متن دو نامه‌ي منتشر نشده از رهبر ديني و استبداد ستيز زنداني در ايران ، آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي

همزمان با پنجاهمين روز از سرنوشت مبهم و بي‌خبري كامل از وضعيت ايشان:

 

1)  درخواست از رهبر كشور ابرقدرت جهان، رئيس جهمور ايالات متحده‌ي امريكا، جناب پرزيدنت جورج دبليو بوش

 

پس از سلام  و درود

احتراما در ابتدا،‌ از سخنراني پرمحتواي حضرتعالي در مركز اسلامي واشنگتن در افشاي ماهيت اقليتي كه در ايران خود را نماينده‌ي خدا و سخنگو و ولي‌امر مسلمانان جهان مي‌دانند،

 تشكر مي‌نمايم، و همچنين از ابراز لطف به بيلان مبارزه و مقاومت اينجانب در برابر احكام استبدادي آن گروه، سپاسگزاري مي‌كنم.

عاليجناب،

نمی‌دانم شناخت شما از اينجانب چه مقدار است، من از سلاله‌ي علمائي هستم كه هركدام جزء مراجع مذهبي عصر خويش بوده‌اند و تداخل دين و دولت را بستر پيدايش ديكتاتوري ديني مي‌دانستند.

اعتراضاتم نسبت به استبداد ديني و خشونت مذهبي، حسن‌ظن پيروان ديگر اديان و گروه‌هاي وطن‌پرست و آزاديخواه و حتي لائيك به مواضعم، برگزاري جلسات مذهبي‌ِ مستقل در سطح

 وسيع كه برطبق اسناد برجاي مانده همواره با استقبال توده‌هاي ملت ايران مواجه بوده، همچنين درخواستهاي مكررم براي مناظره با علماي معتقد به "ولايت فقيه" باعث گرديد

 تا به ناحق از سوي سران ايران، متهم به حكومت‌خواهي شوم و مورد كودتا قرار گيرم، در حالي كه حركتم در تضاد كامل با اين اتهام بوده است.

اين نامه را در حالي مي‌نگارم كه در غل و زنجير استكبار ديني اسيرم و در تهديد دائمي قتل به سر مي‌برم و جمعي از يارانم به قتل رسيده‌اند و خانواده‌ام بي‌خانمان شده‌اند و علاقمندان

 و همفكرانم كه اكثرا زندگي‌باختگانِ 28 سال اخير هستند در اقصي‌نقاط ايران تحت انواع فشارها و محروميتها مي‌باشند و هم‌وطنانم كه صاحب يكي از محدود كشورهاي ثروتمند

 جهان هستند از فقر و فلاكت و ناامني، رنج بسيار مي‌برند و حق انتقاد و اعتراض و طرح مطالبات خود را ندارند.

شما بارها فرموده‌ايد كه به تمام اديان و عقائد احترام مي‌گذاريد، ولي ملاهاي مجري حفظ و گسترش انقلاب ارتجاعي سال 1357 ايران، با صرف هزينه‌هاي مالي و اعتباري كلان

 و با سانسور و تحريف اخبار، سعي مي‌كنند چهره‌ي امريكا و غرب را به عنوان ماشين تخريب اسلام و معنويت معرفي كنند، اميدوارم به موازات مبارزه با راديكال‌هاي اسلام

 حكومتي، تمهيداتي اتخاذ شود تا پروژه‌ي "نظم نوين جهاني" و "خاور ميانه‌ي جديد"، از شائبه‌ي نابود كردن اسلام اصيل، تطهير شود.

آرزوي قلبي من آن است كه شرايطي فراهم آيد تا مصونيتي به دست آورم كه با تكيه بر توانائي‌هاي علمي و كلامي و با ارائه‌ي مدارك قطعي و با استناد به اوراق بهادار تاريخ

 سلف و تقويم جاري، بين دين و سياست جدائي افكنم و حساب خداوند و پيامبران را از حكام مدعي نيابت و وكالت ايشان بر زمين جدا كنم، چراكه معتقدم استعمار ديني و

 مذهبي، بسي خطرناكتر از نوع اقتصادي و فرهنگي آن مي‌باشد، كه بروز عملياتهاي انتحاري و تروريستي گسترده، برهان قاطع آن است.

