده ملت هستيد پس من دشمن ملتم”!!!

همچنين بعد از رو شدن دست نظام بر سر ساخت سلاح اتمي،  آب پاكي بر روي دست مماشات گران خارجي و داخلي ريخته شد، و همگان به اين حقيقت دست يافتند كه با آخوند جماعت نميتوان مذاكره و مماشات نمود!

 

ابليسِ پيروزِ مست

 سور عزاي ما را به سفره نشسته است

كباب قناري بر ساقه هاي سوسن و ياس.....

 

ياران نبايد از پا نشست

شيپور هارا بزنيد

بدويد بدويد

بر قله هاي شرف،  آتش بيفروزيد

مشعل ها را برگيريد

اراده ها را سيقل بزنيد

زمان قيام نزديك است

بر پا خيزيد

دگر ابليس را عمري نمانده است

 

به راستي اين روزها كه   نظام ولايت ، با روي كار آوردن احمدي نژاد  حاكميتش را يكدست كرده و با تمام توان به سركوبي مردم در داخل و ترور و صدور بحران در خارج دست زده . هسته اي را براي چه مي خواهد ؟

آيا غير از اين است كه مي خواهد به يك امپراتوري مذهبي ضد انساني و قرون وسطايي دست يابد ؟ آيا اين نظام به فكر پيشبرد اقتصاد و صنايع اين ملت است ؟ در پاسخ بايد گفت: خير ، نه تنها اينان به فكر ملت نيستند،  بلكه با اين كار يعني دست يافتن به سلاح هسته اي مي خواهند با دستِ بازتري به سركوبي مردم محروم ايران  بپردازند.  اگر غير از اين بود،  بايد پرسيد،  چرا به جاي رسيدگي به درد هاي مردم و پاسخ به اعتراضات آنان،  دست به سركوب مي زنيد. چرا اجازه يك حركت اعتراضي مسالمت آميز به مانند حركتي كه روز 22 خرداد زنان مقاوم ميهنمان انجام دادند را نميدهيد با گاز اشك آور و باتوم و زندان و... مردم به جان آمده را تهديد كرده و قلب مجروح آنان را مجروح تر ميكنيد ؟  راستي به ما بگوييد ، اين همه نيروهاي سركوب گر براي چيست ؟ زندانهاي جديدي كه ساخته ايد براي چه كساني است؟

چرا در سفره ها ناني نيست ؟  و اين همه اعتياد و بيكاري و  فساد و فحشا و فروش دختران و بيگاري كشيدن از كودكان چرا پاياني ندارد ؟ عامل اين همه ويراني و درد و رنجهاي ملت كيست ؟

اينها سوالهاي بي جوابيست كه تا بحال كارگزاران نظام زحمت پاسخ آن را به خود نداده اند و البته ميدانيم كه اين سئوالهايست كه هميشه بي جواب خواهد ماند!

اما پر واضح است كه پاسخ همه اينها در دستان پر توان جوانان وزنان ايراني خواهد بود.  نظام ولايت فكر مي كند با عوض كردن رئيس جمهور مي تواند چند روزي به عمر خود بيفزايد.

 

در اينجا به ياد شعارهاي زمان انقلاب ضد سلطنتي مي افتيم كه مردم ميگفتند :

  ما مي گيم شاه نمي خوايم ، نخست وزير عوض مي شه”! ......

و حالا ما ميگوئيم : ” ما ميگوئيم ، نظام  ولايت فقيه نمي خواهيم ،  رئيس جمهور عوض مي شود”!! خوب است اين نظام يك مقدار از دوران حاكميت سلطنت عبرت بگيرد،  كه چگونه به دست اراده خلق به زباله دان تاريخ پرتاب شد . در اينجا بايد به كار گزاران اين نظام گفت: ديگر نخواهيد توانست با سركوب و ارعاب مانع پيشرفت اين جنبش شويد و جوانان و زنان اين ميهن عزم جزم كرده اند كه دمكراسي و آزادي را به جاي حاكميت واپسگرايانِ دين فروش جايگزين كنند.

عيب رندان مكن اي زاهد بد سرشت

كه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر خوبم اگر بد تو برو خود را باش

هركسي آن درود عاقبت كار،  كه كشت 

شما نيز روزي حاصل اعمالتان را درو خواهيد كرد. در آن روز بايد پاسخگوي اين همه ظلم و نابرابري و خونهاي به ناحق ريخته شده باشيد.

 پس بار ديگر به روانهاي پاك آزادگاني كه در برابر استبداد ايستادگي كردند درود مي فرستيم و  عزم و استقامت زندانيان سياسي را مي ستاييم. ما زنان و جوانان ايراني با يادآوري خاطرات قهرماني هاي روزهاي پر التهاب 18 تير به مانند هر ساله اين روز را گرامي داشته و در تجمعات اعتراضي در روز 18 تير شركت خواهيم نمود.

 

 آن زمان كه بنهادم سر به پاي آزادي

دست خود زجان شستم از براي آزادي

دامن محبت را گر كني به خون رنگين

ميتوان تو را گفتن پيشواي آزادي

 

 

انجمن دفاع از حقوق زنان در ايران- مهري اميري- 15تير 85

anjomanzananazadeh@yahoo.com

http://defaazzanan.blogfa.com

 

HOME