متاسفانه شياطين بزرگ ديني،‌ با ديكته كردن اوامر انحصارطلبانه‌ي خود به عنوان فرامين الهي، بالاترين نوع جنايتها و خيانتها را شكل مي‌دهند و بشريت را به مرز نابودي مي‌كشانند

 و نسلهاي جاري را به استحاله‌ي اعتقادي مي‌برند و تاريخ معاصر را به ضرر خداپرستي مي‌نگارند و در اين ميان، بنيانگذاران و مروجان "ولايت فقيه" كه توفيقاتي نيز در صادرات

 فرآورده‌هاي مسموم اعتقادي خود به ممالك بحران‌زده‌ي اسلامي به دست آورده‌اند بيشترين اثر تخريبي را داشته‌اند.

آقاي رئيس جمهور،

مي‌دانم كه شكوائيه‌ي يك رهبر مذهبي شيعه، به رئيس جمهور ايالات متحده، يقينا به زعم خيلي از منتقدين، امري نامتعارف و اتهام‌برانگيز است، ولي همانطور كه خود بارها فرموده‌ايد،

 هزينه‌ي قضاوت نيك در آينده‌ي تاريخ، جز با تحمل منتقدين كم‌لطف، ميسر نخواهد بود، و متذكر مي‌شوم كه پيش از اين، از موقعيت پاپ اعظم و دبيركل سازمان ملل متحد و اتحاديه‌ي

 اروپا و ديده‌بان حقوق بشر، كمك خواستم ولي حمايت عمده‌اي دريافت نشد.

بزرگوارا،

در خاتمه يادآور مي‌شوم كه ايالات متحده امريكا، قانونا تعهدي نسبت به مردم ايران ندارد، ولي از آنجا كه شخص حضرتعالي، مسئوليت رهبري كشور ابرقدرت جهان را بر عهده دارند،

 اين رسالت درخشان و فراقاره‌اي، وظيفه‌اي در قبال انسانيت مظلوم و محروم و مجروح ايراني بر دوش آن شخصيت ممتاز، ايجاد مي‌كند، فلذا تمنا مي‌كنم صداي آزاديخواهي و ظلم‌ستيزي

 آحاد ملت ايران را انعكاس جهاني دهيد، و براي آزادي‌هاي فكري و اعتقادي و همچنين در جهت حمايت از اينجانب براي جدا كردن حربه‌ي دين، از دست سوداگران ديانت و تاجران

 معنويت، كه نوع‌دوستي و صلح بين‌المللي و مساوات جهاني را به قربانگاه تبعيض و نفرت و ترور و جنگ برده‌اند،‌ با به‌كارگيري اهرمهاي مؤثر بين‌المللي، قطعنامه‌اي در سازمان ملل متحد،

 به فوريت تصويب شود.

 

با پوزش فراوان ، سيد حسين كاظميني بروجردي

تهران ، زندان اوين ، تحت شكنجه‌ي شياطين بزرگ ديني


2) نامه به خانم آنگلا مركل ، صدر اعظم كشور آلمان :

 

با تقديم سلام و بهترين آرزوها

 

تاریخ حکومتهای مستبد مملو از گزارشات جاودانه‌ای از تبعیضها و سرکوبها و جنایات و مفاسد است، بهانه‌ی فرعون و نمرود حس برتری خویش بود که خود را خدای جهان می‌دانستند و هيتلر،

 به بهانه‌ي برتري نژادي دنيا را به آتش كشيد و امروز شاهد تحركات مشابهي در سرزمين ايران هستيم كه در مدعيان جعلي نيابت خداوند و وكالت پيامبران تجلي يافته است.

آري، متاسفانه دخالت دادن دين در سياست ابزار‌هائي در اختيار حكام مدعي دينمداري قرار داده كه بالاترين نوع جنايات و سركوبهاي داخلي و ماجراجوئي‌هاي بين‌المللي را به بهانه‌ي اجراي

 دستورات خداوند مرتكب شوند، ايشان بارها اعلان كرده‌اند با تكيه بر حس برتري ديني و مذهبي، وظيفه خود مي‌دانند كه جهان را در تفكرات خود هضم كنند و توسعه‌طلبي‌هاي بين‌المللي را

 رسالتي خدائي و آسماني مي‌پندارند!

عاليجناب مركل،

با آنكه از سلسله‌ علماي بزرگ شيعه مي‌باشم و صاحب بزرگترين جمعيت مستقل مذهبي در ايران هستم ولي به خاطر اعتراضات علني به موارد فوق، همچنين تلاش مؤثر براي جدائي دين

 از سياست، اعتقاد به آزادي عقيده و بيان و طرح نظرات مسالمت‌آميز و صلح‌جويانه از اسلام، تحت انواع آزارها و زندانها بوده‌ام، و اكنون نيز زير شكنجه و در تهديد دائمي قتل به سر مي‌برم.

خانم صدر اعظم،

پيدايش "هولوكاست بشري" از سوي فرمانرواياني كه به هموطنان و هم‌مذهبان خود رحم نمي‌كنند ناممكن نخواهد بود زيرا ايشان مردمي را كه 28 سال قبل آنها را به بالاترين جايگاه در تاريخ

 آوردند و "ولايت مطلقه" و "امامت" به آنها بخشيدند را قربانيان روزمره و بي‌ارزش خود مي‌پندارند و تريبونهاي خود را پشت سنگر "ملت" بنا كرده‌اند و دائما پروژه‌هاي ملت‌سوز خود

 را به عنوان خواست ملت ايران مطرح مي‌كنند و هر انتقاد و اعتراضي را سركوب مي‌كنند، اگر جايگاه ملت كه ميزبانان واقعي ايشان بوده‌اند چنين باشد آيا مي‌توان تصور كرد جايگاه بيگانگان

 در منظر اينها چگونه است؟! و يقينا شخصيت‌هاي برجسته‌ي بين‌المللي كه صداي مطالبات مردم ايران را ناديده مي‌گيرند و به تباني با چنين مستبديني مشغولند از محاكمات تاريخ به اتهام

 همدستي با ظالم، تبرئه نخواهند شد و نامشان در صفحات تقويم ديپلماتيك به عنوان دلالان استعمار ديني و همكاران استكبار مذهبي، ثبت خواهد شد.

اي بانوي ممتاز،

شما رهبر يكي از مهمترين ستونهاي اتحاديه‌ي اروپا هستيد و ملت مهربان و آريائي شما دوران مشابهي را در زمان هيتلر تجربه كرده‌اند و اوضاع اسفناك ما در دوران "هيتلريسم ديني"

 را بهتر از ديگران درك مي‌كنند، فلذا به شما عارض مي‌شويم كه خيرخواهي و دلسوزي خود نسبت به مردم ايران را ابلاغ كنيد و سازمانها و شخصيتهاي تاثيرگزار جهاني را براي نجات

 ملت مظلوم و مجروح و محروم ايران حركت دهيد، پيش از اتمام فرصتها.

 

با تشكر بسيار ، سيد حسين كاظميني بروجردي

تهران ، زندان اوين ، در شرايط بسيار سخت روحي و جسمي

----------------------------------------------------

 

انعكاس نامه‌ها از دفاتر آيت الله بروجردي در اروپا و امريكا

در آستانه برگزاري اجلاس وزراي خارجه گروه 5 + 1 در برلين

 

پنج شنبه ، 27 دي ماه 1386 ، 17 ژانويه 2008

همزمان با تاسوعا و عاشوراي حسيني 1429

 

----------------------------------------------------

 

هموطنان عزيز،

آيت الله بروجردي، 50 روز پيش، همزمان با بازداشت جمع ديگري از ياران خويش، براي چندمين بار از بند عمومي به شكنجه‌گاه 209 اوين منتقل و تاكنون هيچ تماسي

 با خانواده نداشته و دستگاه قضائي ايران خبري از وضعيت ايشان منتشر نكرده است و به علت انواع بيماريهاي جسمي و روحي كه در اثر شكنجه‌ها و غذاهاي آلوده و داروهاي

 مشكوك به اين مرجع مظلوم و ضد نظام ستمديني وارد شده، نگراني‌هاي شديدي وجود دارد.  هل من ناصر ينصرني ، هل من معين يعينني


THE LETTER OF THE INDEPENDET RELIGIOUS PREMIER DIRECTOR AND ANTI DICTATOR IN IRAN

AYATOLLAH SEYYED HOSSEIN KAZEMEINI BORUJERDI

TO THE PRESIDENT GEORGE W BUSH, THE PRESIDENT OF ULTRA-POWER COUNTRY OF THE WORLD:

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ESTEEMED PRESIDENT GEORGE W BUSH

THE PRESIDENT OF THE UNITED STATES OF AMERICA

 

AFTER ENDLESS GREETING

FIRST AND FOREMOST, I THANK YOU VERY MUCH FOR YOUR MEANINGFUL LECTURE IN THE ISLAMIC CENTER OF WASHINGTON

 OVER REVEALING THE IDENTITY OF THE MINORITY IN IRAN WHO KNOW THEMSELVES AS THE CANDIDATE OF GOD AND OWNER OF WORLDWIDE MUSLIMS.

I APPRECIATE YOUR ATTENTION TO MY COMBATANT AND RESISTANCE AGAINST DICTATORIAL ORDERS OF THAT GROUP AS WELL.

DEAR SIR,

I DON,T KNOW YOUR KNOWLEDGE OF MYSELF. I AM OF FAMILY EVERY ONE OF WHICH HAS BEEN THE RELIGIOUS REFERENCE OF THEIR PERIOD.

 THEY BELIEVED IN THE MIXTURE OF RELIGION AND POLITICS AS THE WAY OF RELIGIOUS DICTATORSHIP.

MY PROTESTING AGAINST RELIGIOUS DICTATORSHIP AND AGGRESSIVENESS, ACHIEVED WELCOME BY THE FOLLOWERS OF OTHER RELIGIONS,

NATIONALISTS AND LIBERAL GROUPS, AND EVEN LAIC ONES UPON MY OPINIONS OR RELIGIOUS INDEPENDENT ASSOCIATIONS IN A VAST AREA,

 ACCORDING TO THE REMAINED DOCUMENTS.

ALSO, MY REPEATED REQUEST FOR INTERVIEW WITH THE IRANIAN GOVERNMENT TO HAVE BEEN ACCUSED OF WANTING TO GOVERN WHILE

 MY ALL ACTIVITIES WERE COMPLETELY OPPOSE TO THIS ACCUSATION.

TO YOU, THE HERO OF COMBATANT AGAINST DICTATOR GOVERNMENTS, I AM WRITING THIS LETTER IN A SITUATION CLOSED IN THE CHAIN

 AND CLOCK OF THE RELIGIOUS DICTATORSHIP AND SO UNDER CONTINUOUS THREATEN OF MURDER.

SOME FRIENDS OF MINE HAVE BEEN KILLED AND MY FAMILY HAS BEEN HOMELESS. MY FOLLOWERS WHO MOSTLY ARE THE VICTIMS OF THIS

 RECENT 28 YEARS ARE UNDER DIVERSE PRESSURE ALL OVER THE COUNTRY.

MY CO-NATIONS WHO ARE THE PROPERTY OF ONE OF THE WEALTHIEST COUNTRY IN THE WORLD SUFFER SERIOUSLY FROM POVERTY,

 MISERY AND INSECURITY, WHILE THEY DO NOT HAVE THE RIGHT TO CRITICIZE, PROTEST OR REQUEST THEIR NECESSITIES.

YOU, THE FIRST OPPONENT PERSON AGAINST TERRORISM, HAVE TOLD VERY OFTEN THAT YOU ESTEEM ALL RELIGIONS AND BELIEFS;

 BUT THE MOLLAS OF 1357 PHONETIC REVOLUTION OF IRAN TRY TO REPRESENT AMERICA AND WESTERN COUNTRIES AS THE MACHINE

OF DESTROYING ISLAM BY ASSUMING LOTS OF MONEY AND CENSOR AND DISTORTION THE NEWS.

I HOPE THE EXPEDIENTS TO BE ACCOMPLISHED IN SUCH AWAY THAT THE "NEW WORLDWIDE ORDINATION" AND "NEW MIDDLE EAST"

 WOULD BE CLEAR OF THE PROBABLE DESTROYING OF REAL ISLAM, PARALLEL TO COMBATING AGAINST POLITICAL ISLAMIC RADICALS.

MY CORDIAL WISHES ARE TO BE IN A SECURE POSITION IN ORDER TO SEPARATE RELIGION FROM POLITICS UPON MY ACADEMIC AND

 SCIENTIFIC ABILITIES AND REGARDING THE VALID HISTORICAL AND CURRENT DOCUMENTS. AND TO SEPARATE GOD`S AND PROPHETS`

 ASPECTS FROM GOVERNORS- PRETENDING THEIR ADVOCATING BECAUSE I THINK THEOCRATIC AND RELIGIOUS COLONIALISM IS MUCH

MORE DANGEROUS THAN THE ECONOMICAL OR CULTURAL ONE; THE TERRORISTIC AND SUICIDAL CASES ARE GOOD EXAMPLES.

UNFORTUNATELY, THE RELIGIOUS GREAT DEVILS FORM THE CRIMES AND TREASONS OF HIGHEST LEVEL IN THE NAME OF THEOLOGICAL

ORDERS AND PULL THE HUMANITY TO THE BORDER OF DESTRUCTION, PUT THE CURRENT HISTORY HARMFUL TO THEOLOGY; AND IN THIS REGARD

 THE FOUNDERS AND PUBLISHERS OF " VELAYAT-E FAQIH" WHO GAIN SOMETHING FROM EXPORTING THEIR CONTAMINATED BELIEF PRODUCTS

 TO THE ISLAMIC SOCIETY UNDER CRISIS, HAVE THE MOST PART OF DESTRUCTIVE EFFECTS.

Excellency,

I KNOW THAT THE COMPLAINT OF A SHI'A DIRECTOR TO THE PRESIDENT OF THE UNITED STATES OF AMERICA WOULD BE ACCUSABLE AND

 ABNORMAL UPON MANY CRITICS, BUT -AS YOU HAVE SAID VERY OFTEN - THE EXPENDITURE OF BEING GOOD EVALUATED IN THE FUTURE IS

 NOT POSSIBLE OTHER THAT SUPPORTING THESE CRITICS.

IT IS TO BE MENTIONED THAT I HAVE ASKED POPE BENEDICT THE SIXTEENTH, GENERAL SECRETARY OF UNITED NATION ORGANIZATION,

 EUROPEAN UNION AND OBSERVER OF THE HUMAN RIGHT TO HELP ME BUT I DIDN'T RECEIVE ANY SIGNIFICANT SUPPORT.

 

FINALLY, I SHOULD REMIND YOU THAT THE UNITED STATES OF AMERICA HAS NO LEGAL PROMISE TO IRANIAN PEOPLE, BUT AS YOU

ARE THE DIRECTOR OF AN ULTRA POWER COUNTRY IN THE WORLD; THIS RESPONSIBILITY WOULD GIVE YOU ANOTHER DUTY AGAINST

DEPRIVED, INJURED AND OPPRESSED IRANIAN PEOPLE.

 

THEREFORE, I ASK YOU TO REFLECT THE VOICE OF REQUESTING LIBERTY AND ANTI OPPRESSING OF ALL IRANIANS TO THE WORLD;

AND FOR THE LIBERTY OF BELIEF AND THOUGHT AND ALSO FOR SUPPORTING ME IN TAKING THE RELIGION OUT OF THE HANDS

OF THEOLOGICAL DEALERS WHO HAVE SENT THE ALTRUISM AND INTERNATIONAL PEACE TO THE PLACE OF DISCRIMINATION, HATE,

 TERROR AND WAR; AND ORDER TO BE APPROVED A CONTRACTION IN THE UNITED NATION BY APPLYING INTERNATIONAL DEVICES.

 

THANK YOU VERY MUCH

SEYYED HOSSEIN KAZEMEINI BORUJERDI

TEHRAN- EVIN PRISON

 

Letter of Iran's apolitical religious leader, Ayatollah Seyyed Hossein Kazemeini Boroujerdi

To respected chancellor of Germany, MS Angela Merkel;

 

With the presentation of hello ever esteem

 

The history of despotic governments is full of ever reports of suppression, discrimination, felony and corruption. Phroon and

Namroud excuse was their felling of domination and superiority that knew themselves as God of all over the world and Hitler

set the world on fire in excuse for racial priority and today we see similar movement in Iran land that has been revealed in phony

claimer on behalf of God and delegation of prophets. Yes, unfortunately mixing religion with policy has set some implements for

governors who are claimers of religiosity and commit horrible kinds of crimes, internal suppressions and international adventuresome

 ness just in excuse for carrying out God's orders. They have times declared that they know it as their duty to make world digest in

 their thoughts with reliance on the feeling of religious priority and also imagine international expansionism as their divine and Godly vocation!

 

Excellency Merkel;

Although I am from a grand shi'a cleric and have largest religious and independent crowd in Iran, have been under different kinds of troubles

 and put in prison because of public protests against above items and furthermore effective efforts separation religion from policy, faith in freedom

 of speech and belief, submission of peaceful and pacific ideas in Islam and now I am under torture and permanent menace of killing.

 

MS chancellor;

Appearance of "Human Holocaust" will not be impossible from governors who do not feel sorry for their compatriots and coreligionists because

 they know people as daily and worthless victims who set them to the highest rank in history 28 years ago and donated " the primacy of the

 top spiritual leader" ( Velayat-e Motlaqeh), and " imamate" to them. They have set their forums behind of "Nation" trench and put forward

their offending projects constantly as Iran nation will and oppress every kind of criticism and protest. If the position and stand of nation who

 are their real hosts is so, could it be imagined what and how the position of foreigners is in their minds?! Of course, top international men will

 not be acquitted of being in collusion with brutal men and connive with cruel governments for ignoring Iranian people demand voice and their

names will be written in diplomatic pages of calendar as agents of religious colonialism and colleagues of religious arrogance.

 

O'you excellent lady, o'you the victor of peace and liberal-mindedness;

You are one of the most important leaders and Europe Union pillars and your kind and Aryan nation has seen similar days during Hitler

government and you comprehend our horrible situation "religious Hitlerism" better, therefore I request showing public sprit and concern

to Iranian people from you and want and move international and effective men and organizations to save oppressed, injured and deprived

 Iran nation before losing opportunities.

 

Respectfully yours, Seyyed Hossein Kazemeini Boroujerdi

Under terrible spiritual& physical condition, Evin Prison, Tehran

 

 

 

Iranians lawyer out of Iran's office Ayatollah Kazemeini Broujerdi

Jahangir Salehi , 27 Day 1386 , 17 January 2007 , 8 Moharam 1429

 

 

HOME